نقش خواندن و نوشتن در به اشتراک گذاشتن گذشته و ترسیم آینده
مبارزه با بیسوادی ضمن اینکه در مقوله توسعه فرهنگی می گنجد، در حوزههای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی نیز حائز اهمیت است. به این معنا که هرچه افراد جامعه به سمت باسواد شدن پیش روند، یقیناً سیر تحول و رویکرد آن جامعه به سمت مفهوم توسعه سریعتر اتفاق خواهد افتاد.
از این رو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو» 8 سپتامبر را روز جهانی سواد آموزی نامگذاری کرد و با نامگذاری چنین روزی، حذف این پدیده شوم را از جامعه بشری خواستار شد.
شعار امسال روز جهانی سوادآموزی که توسط یونسکو، «خواندن گذشته و نوشتن آینده» نامیده شده، بر نقش خواندن و نوشتن در توانمندسازی و اهمیت آن برای به اشتراک گذاشتن گذشته و ترسیم آینده تأکید دارد. این موضوع فرصتی را فراهم میآورد تا همواره به خاطر داشته باشیم که سوادآموزی نه تنها میتواند زندگی انسان را بهبود بخشد بلکه قادر است آن را نجات دهد.
وضعیت سوادآموزی در ایران
اولین سازمانی که رسماً در سال ١٣١٥ برای مبارزه با بیسوادی بزرگسالان در ایران شروع به کار کرد، اداره تعلیمات اکابر بود. در سال ١٣٢٢ و بعد از جنگ جهانی دوم، کلاسهای سواد آموزی بزرگسالان تحت عنوان آموزش سالمندان آغاز به کار کرد و در فاصله سالهای ١٣٢٠ تا ١٣٣٥، آموزش بزرگسالان با عنوان تعملیات اساسی در جهان با بنیانگذاری یونسکو مورد توجه قرار گرفت و به صورت آزمایشی در کشورهای مصر، هلند، فیلیپین و مکزیک به اجرا درآمد.
به درخواست ایران در شهریورماه 1344، نخستین کنگره مبارزه با بیسوادی با سرپرستی یونسکو و میزبانی ایران، در تهران برگزار شد. ایران پیشنهاد داد که کشورهای جهان درصدی از بودجه نظامی سالانه خود را برای مبارزه جهانی با بیسوادی در اختیار یونسکو بگذارند.
این پیشنهاد درکنگره تصویب شد و ایران به عنوان نخستین کشور، 700 هزار دلار از اعتبار نظامی سالانه خود را در اختیار یونسکو گذاشت. در این سال کمیته ملی پیکار با بیسوادی تشکیل شد. هدف این کمیته، مطابق اساسنامه آن، تعمیم آموزش و از میان بردن بیسوادی در ایران و به کار گیری همه نیروها و منابع انسانی و مالی کشور در راستای رسیدن به این هدف و نیز کمک به ایفای وظیفه ایران در مبارزه بینالمللی با بیسوادی بود. آخرین بار پیش از انقلاب اسلامی در سال 1355 سازمان جدیدی به نام جهاد ملی سوادآموزی شکل گرفت. شعار وهدف این سازمان ریشه کنی بیسوادی تا سال 1366 بود.
بر اساس آمارهای رسمی، میزان باسوادی جمعیت ده سال و بیشتر کشور در سالهای 1335، 1345، 1355 به ترتیب 15، 28 و 42 درصد بودهاست. نرخ سواد مناطق روستایی در این سالها به ترتیب 10، 15، 25 درصد است که نشان می دهد جمعیت شهری با سوادتر از جمعیت روستایی بوده است.
هنگامی که در ۷ دی ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی، نهضت سوادآموزی تشکیل شد، جمعیتی بالغ بر ۱۴ میلیون نفر بی سواد در کشور وجود داشت که حدود 51 درصد جمعیت بالای 6 سال کشور بودند. در این زمان ازهر دونفر ایرانی بالای 6 سال، یک نفر بیسواد بود. در سال 65 تعداد باسوادان کشور به 62 درصد و در سال 75 به 79 درصد رسید.
بر اساس سرشماری نفوس و مسکن که در سال 85 صورت گرفت، در گروه سنی بالای 6 سال، 9 میلیون و 800 هزار نفر یعنی 15.4 دهم درصد جمعیت کشور با خود اظهاری گفته اند که سواد خواندن و نوشتن ندارند. از این تعداد 4 میلیون و 800 هزار نفر در مناطق شهری و حدود 5 میلیون نفر نیز در روستاها ساکن بودهاند.
بر اساس آمار، در میان جمعیت فعال کشور یعنی سنین 10 تا 49 سال تعداد بیسوادان 4 میلیون و 150 هزار نفر است که رقم بالایی به حساب می آید. بر اساس گزارشی که در سال 2010 میلادی منتشر شده است، در شاخص «نرخ بیسوادی» در بین 24 کشور منطقه، ایران در رتبه 15 قرار داشته است. همچنین در میان 139 کشوری که سند آموزش برای همه را امضا کرده و در این عرصه متعهد شدهاند ایران در رتبه 86 ایستاده است.
شاید این آمارها برای کشوری که قرار است مطابق افق چشمانداز 1404 رتبه اول علمی و فناوری منطقه را تا 9 سال دیگر اخذ کند، نگران کننده باشد.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در این باره گفت: سوادآموزی کشور در گروه سنی 10 تا 49 سال متمرکز شده است و طی 3.5 سال گذشته از حدود 3 میلیون و 500 هزار نفری که در سرشماری نفوس و مسکن سال 90 خود را بیسواد اعلام کرده بودند و حدود 7 درصد جمعیت این گروه سنی را تشکیل میدادند، حدود یک میلیون و 200 هزار بی سواد باقی ماندهاند که تقریبا 4 درصد جمعیت این گروه را شامل میشود.
علی باقرزاده افزود: ریشه کنی بیسوادی قطعا بر توسعه و پیشرفت یک کشور اثر می گذارد، اما امروزه مفهوم سواد تغییر کرده است و شهروندان یک کشور برای حضور فعال در جامعه به چیزی بیش از خواندن و نوشتن و حساب کردن نیاز دارند. به همین دلیل مهارت کار با رایانه و دانستن یک زبان بین المللی از جمله استانداردهای جدید با سواد بودن است.
وی ادامه داد: علاوه بر این در کنار حدود 10 میلیون بیسواد، میلیون ها شهروند کم سواد داریم که هیچگونه مهارتی نیاموخته اند و به عنوان کارگر ساده وارد بازار کار می شوند، وجود افراد کم سواد فاقد مهارت نیز یکی از موانع توسعه است.
گزارش: هانیه حقیقی
No tags for this post.