نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

مصیبتی به نام ترین ها

مواردی که هر دانشجوی روزنامه نگاری در نخستین روزهای تحصیل این رشته آن ها را می آموزد. مواردی نظیر دربرگیری، شهرت، برخوردها، استثناها و شگفتی ها، بزرگی و فراوانی، مجاورت و تازگی موضوع که باعث ارزشمند شدن آن از دید خبری می شود. این دیدگاه بارها مورد نقد واقع شده است و برخی در دنیای جدید و با مختصات جدید آن عوامل دیگری برای ارزش خبری بیان کرده اند و سعی کرده اند آن را توسعه دهند. نکته مهمی که باید رد مورد این طبقه بندی ها در نظر داشت این است که این مواردی که به عنوان ارزش ها خوانده می شوند اصول نظری نیستند. آنها بر اساس موفقیت انتشار خبرها و از دل کار تجربی و واکنش مخاطب به خبرها بیرون آمده اند و به همین دلیل دو اتفاق مهم را باید در چنین طبقه بندی هایی در نظر داشت.

نخست اینکه مخاطب موجودی ایستا و استاتیک نیست. مخاطب ما مردم هستند. هرچقدر رسانه بزرگ تر باشد، مخاطب او پیچیده تر و رفتار و واکنش های او دینامیک تر می شود. مخاطب در بستر جامعه است. امروز مخاطب ما برای رسیدن به خبر منتظر ما نمی ماند. عصری که در آن ارزش های خبری طراحی می شد دوران امروز نبود. واکنش مخاطب ما و نحوه دسترسی او به اطلاعات تغییر کرده است. مخاطب به واسطه گشودگی بازار اطلاعات در عصر گشودگی های حاصل از انقلاب آی تی و فناوری های اطلاعات، به جای آنکه در فقر خبر باشد زیر بار خبرها غرق می شود. از سوی دیگر تغییر دنیای امروز ما به صدا های متفاوت توان بیشتری داده است. صدایی آرام در جزیره ای دور افتاده را در نظر بگیرید. جایی که اندکی افزایش آب دریا باعث شده است تا مزرعه‌ای به زیر آب برود. در دل این داستان هیچ ارزش خبری استانداردی برای ما وجود ندارد. هیچ یک از عواملی که در بالا آن را گفتم در آن صدق نمی کند. غیر از اینکه این داستان ارزشمندتر از همه داستان های هر روز می تواند باشد. آن مزرعه غرقه شده در آب شاید نشانه ای علنی از وقوع تاثیرات گرمایش زمین باشد و به همین دلیل مهم است. امروز ما بر اساس جامعه و مخاطب دینامیک خود باید ارزش های خبری را تشخیص دهیم و تاکید مطلق بر ارزش های کلاسیک ممکن است راهی برای زا دست دادن داستان های واقعی و از سوی دیگر وارد شدن ما به سیاهچاله شبه ژورنالیسم باشد که نمودش را در نشریات زرد شایعه پراکن  نشان می دهد. نشریاتی پر مخاطب و جذاب و بی حاصل که اگر نقشی در جامع داشته باشند نقش نابودی آگاهی است و نه افزایش آن.

از سوی دیگر خبرهایی هست که جذاب نیست و مهم نیست اما مخاطب به ما اعتماد نمی کند تا فقط آن چه را می خواهد به او بدهیم. روزنامه نگاران پیشخدمت های رستوران نیستند که فقط برمبنیا رضایت مشتری اقدام به سرو غذا کنند. مخاطب به سراغ می آید چون ما را نیروی متخصصی می داند که می تواند محصولی درست و اطلاعاتی پردازش شده و واقعی را به او بدهد. چیزی که او به آن نیاز دارد حتی اگر نیاز او فوری نباشد و نیازی برای فردایش باشد.

بسیار از خبرنگاران و پیش از آن ها روابط عمومی ها و بخش های تبلیغاتی یک پروژه برای مهم جلوه دادن یک موضوع به سراغ صفتی می روند که در انتهای آن ترین اضافه کنند و از بین همه این ترین ها پیشگام ترین یا همان نخستین و اولین بودن هیجان بیشتری دارد.

اما در فضای واقعی و زمانی اما بسیاری از ما هنوز با ماهیت و واقعیت ارزش های خبری و ماهیت آن آشنا نشده ایم. پیدا کردن جنبه هایی از ارزشمندی خبر برای عموم به خصوص در حوزه هایی از ژورنالیسم که به دلیل حوزه کاری – مانند حوزه علمی – مخاطب با محتوا فاصله ابتدایی دارد کار دشواری است. بهمین دلیل قاعده ترین ها اتفاق می افتد.

بسیار از خبرنگاران و پیش از آن ها روابط عمومی ها و بخش های تبلیغاتی یک پروژه برای مهم جلوه دادن یک موضوع به سراغ صفتی می روند که در انتهای آن ترین اضافه کنند و از بین همه این ترین ها پیشگام ترین یا همان نخستین و اولین بودن هیجان بیشتری دارد.

بسیاری از چنین خبرهایی بازتبا پیدا می کنند و گاهی حتی به خبرگزاری ها و روزنامه ها  و رادیو و تلویزیون راه پیدا می کنند. شاید چند بار اول این تکنیک جواب بدهد اما مردم کم کم کتوجه می شوند که غیر ممکن است همه رویدادهایی که می شنوند واقعا برای اولین بار اتفاق افتاده باشد. به خبرهای علمی و فنی به طور خاص و به طور خیلی خاص به بخش اختراعات نگاه کنید تا این موضوع را ببینید. این موضوع مختص به رسانه ها هم نیست. بارها و بارها شاهد برگزاری اولین سمینار یا اولین همایش از یک موضوع خاص بوده اید؟ چند بار شاهد اولین مرکز تجاری در یک شهر بوده اید؟

این روش به دلایل واضح اشتباه است.

اولا تلاش برای اولین یا بهترین یا بزرگترین و یا نسبت دادن هر رکورد دیگری به یک خبر نیازمند تحقیق است و اگر بدون تحقیق باشد مخالف با اصول اخلاق حرفه ای و کمک به توسعه دروغ درد جامعه است. کسی که ادعا دارد باید مدارکی برای اثبات ادعایش داشته باشد. تا وقتی برای ما چنین اثباتی صورت نگرفته اخلاقا انتشار چنین ویژگی نادرست است.

نکته دوم اینکه تاکید بر چنین صفاتی ارزش های واقعی خبر را زیر سوال می برد و تلاش اضافی برای پیدا کردن جنبه ای اختصاصی که آن موضوع را اولین کند تا بهانه ای برای انتشار آن پیدا شود ممکن است ما را از جنبه های مهم تر و ارزشمند تر آن داستان دور کند.

گاهی پیش می آید که واقعا داستان برای نخستین بار رخ م یدهد. اولین بار شخصی از ایران جایزه نوبل فیزیک می گیرد. چنین مواردی این صفات اهمیت پیدا می کند اما عمده اهمیت این نخستین بودن به داستان پیش زمینه بر می گردد. یعنی در پشت اینکه یک دانشمند از ایران نوبل فیزیک گرفته است داستان بزرگ تری قرار دارد که به تلاش های علمی، اقتصادی و سیاسی اشاره دارد که زمینه را برای فعالیتی که منجر به چنین نتیجه ای شده است هموار کرده است.

اگر زمانی که خانم میرزاخانی جایزه فیلدز را گرفت این نخستین بار بودن دریافت جایزه توسط یک خانم این قدر مهم بود به این واسطه بود که به سال ها تلاش زنان برای کسب موفقیت در یک حوزه اشاره می کرد. استفاده گشاده دستانه در نسبت دادن نخستین ها و دیگر ترین ها به خبرها ارزش آن ها را وقتی واقعا اتفاق می افتدند از بین می برد.

 

پوریا ناظمی / روزنامه نگارعلم

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل