وي در اين محيط تحت آموزش منظم و كامل قرار گرفت. در 16 سالگي جهت تحصيل در رشته حقوق به لايپزيگ رفت. دوره دانشجويى وي با حضورش در محافل اشرافي همزمان بود كه سه سال به طول انجاميد. گوته در سال 1768م به فرانكفورت بازگشت و پس از انتشار اثر خود به نامهاي شريان جرم و ديوان نغمه هاي لايپزيگ، براي ادامه تحصيل به استراسبورگ رفت. اقامت وي در اين شهر در تحول انديشه و هنر گوته تاثيري مهم بر جاي گذاشت. آشنايى با هنرمندان و شاعران و مطالعه آثار بزرگان، باعث خلق آثاري توسط گوته گرديد كه به عنوان شاهكار هنر آلمان به حساب مي آيند. وي در سال 1771م با دريافت مدرك در رشته حقوق به فرانكفورت بازگشت و علاوه بر اشتغال به وكالت، اقدام به ارائه آثار خود نمود كه سرآغازي بود بر عظمت و تجلي نبوغ او. گوته بزرگترين شخصيت ادبي قرن نوزدهم و يكي از برجسته ترين نوابغ تاريخ بشر است. گوته را مبلغ ادبيات آلمان مي دانند. روح بلند پرواز، قوه تخيّل بينظير، قدرت بيان و قلم سحرآميز او در مردم آلمان سخت تأثير كرد و او را سرآمد شعرا و نويسندگان آن كشور گردانيد. وي علاوه بر رشته هاي ادبي، در علوم فيزيك، پزشكي و طبيعي نيز مطالعه و تحقيق كرده و تأليفاتي نيز دارد. او به اشعار حافظ علاقه اي خاص داشت و زبانهاي لاتيني، يوناني، ايتاليايى، انگليسي و عربي را مي دانست. گوته همچنين علاقه زيادي به قرآن و اسلام داشت و اثر آن را نجات بخش و عميق معرفي كرده است. وي پس از آشنايى با دنياي شرق و نيز مطالعه قرآن مجيد، در انديشه نگارش نمايشنامه اي افتاد كه در آن مقولاتي چون عظمت پيامبر اسلام(ص)، ارتباط پيامبر با خدا و وضع تاريخي و روابط با مردم را مقايسه نمايد. كتاب نغمات محمد(ص)، پس از اين مطالعه، نوشته شد. گوته سپس با تقليد از حافظ، ديوان شرقي و غربي را منتشر نمود كه در عين تقليد، بعد غربي و ساختار فكري گوته در آن حفظ شده است. با اين حال مضامين مشتركي چون آزادي فكر، وسعت روح، تجلي خدا در طبيعت و… در ديوان گوته و حافظ وجود دارد. از گوته حدود يكصد و چهل اثر اعم از شعر، رمان، خاطرات و آثار علمي برجاي مانده كه ديوانِ شرقي و نغمه هاي رومي از مشهورترين آثار اوست. همچنين كتاب تحفه هاي گوته، شامل مجموعه اشعار اوست كه در دو سلسله و مجموعاً نه دفتر منتشر شد. در مجموعه نخست با لحن گزنده و هجوآميز و در مجموعه دوم به جبنه اي صرفاً پندآميز پرداخته است. وي در اين مجموعه، در واقع نسل آينده را مخاطب قرار داده و خواهان تعليم آنهاست، با اين حال لحن نصيحت گران فضل فروش را ندارد. گوته از آيندگان مي خواهد كه عاشق زندگي باشند. در بخشي ديگر از اين كتاب، انديشه هاي سياسی گوته مطرح مي شود. وي از دموكراسيِ متكي بر اكثريت بيزار است و خواهان حاكميت برگزيدگان فكري بر مردم است تا به ترقي و رشد جامعه بيانجامد. بر همين اساس، ضمن نفي انكار خدا، يگانه دين را دين طبيعت، دانش و هنر مي داند. گوته از نظر ادبي در آلمان داراي همان مقامي است كه دانته در ايتاليا و شكسپير در انگلستان داشته اند. وجود گوته مدت شصت سال بر همه جا سايه افكنده بود و كمتر شخصيتي چون گوته در ادبيات جهان چنين نفوذي داشته است. اهميت او در نتيجه نبوغ و وسعت انديشه اش بود. نابغه اي كه نه تنها نماينده كامل ادبيات وتمدن عصر خويش به شمار مي آمد، بلكه خود دايرة المعارفي بود كه يك دوره از تمدن و فرهنگ بشر را در برداشت و سالها مرجع شكلهاي گوناگون انديشه و هنر بود. همچنين ارزش تمدن مادي در آثار گوته موضوع تازه اي را در ادبيات جديد آلمان وارد كرد و از اين رو مي توان او را خالق انديشه هاي رئاليستي و واقع گرايانه دانست. گوته سرانجام در 22 مارس 1832م در 83 سالگي درگذشت.
منبع: راسخون
No tags for this post.