همه گرایشها نیاز به یادگیری آیین نگارش و روش تحقیق دارند
در کارنامه کاری این هنرمند، علاوه بر تدریس در دانشگاههای هنر، سوره، آزاد اسلامی و…، پژوهشگری، کارگردانی، بازیگری، نویسندگی به چشم میخورد. داود فتحعلی بیگی تاکنون فعالیتهای متعددی در زمینه اجرایی بر عهده داشته است مدیر اداره تئاتر، دبیر و عضو شورای سیاست گذاری جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، عضو و رئیس هیئت مدیره انجمن تعزیه ایران و… از جمله این فعالیتهاست. با این استاد دانشگاه درباره وضعیت آموزش و پژوهش در رشته نمایش و فعالیتهای اخیرش به گفتوگو نشستیم.
چرا در یک سال اخیر فعالیتهای دانشگاهیتان محدود شده است؟
دو ترم به دلیل بیماری و عمل قلب، نتوانستم در کلاس حاضر شوم ولی انشاءالله از ترم آینده، چند کلاس در دانشگاه سوره خواهم داشت. همانطور که میدانید، من بیشتر در حوزه نمایشهای ایرانی و در رابطه با تعزیه تدریس میکنم.
شما از کسانی هستید که خیلی بر وجه پژوهش تأکید دارید و خودتان بهعنوان پژوهشگر، کارهای بسیاری را انجام دادهاید. به نظرتان در حال حاضر، پژوهش چه جایگاهی در تئاتر دارد؟
این سؤال را میتوان از چند منظر پاسخ داد. اگر از منظر خودِ پژوهش به آن بنگریم باید بگوییم که اهمیت این مسئله بر کسی پوشیده نیست، اما در ارتباط با اینکه چقدر از ناحیه اهلش یا کسانی که دست اندر کار هستند یا مشغول به آموختن این رشته هستند، مورد توجه قرار میگیرد، باید با تأمل و تأنی به آن نگریست. به دلیل اینکه بعضی از هنرمندان هستند که واقعاً در راستای پژوهش، شناسایی و معرفی پدیدههای نمایشی خارج از کشور یا داخل کشور و… تلاش میکنند. اما متأسفانه در ارتباط با پایاننامههای دانشجویی اغلب پژوهش قابل توجهی ما نمیبینیم. بهندرت پایاننامه خوب میبینیم. خیلی از پایاننامهها، متأسفانه رونویسی هستند. متأسفانه بازار پایاننامهنویسی به همه جا سرایت کرده است.
این اشکال به استادان برمیگردد یا به تمایل خودِ دانشجویان؟
بخشی از این مشکل به دروسی که در دانشگاهها تدریس میشود، برمیگردد. یعنی در دانشگاهها اغلب برای آیین نگارش اصلاً اهمیتی قائل نیستند و به آن توجهی نمیکنند. خیلی از دانشجویان آیین نگارش بلد نیستند. وقتی دانشجویی آیین نگارش را بلد نباشد، دست به قلم هم که میبرد، نمیتواند خیلی چیزها را بنویسد، اگر هم چیزی بنویسید، غلط مینویسد. این یک کاستی است. یعنی نه تنها آنهایی که گرایششان ادبیات نمایشی است، بلکه همه گرایشها باید آیین نگارش و روش تحقیق را بگذرانند. چون الزامی ندارد که کسی که قرار است بازیگر شود و یا گرایش بازیگری دارد، یک روز مقالهای ننویسد یا پژوهشی نکند. پژوهش قرار نیست مخصوص یک عده آدم معین باشد. هر کسی میتواند در قلمرو پژوهش فعالیت کند. یا برای شناسایی امری از امور هنری تلاش داشته باشد. گاهی کسی به نکاتی دست پیدا میکند که میل دارد بنویسد، اما اصلاً بلد نیست که بنویسد. حتی بلد نیست طرحی بنویسد. چرا باید اینطور باشد؟ به اعتقادِ من همه گرایشها این نیاز به یادگیری آیین نگارش و روش تحقیق را دارند. حالا در رشتهای نظیر ادبیات نمایشی، طبعاً مسائل تخصصی دیگری مطرح است که بحث آن جداست. بخش دیگر بحث عرضه این پژوهشهاست. نشریاتی که بتوانند این پژوهشها را عرضه کنند، کم هستند. بخش دیگر از این مسئله به این برمیگردد که چرا وزارت علوم در مقابل این همه تبلیغاتی که برای فروش پایان نامه میشود سکوت کرده است و هیچ اقدامی نمیکند؟ باید وزارت علوم هم رسماً علیه اینگونه اقدامات شکایت کند و هم مؤسساتی که دائم در حال تبلیغ هستند را غیر قانونی اعلام کند. اقدامات این گونه مؤسسات دانشگاه را بیاعتبار میکند. ارزش مدارک تحصیلی را پایین میآورد. این مؤسسات در حال حاضر بیسوادی را ترویج میکنند. درآینده قرار است مملکت ما به دست چه کسانی اداره شود؟ در یک دوره شعار میدانند تعهد و به تخصص توجهی نمیشد. در حال حاضر وارونه شده است. تخصص میخواهند اما بر اساس مدرک، با تعهد هم دیگر کاری ندارند. چون کسی که تعهد داشته باشد نمیرود مدرک بخرد.
ما منکر ارزشهای تئاتر وارداتی نیستیم. اما متولیان فرهنگی باید ساز و کارهایی بیندیشند تا نمایشهای ملی خودمان هم رواج داشته باشد و اجرا شود.
دروس دانشگاهی در رشته نمایشهای ایرانی نیاز به بازبینی ندارد؟
به اعتقاد من در خصوص نمایشهای ایرانی، باید رشتهای دایر شود. رشتهای دایر شود که فارغالتحصیلانش بتوانند در عرصه نمایشهای ایرانی فعالیت کنند. اینکه 2 واحد نمایش در ایران، 2 واحد اجرای کارگاهی، 2 واحد تعزیه بخوانند، این تخصص نمیشود. من و دکتر ناصربخت و چند استاد دیگر، چند سال پیش برای دانشگاه سوره، نزدیک 140 واحد که همه در ارتباط با نمایشهای ایرانی اعم از نقالی، تخت حوضی، تعزیه، نمایشهای عروسکی سنتی بودند، تعریف کردیم و به وزارت علوم فرستادیم. معلوم نشد سرنوشت این کار چه شد. یکبار فرمها را عوض کردند و… اما دیگر کسی پیگیر آن نشد. این تا تبدیل به رشته نشود، فارغالتحصیلها هم نمیتوانند کاری انجام دهند. چون شناختن این مقوله راحت نیست از طرفی هم ما جایی را برای اجرای این نمایشها بهصورت مستمر نداریم تا کسانی که علاقهمند هستند بروند آن را ببیند یا آن را یاد بگیرند. کارگاه آموزشی هم نداریم.
اگر قرار باشد رشته نمایشهای ایرانی شکل بگیرید ما به اندازه کافی منابع آموزش-پژوهشی داریم؟
بله! اگر منابع آموزشی نداشتیم که ما نمیتوانستیم رشتهای تعریف کنیم. طبیعتاً برای دایر کردن این رشته لازم است به دوستانی که توانایی دارند سفارش چند کتاب درسی هم داده شود. اما این گونه نیست که نشود اینها را آموزش داد. خودِ ما هم طیِ این سالها کارهایی انجام دادهایم و میدانیم که از چه مسیری باید رفت تا این هنرها را آموخت.
نام شما خیلی با نمایش آیینی گره خورده است، برای این مناسبتهای پیشِ رو، نظیر محرم، نمایشی دارید؟
من خودم نمایشی ندارم اما معمولاً در ماه محرم و صفر در اغلب نقاط ایران بهویژه در دهه اول مراسم شبیه خوانی هست. ما هم میرویم و این نمایشها را میبینیم و همچنان دنبال شناختن و یادگیری آن هستیم. هر بار یک جلوه از آن را میبینیم و میشناسیم.
نظرتان راجع به تئاترهای وارداتی و گرایش به آن در مقابل نمایشهای ملیمان چیست؟
ما منکر ارزشهای تئاتر وارداتی نیستیم. اما متولیان فرهنگی باید ساز و کارهایی بیندیشند تا نمایشهای ملی خودمان هم رواج داشته باشد و اجرا شود. طبیعتاً بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی بشر، هر پدیده نمایشی در جای خود ارزشمند است. به چه دلیل باید پدیدههای نمایشی بومی ما، از بین برود و جای آن را، نمونهای دیگر از نمایش بگیرد؟ چرا باید تعزیه و نمایشهای تخت حوضیِ ما از بین برود؟ ولی طبیعتاً متولیان فرهنگی باید ساز و کارهایی پیش بینی کنند تا اینها بتوانند هم ادامه حیات دهند و هم جلوههای نوینی داشته باشند.
این روزها مشغول چه کارهایی هستید؟
بهتازگی اجرای نمایش «انسانم آرزوست» که در قالب نمایشهای تخت حوضی بود، به پایان رسیده است. این کار بر اساس نمایشنامهای که من 5سال پیش نوشته بودم، در تالار سنگلج به روی صحنه رفت. ما نزدیک به سه ماه بهصورت متوالی برای اجرای این نمایش تمرین کردیم. این کار، کارِ پُر زحمتی بود و خوشبختانه مورد توجه واقع شد و خدا را شکر بیشتر کسانی که به تماشای این کار نشستند، از این نمایش راضی بودند.
در حوزه پژوهش چه؟
در حوزه پژوهش چند مقاله دارم که هنوز شرایط انتشار آن فراهم نشده است. آخرین کتابم که کمی جنبه پژوهشی دارد و توسط انتشارات سوره مهر قرار است منتشر شود، آشنایی با مبانی شبیه خوانی است. این کتاب، کتابی آموزشی است که شاید بیشتر از همه، به کارِ دانشجویان تئاتر بیاید. پس از انتشار 13 شماره از کتاب دفتر تعزیه در تدارک شمارههای 14 و 15 آن هستیم. در آخرین شماره یعنی «دفتر تعزیه 13» از این کتابها که چاپ شده است، قدیمترین نسخه تعزیه ایران که برای 300 سال پیش است، به دست آمد که در این جلد منتشر شد. تاریخ رونویسی این نسخه، یک سال پس از انقلاب صفویه است. اما کسی که این نسخه را رونویسی کرده بود، گفته بود ناظم این مجلس ملأ محمدعلی واعظ خوانساری است. وقتی میگوید مرحوم، یعنی شاعر آن چند سال پیش از انقلاب صفویه آن متن را نوشته بوده است. این نشان میدهد که در دوره صفویه متن کامل تعزیه، معمول و مرسوم شده بود.
گفتوگو: مهرداد نصرتی
No tags for this post.