لباس ما را از گرما، سرما و خطرات محیطی در امان نگه ميدارد. ولی اگر شرایط محیطی بد نباشد، یعنی مثلا هوا خیلی سرد نشود، در صورت نپوشیدن لباس نمیمیریم. بنابراین چرا لباس میپوشیم؟ اجداد ما از کی شروع به پوشیدن لباس کردند؟ لباس جز حفاظت از بدن، چگونه در فرهنگ و ساخت تمدن ما اثر داشته است؟
معمولا از لباس فسیل باقی نمیماند و بنابراین نمیتوانیم زمان دقیقی که اجداد ما شروع به پوشیدن لباس کردند را بفهمیم. به همین دلیل انسانشناسان از روشهای غیر مستقیم برای فهمیدن زمانی که اولین بار لباس پوشیدیم استفاده میکنند. پژوهشی که در سال ۲۰۱۱ روی شپشهای بدن انسان انجام شد نشان میدهد که احتمالا اولین بار ۱۷۰ هزار سال پیش لباس پوشیدیم. وقتی ما شروع به پوشیدن لباس کردیم، شپشهایی که در بدن ما زندگی میکردند وارد لباسها شدند و چیزی در حدود ۱۷۰ هزار سال پیش به گونهای کاملا متفاوت از شپشهای سر تبدیل شدند.
در این زمان سر و کلهی «انسان هوشمند» (Homosapien) در آفریقا پیدا شده بود. بدن انسان هوشمند برخلاف اجدادش موی چندانی نداشت و بنابراین در برابر سرما و گرما بیدفاع بود. «ایان گیلیگان» از دانشگاه سیدنی در استرالیا میگوید: «احتمالا ما برای جبران از دست رفتن موی بدن لباس پوشیدیم.» بسیاری از جوامع شکارچی جمع آورنده مثل مردمان «نوئر» (Nuer) که در جنوب سودان زندگی میکنند، لباس خیلی کمی میپوشند. این نشان میدهد که حفاظت صرف در برابر سرما، گرما یا خطرات محیطی، علت لباس پوشیدن ما نبوده است.
از حدود ۱۷۰ هزار سال پیش شروع به پوشیدن لباس کردیم. لباس ابتدا نقش حفاظتی داشته ولی بعدا کاربردهای پیچیدهتری پیدا کرده.
مدارک تاریخی نشان میدهند که بعضی از جوامع شکارچی جمعآورنده مثل مردمان «فوگیانس» (Fuegians) در آمریکای جنوبی گاهی اوقات لباس سادهای میپوشیدند ولی بیشتر زمانها برهنه بودند. شاید انسانهای اولیه فقط وقتی هوا سرد بوده لباس میپوشیدند. خارج از آفریقا، پوشیدن لباس برای در امان ماندن از سرما ضروری بوده است. دیگر گونههای انسان مثل نئاندرتالها که در اقلیمهای خنکتری زندگی میکردند حتما نیاز داشتند لباس بپوشند. خیلی قبلتر از اینکه پای انسان مدرن به اروپا باز شود، نئاندرتالها در این قاره زندگی میکردند. اگر نئاندرتالها هم لباس میپوشیدهاند میتوان نتیجه گرفت که لباس بیش از یک بار اختراع شده و نئاندرتالها پیش از ما شروع به پوشیدن لباس کردند.
به نظر میرسد که این دو انسانتبار، یعنی انسان نئاندرتال و انسان هوشمند از دو مسیر متفاوت به پوشیدن لباس رسیدند. «ناتان ولز» از موزهی تاریخ طبیعی دانمارک میگوید: «به نظر میرسد که [از نظر لباس] بین نئاندرتال و انسان تفاوت وجود دارد.» در مقالهای که سال ۲۰۱۲ منتشر شد، ولز نوشت که نئاندرتالها در طول ماههای زمستان احتمالا ۷۰ تا ۸۰ درصد از بدن خود را میپوشاندند و بدین ترتیب میتوانستند با موفقیت در اقلیمهایی سرد زندگی کنند. ولز میگوید که انسانهای مدرن نیاز داشتند تا ۹۰ درصد از بدن خود را بپوشانند. این بدین معنیست که نئاندرتالها نیاز به بر تن کردن لباسهایی که به طور کامل آنها را بپوشاند نداشتند. ما اکنون تا حدودی دربارهی نوع لباسی که آنها میپوشیدند میدانیم.
طبق پژوهشی که در آگوست ۲۰۱۶ منتشر شد، احتمالا نئاندرتالها جامههای سادهای از پوست حیوانات به تن میکردند. پژوهشگران میگویند که شاید نئاندرتالها صرفا این پوستها را به دور خود میپیچیدند. این درحالیست که انسانهای مدرن لباسهایی پیچیدهتر ساخته بودند و احتمالا آنها را با دوختن چند تکه به یکدیگر درست میکردند.
نئاندرتالها در اقلیم خنک اروپایی زندگی میکردند و مجبور بودند تا حدی بدن خود را بپوشانند.
«مارک کولارد» از دانشگاه سایمون فریزر در کانادا که نویسندهی اصلی این مقاله است، فهمید که انسانهای مدرن علاقه به شکار حیواناتی داشتند که به آنها کمک میگرد لباسهای کلفتتر و گرمتری بسازند. راسوی بزرگ از جملهی این حیوانات است که پوست آن برای پوشاندن گردن یا استفاده به عنوان آستین مناسب بوده است. کولارد اشاره میکند که هنوز هم راسوهای بزرگ توسط بومیهای شمال کانادا شکار میشوند. او میگوید: «علاقهی زیادی به این نوع پوستها وجود داشت. ساختار موهای آنها خاص است و مثل بقیهی خزها در سرما یخ نمیزنند. آنها در مقایسه با لباسهای نظامی ضد سرما موثرتر هستند.»
این یافتهها به ولز نشان میدهند که انسانهای مدرن نسبت به نئاندرتالها متفاوت رفتار میکردند. او میگوید: «این فناوری به انسانها کمک کرد. آنها میتوانستند خیلی سریع به زیستگاههای جدید بروند. بنابراین به جای نیاز به کمک تکامل و انتخاب طبیعی برای زندگی در آن زیستگاهها، کافی بود لباسهای بهتری بسازید.»
نئاندرتالها بدن کوتاه و سترگتری داشتند و نسبت به انسان مدرن برای زندگی در اروپا مناسبتر بودند. آنها خیلی قبلتر از ما به اروپا رسیدند و این درحالیست که انسانهای مدرن بیشتر طول تاریخ در هوای گرم آفریقا زندگی میکردند. جالب اینجاست که تکامل یافتگی بهتر نئاندرتالها برای زندگی در مناطق سردسیر اتفاقا باعث انقراض آنها هم شد. این تناقض خیلی بزرگی است چرا که انسانهای مدرن بدن لاغرتری دارند و نسبت به سرما کاملا آسیبپذیرتر هستند. بنابراین اجداد ما نیاز به ساخت لباسهای پیشرفتهتری داشتند. گیلیگان میگوید: «ما برای جبران مافات لباسهای بهتری درست کردیم. در نهایت وقتی ۳۰ هزار سال پیش هوا خیلی سرد شد این لباسها به ما کمک کردند زنده بمانیم.»
انسان هوشمند نسبت به نئاندرتالها لباسهای پیشرفتهتری میساخت.
شواهد باستانشناسی نشان میدهند که انسان هوشمند فناوری بهتری برای درست کردن لباس داشت. ما در آن زمان ابزارهایی مثل چاقو را برای برش زدن ساختیم. پس از آن هم سوزن اختراع شد. این به ما اجازه داد بتوانیم پوست حیوانات را به اشکال مختلف مثل مستطیل یا دایره برش بزنیم و آنها را به هم بدوزیم. این در حالیست که به نظر میرسد نئاندرتالها فقط ابزارهایی برای خراش دادن داشتند. در سال ۲۰۰۷ گیلیگان پیشنهاد کرد که شاید همین باعث انقراض آنها شده است. آنها در سالهای سرد آخرین عصر یخبندان فناوری ضعیفی برای ساختن لباس داشتند و در نتیجه منقرض شدند. این درحالیست که انسانهای مدرن خیلی زودتر به فناوری ساخت لباسهای پیچیدهتر رسیده بودند و در نتیجه در عصر یخبندان دوام آوردند.
درحالی که انسانهای مدرن ابزار و لباسهای پیچیدهای داشتند، نئاندرتالها آنقدر که تصور میشود نادان و بیدست و پا نبودند. دلیلی وجود ندارد که بگوییم آنها بدتر از ما بودند. آنها صرفا نیاز نداشتند کامل بدن خود را بپوشانند و در نهایت وقتی به این نیاز رسیدند، فناوری آنها جواب نداد.
در حقیقت وقتی نوبت به استفاده از پوست حیوانات میرسد میتوان گفت که یک یا دو چیز را از نئاندرتالها یاد گرفتهایم. در سال ۲۰۱۳ گروهی به سرپرستی «ماری سورسی» از دانشگاه لایدن در هلند متوجه شدند نئاندرتالها اولین کسانی بودند که به جای سنگ، از استخوان ابزار ساختند. آنها این کار را بین ۴۰ تا ۶۰ هزار سال پیش انجام دادند. نئاندرتالها از دندهی گوزن ابزارهایی میساختند تا با آن پوست حیوانات را برای پوشیدن آماده کنند. بعد از اینکه نئاندرتالها منقرض شدند، همین ابزارها را میشد در محل زندگی انسان هوشمند پیدا کرد. سورسی میگوید: «این نوع ابزار استخوانی در آخرین عصر پارینهسنگی بسیار رایج شد. بنابراین به راحتی میتوان آن را در همهی مکانهای زندگی انسان هوشمند پس از انقراض نئاندرتالها مشاهده کرد.»
برای انسان هوشمند، آموختن روش مقابله با سرما بسیار مفید بوده است. آنها میتوانستند این ابزارهای استخوانی را به همراه ابزارهای قبلی خود استفاده کنند تا لباسهای بهتری بسازند. در غار Dzudzuana در گرجستان پژوهشگران رشتههای رنگی کتان پیدا کردند. این رشتهها احتمالا برای ساختن لباسهای کتانی به رنگهای مختلف استفاده میشدهاند. بنابراین انسانها استفادهای فراتر از کاربردی بودن صرف برای لباسها پیدا کردند. لباسها تبدیل به ابزارهای تزیینی و سمبلیک شدند.
به مرور زمان لباس استفادهای فراتر از کاربردی بودن پیدا کرد و تبدیل به ابزاری تزیینی و سمبلیک شد.
گیلیگان اشاره میکند که انسانها احتمالا خیلی قبلتر از اینکه لباس وجود داشته باشد خود را تزیین میکردند. او میگوید: «وقتی به شکارچی جمعآورندگان کنونی نگاه ميکنید، آنها لباس نمیپوشند. ولی خود را با نقاشیهای روی بدن تزیین میکنند. آنها برای تزیین کردن خود به لباس احتیاج ندارند»
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نئاندرتالها هم خود را با گِل سرخ رنگ میکردند. همچنین این رنگدانهها احتمالا برای دباغی کردن پوستها هم به کار میرفته است. وقتی هوا خیلی سرد میشد و دیگر نمیشد بدنهای رنگ آمیزی شده را به نمایش گذاشت و انسانهای اولیه خود را میپوشاندند. گیلیگان میگوید: «این عملکرد تزیینی به لباسها منتقل شد. وقتی این اتفاق رخ داد، انسانها علاوه بر گرم شدن، به دلایل اجتماعی به لباس احتیاج داشتند.»
به گزارش مجله دیجی کالا،واقعیت نهفته در پس لباس پوشیدن خیلی پیچیدهتر از چیزی است که فکر میکردیم. بدون لباس منقرض میشدیم ولی اکنون کاربرد لباس خیلی فراتر از گرم نگه داشتن بدن ماست. آنها بخشی از هویت، فرهنگ و هنجارهای اجتماعی ما هستند. لباسها نشان میدهند که ما به چه گروه اجتماعی یا سیاسی تعلق داریم و جایگاه اجتماعی ما را مشخص میکنند. در طول تاریخ قدرتمندترها و ثروتمندترها لباسهای بهتری میپوشیدند و آنّهایی که ضعیفتر بودند، ممکن بود لباسی برای پوشیدن نداشته باشند.
No tags for this post.