از پنجره خانه خود به بیرون نگاه کنید. اگر فرصتی به دست آوردید به سفری در اطراف شهرهای بزرگ رفتید در طول مسیر به جادهها و چشمانداز کنار مسیر نگاه کنید. فرقی نمیکند مسیر شما از کجا میگذرد. به کوهستان، دامنههای دماوند همیشه سرافراز، جنگلهایی که زمان با صفت انبوه از آنها نام میبردیم، به حاشیه کویرها، به مزارع به جلگهها و دریاچهها و سواحل کشورمان نگاه کنید.
با نگاه به هر یک از این چشماندازها شما با چشم خود محیطزیستی را میبینید که در خطر قرار دارد. از آبوهوای لازم برای زندگی ما گرفته تا شهرهایی که در آن زندگی میکنیم و تا نقاط بکری که قرار بود پناهگاه امن گنجینه زیستبوم متنوع ایران باشد همه درخطر قرار دارند.
این موضوع فقط مختص ایران هم نیست در هرکجای جهان که باشید امروز مسئله محیطزیست دیگر دغدغهای غیرواقعی به شمار نمیرود. امروز در مرکز عمده مناظرههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی مسئله محیطزیست و بهطور خاص اثرات ناشی از تغییرات اقلیم وجود دارد. اگر در سالهای گذشته کسانی که دغدغه محیطزیست داشتند را گروهی طبیعتگرا و گروهی حاشیهای میدانستند امروز اگر کسانی به مسئله محیطزیست کمتوجهی کنند اعتبار و جایگاه خود را از دست میدهند.
به همین دلیل هم هست که فعالان محیطزیست امروز صدایی معتبر و رساتر از همیشه پیداکردهاند. مردم صدای آنها را میشنوند و به آن واکنش نشان میدهند. آنها را معتبر و ارزشمند میدانند و اگر در مناظرهای حامیان محیطزیست و کسانی که خود را به این نام میخوانند در یکسو قرار بگیرند، احتمال اندکی وجود دارد که سوی دیگر شانسی برای اقناع افکار عمومی داشته باشد.
این اتفاق در ایران هم رخداده است. امری که بهخودیخود مبارک و نیکو است. به تعداد صفحات محیطزیستی روزنامهها و توجه به این موضوع در برنامههای رسانههای عمومی نگاه کنید به مدتزمانی که مسئولان عالیرتبه لازم میدانند درباره محیطزیست صحبت کنند در مقایسه با گذشته نگاه کنید و حتی به ساختار سازمانهای دولتی نگاه کنید که اگرچه نه بهطور ایده ال اما کمتر از گذشته با فعالان محیطزیست درنبرد قرار دارد و حتی از حضور برخی از ایشان در ساختار خود بهره میبرد.
این مقطع مبارک اما نیازمند احتیاطی مهم است. احتیاطی که بهطور خاص باید از سوی رسانهها و بهطور خاصتر رسانههای علمی موردتوجه قرار گیرد.
باید به یاد داشت آنچه در طول سالهای متعدد و پس از هجمههای عظیمی که به فعالان محیطزیست میشد حقانیت هدف آنها را نشان داده است، این بود که آنها در کنار علم قرار داشتند. استدلالهای فعالان محیطزیست وقتی از خطرات جنگل کُشی و بیابانزایی سخن میگفتند، وقتی از تغییرات اقلیم و آثار گرمایش سخن میگفتند وقتی از آلایندگی آبها در اثر سرریز شدن فضولات سخن میگفتند همگی بر پایه تحقیقات علمی تائید شده و یا میشد.
اما در سایه قدرت گرفتن ایدههای محیطزیستی ظهور برخی از چهرهها و جریانهایی که برای تحقق اهداف خود به هر روشی ازجمله پناه گرفتن در پشت خرافه و شبهعلم و دستکاری کردن دادهها و برچسب زدن و خرابکاری و حتی تهدید و ارعاب و به نام محیطزیست استفاده کردهاند نیز ظهور کردهاند و اتفاقاً در دل جریانهای محیطزیستی تاریخی طولانی هم دارند. گروههای رادیکال مبارزه برای محیطزیست در برخی از اوقات با استفاده از این روشهای افراطی بهجای اینکه توجه به مشکلات محیطزیست را بالا ببرند همدلی عمومی را ازدستدادهاند.
لازم نیست خیلی به گذشته برگردید به دیدگاههای امروزی بسیاری از فعالان سبز که وارد جریانهای سیاسی شدهاند که نگاه کنید میتوانید متوجه شوید که الزاماً وقتی پای سیاست مطرح میشود دیدگاه افراد ازجمله فعالان سبز و محیطزیستی به علم وفادار نیستند.. خانم دکتر جیل استین، نامزد حزب سبز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال جاری نهتنها به بهانه اینکه شرکتهای داروسازی ممکن است بر روند واکسیناسیون تأثیر بگذارند پیشنهاد کاهش یا بازنگری در سیاست واکسیناسیون کودکان را مطرح میکند، معتقد است باید در مدارس ارتباطات شبکه بیسیم اینترنت را ممنوع کرد چون بر مغز کودکان اثر میگذارد. در هر دو مورد جامعه علمی پشتیبان نظرات او نیست چراکه این ایدهها بهجای بنا شدن بردادهها و تحقیق علمی بر ایدئولوژی بناشده است. البته که وقتی پای موضوع مهم و فراگیر غذاهای تراریخته به میان میآید ایشان مانند همکاران و همفکران خود با به میان کشیدن پای شرکتهای اقتصادی خواستار ممنوعیت کامل این محصولات است.
این مورد آخر در کشور ما نیز این روزها در میانه مناظرهای داغ قرار دارد درحالیکه روشهای علمی هنوز هیچ دلیل مبنی بر اینکه این دستکاریها ممکن است برای انسان خطر داشته باشد در پی نداشته است و در میان جامعه علمی تقریباً همان اجماعی که درباره وقوع گرمایش زمین وجود دارد بر سر عدم وجود اثر منفی شناختهشده در اثر استفاده از این مواد وجود دارد اما گاه شاهد نشانههای برو آن رفتارهای تخریبی در میان فعالان زیستمحیطی هستیم که میخواهند با پناه گرفتن در پشت شبهعلم و برچسب زدن و تحقیر کردن نتیجه این مناظره را شکل دهند. ممکن است بگویید شبهعلم مگر چنین برچسبی نیست؟ نه! شبهعلم تعریف مشخصی دارد و راه و روش شبهعلمی همانند روش علمی تعریف معلومی دارد و به کسانی گفته میشود که سعی میکنند استدلالهای خود را در ظاهری مشابه استدلالهای علمی مطرح کنند بدون آنکه به نیازهای آن روش وفادار باشند.
وقتی یکی از طرفین یک مناظره علمی به دیگری برچسبهایی مانند «تراریخته پرست» میزند، یا در مناظره طولانی و فرساینده و بیحاصل دیگری مبنی بر ارجحیت گیاهخواری بر گوشتخواری حامیان این ایده به خود لقب «اخلاقی خوار» میدهند تا طرف مقابل را قبل از اینکه پای مناظره در میان بیاید به بیاخلاقی متهم کنند، خود طبیعتاً چنین مناظرهای به نتیجهای هم نخواهد رسید.
باید مراقب بود. علم و روش علمی بر مبنای سوال، شک، طراحی تحقیقی قابل ارزیابی و تکرار، انجام آزمایش، بررسی نتیجه، اصلاح فرضیه تکرار و تکرار و تکرار و اصلاح دائم و شک دائم شکل میگیرد. علم و روش علمی برخلاف آنچه گاهی کسانی تبلیغ میکنند نه چیزی را مقدس میکند و نه از پیروانش میخواهد به چیزی ایمان بیاورند.
وقتی در مناظرهای مثلاً درباره گیاهان تراریخته، برخی از فعالان محیطزیست اجماع و کلیت جامعه علمی را متهم به دروغگویی، دست در دست صنایع و شرکتهای بزرگ داشتن و هزار و یک چیز دیگر میکنند باید به یاد بیاورند همین جامعه علمی – و طبیعی است که درباره کلیت آن سخن میگوییم – وقتی پای تحقیقات تغییرات اقلیم به میان آمد برخلاف جریان رایج، دادههای خود را منتشر کرد و بارها دادههای دیگری را به دست آورد و تحلیلهای خود را دوباره آزمود و نتیجه را اعلام کرد و بر سر آن ماند. نه تهدیدهای جانی و مالی، نه تهدید صنایع نفتی و لابیهای انرژی و نه حتی تهدید شخصی باعث نشد تا آنها نظر خود را عوض کنند.
همان جامعه علمی امروز در بقیه حوزهها هم به همان روش کار میکند.
محیطزیست و حفظ آن و تلاش برای زیستن هماهنگ با طبیعتی که در آن هستیم، نه یک شعار فانتزی که ضرورتی حیاتی است. یا این کار درست انجام خواهیم داد یا به معنی واقعی کلمه درخطر انقراض قرار میگیریم. به همین دلیل در این حوزه اهمیت موضوع آنچنان بالا است که فرصتی برای به بازی گرفته شدن آن را نداریم.
اینجایی است که باید رسانههای علمی با دقتی وظیفه خود را درست انجام دهند. روش علمی دیدگاهها و نظرات را فارغ از نامها و عناوین میسنجند؛ و باید مراقب بود تا مبادا در حوزهای چنین مهم جای علم و شبهعلم، و جای روش علمی و اعتقادات ایدئولوژیک عوض شود.
—
پوریا ناظمی /روزنامه نگار علم
No tags for this post.