نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

ساخت آینده علمی کشور با اصلاح و تغییر تفکر

یک نظریه پرداز و پژوهشگر فلسفه غرب گفت: اگر در جهت رشد عقلانی و منطقی و اندیشگی تلاش کنیم، گویی در راستای بهتر شدن وضعیت علم و فرهنگ تقلا کرده ایم از اینرو تقدم و اصالت از آن عقلانیت و خردگرایی و اندیشه ورزی اثربخش است.

دکتر محمدعلی نویدی، پژوهشگر، نویسنده و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری سیناپرس گفت: ریشه و سرچشمه فرهنگ و تمدن و علم و فناوری و تکنولوژی و رفاه فردی و اجتماعی هر ملتی به طرز تلقی، نوع نگرش، میزان عقلانیت و اندیشه ورزی آن قوم و ملت مرتبط است یعنی قامت و اندازه، عمق و ژرفی، و وسعت و فراخی علم و فرهنگ با قامت و قد و قواره عقلانیت و اندیشه ورزی نسبت وثیق و رابطه عمیق دارد؛ بنابراین، اگر در جهت رشد عقلانی و منطقی و اندیشگی تلاش کنیم، گویی در راستای بهتر شدن وضعیت علم و فرهنگ تقلا کرده ایم از اینرو تقدم و اصالت از آن عقلانیت و خردگرایی و اندیشه ورزی اثربخش است.

این دکترای فلسفه غرب افزود: اکنون با چنین مقدمه ای ما در چهار محور اصلی نیاز به تغییر و تحول بنیادین داریم. نخست اینکه باید در نحوه تلقی، نگرش و تفکرمان تغییر و تحولی ایجاد شود؛ زیرا هر تفکری آینده ساز، زندگی مدار، علم محور و فرهنگ مند نیست. به عنوان مثال تفکر داعشی و قشری به گمان خودشان یک طرز تلقی ناب و خالصی است اما در واقعیت و عینیت زندگانی، جز ویرانی و تباهی و استبداد حاصلی نداشته و نخواهد داشت. تفکر مبتنی بر عرفان و تصوف و شعر و شاعری و اشعری منشی و انتزاعی نیز چنین است، بنابراین، به تفکر دیگری نیاز داریم که هم وجه معرفتی و آگاهی بخشی عمیق علمی و هم قابلیت کاربردی و عملی و اثربخشی داشته باشد؛ چنین تفکری اثربخش است.

این اندیشمند و نظریه پرداز تاکید کرد: اصلاح و تغییر تفکر و طرز تلقی نخستین گام در راستای ساختن آینده بهتر و با کیفیت تر در قلمرو علم و فرهنگ است. عمق و درستی و راستی تفکر و فرهنگ یک جامعه را از طریق مناسبات اجتماعی و سهولت و کیفیت زندگی مردمان می توان تشخیص داد. تفکر اگر اثرهای اصیل و عقلانی و سازنده تولید نکند، تفکر نیست بلکه ایدئولوژی و چارچوب اجباری است.

نویدی اظهارداشت: به تبع این تغییر، تحول، اصلاح و دگرگونی در تفکر، استراتژی ها و سیاست های کلان کشور نیز تغییر پیدا می کند و اثرمند می شود یعنی اگر از عقلانیت و خردمندی شروع نکنیم و از سیاستگذاری آغاز کنیم، سیاست های تولید و توسعه علم و دانش و غنای فرهنگی به بن بست می رسد و ابتر و عقیم می ماند.در این صورت سیاست آغاز راه علم و دانش و فرهنگ و تمدن نیست، بلکه وسط راه فرهنگ و علم است.

به گفته وی، در طول تاریخ و تجربه بشری هیچگاه سراغ نداریم ملتی اندیشیدن و خردورزی را جدی نگرفته باشد و اهتمام واقعی در عقلانیت و علم نداشته باشد، آنگاه در فرهنگ و تمدن ، علم و دانش موفق شده باشد! قرون وسطی یک نمونه بارز در تاریخ علم و فرهنگ است. قرون وسطی یعنی قرون فقدان عقلانیت لازم برای زندگی واقعی و اثربخش.

نویدی گفت: سومین محور، تغییر و تحول در برنامه ریزی و مدیریت برنامه ها و پروژه‌هاست. مدیریت خردمندانه و مبتنی بر علم و دانش و تجربه با مدیریت دل بخواهی و باری بهر جهت، از زمین تا آسمان متفاوت است. این تفاوت ماهوی از طریق اثرهای مولد و موثر معلوم می شود. آشفتگی و پریشانی و عدم انتاج و فقدان نتیجه حاصل برنامه ‌ریزی و عمل بدون خردمندی و اندیشه ورزی است.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: مدیر خردمند و متفکر، مدیر موفق و اثربخش است. فرض کنید یک بار در یک مسیر و منطقه سیل می آید، مدیر برنامه ریز خردمند به علل و عوامل آن می اندیشد و دنبال راهکار ها و راه حل های و سیاست های عاقلانه و علمی می شود اما مدیر غافل و خام و ناپخته، بی خیال می شود و اساسا نمی اندیشد و توان علمی ندارد، بنابراین مردم خود را گرفتار می سازد.

وی به سیناپرس گفت: چهارم، آینده پیش از هر چیزی یک امکان است؛ امکان شناختن و ساختن، اما شرط شناختن و خوب ساختن عقل پروردن و اندیشه ورزیدن و علم باوری است. اگر می خواهیم آینده اثربخش و اصیل داشته باشیم، جمعیت عاقلان را زیاد کنیم و برسر عقل و علم برگردیم. زندگی با عقل و علم ساخته می‌ شود و فرهنگ با خرد و خردورزی قوت می گیرد.

گفتگو: فرزانه صدقی

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل