از طریق تاریخ تا آغاز بیآغاز که پایان بیپایان هم، همان است امتداد دارد، گویی چون با نوروز زادهام، مثل نوروز، همچنان توالی هزاران هزار بهار، از گذشته و آینده را در خود میپرورم… و بدین گونه زمان و مکان را که هیچیک از هیچ سوی، پایان نمیپذیرد در جسم و روح خود با طبیعت و با تاریخ هماهنگ مینگرم…
کتاب نقش بر آب، عبدالحسین زرینکوب، ص:۶۲
۲۴ شهریورماه، هفدهمین سالمرگ دکتر عبدالحسین زرینکوب، ادیب، تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده، و مترجم برجستۀ ایرانی است. به همین مناسبت برای آشنایی بیشتر با زندگی، اندیشه و خدمات فرهنگی دکتر عبدالحسین زرینکوب، بخشهایی از کتاب «آفتاب معرفت» را که شخصیتهای مختلف فرهنگی و ادبی دربارۀ شخصیت، زندگی و آثار و احوال این استاد نوشتهاند را با هم مرور میکنیم.
کتاب «آفتاب معرفت»، یادنامه دکتر عبدالحسین زرینکوب به همت سامیه بصیر مژدهی در ۵۵۷ صفحه جمعآوری شد. بخش نخست این کتاب، مقالاتی از شخصیتهای مختلف فرهنگی و ادبی دربارۀ شخصیت، زندگی و آثار و احوال زندهیاد استاد عبدالحسین زرینکوب را در بر دارد و در بخش دوم آن، نمونههایی از آثار، مقالات و اشعار این استاد بزرگ گنجانده شده است.
دکتر قمر آریان؛ همسر دکتر زرینکوب
«عبدی یک انسان واقعی بود، پیش از اینکه یک دانشمند باشد. حال که به گذشته نگاه میکنم احساسی جز حیرت ندارم از این جهت که الان وقتی به فیشها و نوشتههای عبدی نگاه میکنم، فکر میکنم اگر یک انسان در این مدت عمرش، اگر یک ساعت از وقت او به هشت ساعت هم تبدیل میشد، نمیتوانست این همه کار کند و از خود این مقدار مطلب به یادگار بگذارد؛ آثار چاپ شدهاش جدا، در مورد چاپ نشدهها میگویم. اما همۀ اینها به کنار، من فکر میکنم اینها آنقدر اهمیت ندارد که انسانیت مهم است. عبدی یک انسان به تمام معنی بود.»
صفحه:۲۱
زندهیاد دکتر حسن احمدی گیوی؛ نویسنده، پژوهشگر، ادیب و استاد دانشگاه
«در مدت طولانی آشنایی و ارادتی که به خدمتشان داشتم و به محضرشان میرسیدم هرگز ندیدم از کسی بدگویی و عیبجویی کند و یا به ستایش کار و آثار خود بپردازد.
استاد بدیعالزمان فروزانفر که نظر او درباره شخصیت اهل علم و ادب، در پیش اهل نظر، ملاک است و از بزرگان ادب کمتر کسی را قبول داشت، در یکی از روزها که در خدمت آن بزرگ بر مقابلۀ نسخۀ خطی و چاپی مناقب شیخ اوحدالدین کرمانی مشغول بودیم، گفتند: «احمدی! دورۀ دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران تاکنون تنها چهار متخرج داده: دکتر علی اکبر فیاض، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر منوچهر مرتضوی و… (نام چهارمی را فراموش کردهام). چون در نگاه من تردید یا تعجب خواند، گفت: «معین هم بد نیست ولی به پای این چهار تن نمیرسد.»
ص:۴۴
دکتر محمد استعلامی؛ ادیب، مولوی پژوه و حافظشناس
«اگر به دنبال وجه مشترکی در میان تمام کتابها و مقالههای استاد زرینکوب باشیم، شاید بتوان گفت که این همه آثار گوناگون با مباحث و موضوعات متعدد، در یک نقطه به هم پیوند مییابد؛ در همۀ این کتابها و مقالهها با یک معلم عاشق روبهرو هستیم که انگار هر چه آموخته برای این بوده است که به دیگران بیاموزد. در بسیاری از موارد میبینیم که او خود را به جای خوانندگان میگذارد و حواشی و توضیحاتی را که شاگردان دیده و نادیدۀ او نیاز دارند بر اصل کتاب میافزاید و همین مسئولیت یک معلم عاشق است که در اوج شهرت استادی، باز او را به همکاری در تألیف کتابهای درسی دبیرستانها میکشاند و یا کتاب سنگین نقد ادبی را با دستیاری برادرش دکتر حمید زرینکوب به صورتی درخور فهم جوانها ساده و مختصر میکند. دریغ که آن معلم عاشق دیگر در میان یاران نیست.»
صفحه:۵۱
زندهیاد استاد ایرج افشار؛ پژوهشگر، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و…
«حاصل عمر زرینکوب عبارت است از پانزده سال تدریس در دبیرستانهای خرمآباد و بروجرد و تهران؛ چهل و دو سال تدریس در دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر؛ چهل عنوان کتاب در قلمروهای نقد ادبی، تاریخ ادبیات، تاریخ ایران و اسلام، کلام و فلسفه و عرفان و نقل کتابهایی از زبانهای دیگر به فارسی؛ تعداد زیادی مقاله و خطابه (شاید چهارصدتا) که خوشبختانه اغلب آنها به سلیقۀ خودش در مجموعههای ششگانه تجدید چاپ شده است؛ مدیریت روزنامه و مجله، همکاری در تألیف دایره المعارفهای فارسی (ایران)، ایرانیکا (امریکا)، اسلامی (هلند)، بزرگ اسلامی (تهران) و تاریخ ایران کمبریج.
زرینکوب دارای شوقی وافر به آموختن و دریافتن، همتی بیوقفه به پژوهش و نمایاندن، قلمی توانا و نکتهپرداز در نوشتن و بازنمودن، طبعی شیوا و گزیده در سخنسرایی (شعر)، بصیرتی گسترده در دستیابی به منابع و مآخذ، بالاخره زبانی مسلط و قدرتی کم مانند در تلفیق و آمیختن منطقی مطالب و عرضه کردن آنها بهطور وسیع بهقصد بهرهبری عموم بود. »
صفحه:۸۹
دکتر تقی پورنامداریان؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی
«استاد زرینکوب مبدع نوعی تحقیق روایی و داستانگون است که در آن ظرایف هنر بیان داستانی و دقت تحقیق به هم آمیخته است، بهطوری که خوانندۀ آثارش نه تنها در خلال مطالعه مطمئن میشود که یک اثر تحقیقی درجه اول را میخواند بلکه از هنر بیان و پرداخت داستانی آن به تناسب ذوق هنری خود محظوظ میشود. نوشتن مطالبی تحقیقی بر این شیوه مستلزم حضور همۀ اسناد و اطلاعات در ذهنی منظم است نه پراکنده بودن آنها بر فیشها و یادداشتهای پراکنده که مراجعۀ مدام به آنها سبب گسستگی سبک و سیاق بیان و جریان یکدست و هماهنگ نثر میگردد.»
صفحه:۱۲۴
دکتر محمدجعفر یاحقی؛ پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی
«در روزگار ما زندهیاد زرینکوب هم از زمرۀ مورخان ادیب و ادبشناسان تاریخدان بود، که هر چند در نوشتههای خود مرز هر یک از این دو قلمرو را نیک میدانست و حدود آن را به رسمیت میشناخت، با این حال به دلیل غور در هر دو زمینه و سعۀ دانش و آگاهی او در هر یک از این دو مقوله، وقتی تاریخ مینوشت نمیتوانست یا نمیخواست نوشتۀ خود را به کلی از صبغۀ ادبی دور نگاه دارد، چنانکه نوشتهها و تحقیقات ادبی او هم از پرهیب و نگاه تاریخی پاک به دور نمانده است.
اگر بخواهم روشنتر و جزئیتر به این ویژگی در آثار قلمی استاد زرینکوب اشاره کنم، باید بر شکل روایی و دراماتیک و بیان فخیم و پرطنطنۀ استاد در آثار تاریخی و نگاه گذشتهگرا و مبتنی بر تداوم زمانی و تاریخنگارانۀ او در تحقیقات ادبی وی انگشت بگذارم و بیفزایم که این مشخصه هم در آثار نخستین و کارهای دوران جوانی ایشان دیده میشود وهم در آثار دوران پختگی و کمال. »
صفحه:۳۸۹
گردآوری و تنظیم: اعظم حسن تقی
No tags for this post.