بیشتر از ۱۰ سال پیش بود که زنگ کاروان بیتکوین در ایران به گوش رسید. آنان که سری در زبان انگلیسی داشتند و یا دستی بر آتش دنیای مجازی، خبر از تولد یک پول جدید دادند. اين گونه بود كه افراد خرد و كلان هريك در پی آن بودند تا تجهیزاتی از آن سوي مرز به جهت كسب سود بیشتر وارد كنند. از هر طرف ندایی به گوش ميرسيد که فلانی دارد رمزارز استخراج میكند. كمي بعد، اما تشت رسوایی ارزهای دیجیتالی از بام افتاد.
صحبت درباره اين ميهمان ناخوانده نقل محافل شده بود كه: «همه چیز رمزنگاری است و با استفاده از فناوري بلاکچین، تراکنشها انتقال و تایید میشود». گفتند: این رمزارزها قصهای است که توسط هیچ دولتی روایت نمیشود و به صورت مستقل تحت یک شبکه گسترده عمل میکند. با تعجب و نگراني به این عرضه و تقاضا خیره بودیم که گفتند به علت غیرقابل تقلب بودن، دسترسی آسان به آن در سراسر جهان و عدم نیاز به واسطهگری برای انجام تراکنشها، نسل جدید برای داشتن یا ساختنش به آن علاقه مند است و ما که نه دلی برای ریسک کردن و نه پولی برای خرج کردن داشتیم، مانده بودیم چه کنیم که به يك باره قانون برای مهار این اسب سرکش به ميدان آمد و شد این ماجراها، ناگهان شلاق رمزارزها بر بدنمان نقش بست.
در سال ۱۴۰۰ جدول خاموشی برق، چراغ ذوقمان را کور کرد، چنانكه اعلام شد: رمز ارزها جان شبكه برق را ميگيرند. برای به دست آوردنش دستگاهها باید محاسبات سنگین و پیاپی انجام دهند. این محاسبات نیاز به تعداد زیادی ماینر و مصرف انرژی بالایی دارند. به يكباره كارخانهها، مزارع، تولیدیها، زیرزمین کارگاهها، پارکینگها و… شدهاند مزرعه رمزارز و این مزرعه اگر چه پولی مجازی برای بذرپاش و سرمایهگذار آن فراهم میکند اما سهم ما از این تولیدات، جدول خاموشی بود.
تابستان از راه رسیده بود؛ اين سو و آن سو خبر از اوج مصرف در گرماي طاقت فرساي تابستان بود و «خاموشی» در هنگامی که دلمان میخواست یک نسیم خنک ما را نوازش کند، بدون رضایت ما، ناگهان وارد خانههايمان مي شد. شبها این قصه جانکاه دوباره از سر خوانده میشد. میگفتند: این اثر اوج مصرف در ساعات ابتدای شب و ناشی از روشنایی و… است. کفه ترازوی تولید، نامتعادل شده بود. آن سوی این ترازو «بد مصرفی» بود.
در آن ایام وقتی به رمز ارزها فکر میکردم، خاطراتم به زمان جنگ بازمیگشت که عدهای بودند و با احتکار اقلامی برای گرانتر شدن و فروختن با سود بیشتر، جوانمردی را میفروختند و ثروت میاندوختند. باید قوانین در این جهت رضایت حال مردم را در اولویت قرار داده و نظارت لازم را برای ساعات استفاده از برق برای استخراج رمز ارزها اعمال كرد، تا اینکه مزارع با تولید برق برای خودشان، نیاز به استفاده از انرژی الکتریکی را در ساعات اوج مصرف بر طرف كنند.
در ایران استخراج رمز ارزها با مجوز قانونی راهکارهایی دارد، بدیهی است که بهترین انتخاب برای سرمایهگذاری همین تولید قانونی است.
خلاصه اينكه شكي نيست که مردم «مصرف درست» را بلد بوده و با رعایت مصرف بهینه به همنوعان خود در جای جای ایران بزرگ کمک میکنند. مردم پای کارند و میدانند کولرهای آبی با دور کند هم میتواند رضایت نسبیشان را فراهم کند، حتی آنهايي که در جنوب یا شمال کشور با رطوبت بالاي هوا دست و پنجه نرم ميكنند، میدانند بهتر است درجه کولرها را روی عدد ۲۴ تنظیم کنند تا نسیم خنکی و سفیر شادی سهم همه باشد.
مزرعهداران رمزارز نیز بیشک از دل همین مردم نجیباند كه درد و دوای مردم را خوب میدانند، فقط كافي است دست يكدیگر را بگیریم تا از گردنه گرم تابستان امسال عبور کنیم.
محسن جوادی آزاد
مدیر روابط عمومی شرکت برق منطقه ای فارس