ریشه مشکل کجاست؟ به طور کلی تقاطعها منجر به ترافیک سنگین میشوند. خودروهایی که با تراکم زیادی کنار هم قرار گرفتند (مثلا پشت چراغ قرمز) به شدت به یکدیگر همبسته میشوند، به این معنی که نمیتوانند همگی با هم به طور هماهنگ حرکت کنند؛ بلکه اول باید خودروی اول صف و بعد از آن خودروی پشت سری حرکت کند؛ این مکانیسمی را ایجاد میکند که در نتیجه آن کوچکترین اختلالی در روند این حرکت (مثلا یک ترمز غیرمنتظره) امواجِ کاهشِ سرعت را به کل زنجیره خودروهای پشت سرش میفرستد. ایده بزرگراه هم از همین جا ناشی شد. در بزرگراهها هیچ تقاطعی وجود ندارد که ترافیک ایجاد کند. هرچند که باز هم در این جادهها شاهد ترافیک میشویم؛ کافی است کوچکترین اختلالی در حرکت یک خودرو پیش بیاید که کاهش سرعت به صورت موجوار به دیگر خودروها انتقال یابد. چرا؟
اما متاسفانه انسانها عموما سرعت واکنششان کند و بازه توجهشان کوتاه است و ناگفته نماند موجودی است که به یک شیوه رفتاری عادت میکند. بنابراین اینکه همه رفتارشان را تغییر دهند و با یکدیگر هماهنگ باشند تقریبا غیرممکن است. عدم هماهنگی انسانها با هم و واکنش کند ریشه اصلی ترافیک سنگین است.
یک راه حل بهتر میتواند ماشینهای خودران باشد که دقیقا برای حفظ همین فاصلهها با دیگر خودروها برنامهریزی شدهاند. آنها حتی میتوانند به طور بیسیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، به این ترتیب نیاز به چراغهای راهنمایی رانندگی کلا از بین میرود.
منبع:digikala
No tags for this post.