تریز، اولین بار در اتحاد جماهیر شوروی توسط شخصی به نام گنریش آلتشولر معرفی شد. این فرد به عنوان کسی که زندگی خود را برای کشف راز «اختراع کردن» سپری کرد، معتقد بود که انجام اختراع، چیزی جز یافتن تضادهای موجود و حل آن ها نیست و البته از نظر او، این یافتن تضادها نیز به دانش کافی نیاز دارد. او بعد از مجاهدت های بسیار در این زمینه، اصول، مفاهیم و ابزارهای بسیاری را در قالب دانش تریز معرفی کرد.
به گزارش سیناپرس، تریز، مخفف واژهای روسی به معنای «نظریه حل خلاقانه مساله» است. این علم ابتدا در حوزه مهندسی مطرح شد و رشد کرد و با آن که در سال های ابتدایی خود بسیار در حوزه صنعت و فناوری مطرح شد، در حوزه های دیگر از جمله برای علوم کسب و کار و مدیریت ناشناخته ماند.
محققان کشور در یک مطالعه پژوهشی جالب و ارزشمند، به بومی سازی اصول دانش تریز برای حل خلاقانه مسائل فرهنگی پرداخته اند.
بنابر نظر پژوهشگران، برای فاصله بین علوم دیگر با تریز، دلایل مختلفی از جمله موارد زیر ارائه شدند: مطرح شدن تریز توسط مهندسان و برای مهندسان؛ بنا شدن پایه های این علم بر تکنولوژی نه بر مبانی روان شناسی، اقتصاد یا علوم اجتماعی؛ مخالفت حاکمان سیاسی با این رویکرد در ابتدای طرح آن؛ آشنا نبودن متخصصان تریز با مبانی علوم غیرمهندسی؛ ساختارمند نبودن علوم انسانی در مقایسه با علوم مهندسی و در نتیجه کاربردی نبودن تریز برای آن ها و ضعف علوم غیرمهندســی در حقایق قطعی و واقعیت های منطقی در مقایسه با علوم مهندسی. با گذر زمان اما به تدریج بعد از حذف یا کمرنگ شدن این موانع و از طرفی شناخته تر شدن تریز، موفقیت هایی برای تریز غیرمهندسی نیز حاصل گردید و امروزه از این علم حتی در حوزه های پزشکی، ایمنی، هنر و حتی شعر نیز استفاده می شود.
با توجه به اهمیت این دانش جالب توجه، محققانی از دانشگاه تهران درباره آن پژوهشی را انجام داده اند که در آن سعی شده است چهل اصل ابداعی دانش تریز برای تعریف و حل خلاقانه مسائل فرهنگی مورد بررسی و بومی سازی قرار گیرند.به گزارش سیناپرس، برای انجام این پژوهش، گردآوری دادهها با دو روش مطالعات کتابخانهای و مصاحبه نیمهساختیافته صورت گرفته است و سپس این داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
بر اساس یافتههای مطالعه فوق، بهمنظور بهرهگیری کارآمدتر از ابزار چهل اصل در حوزه خطمشیگذاری فرهنگی، از بین دو روش بهرهگیری از این ابزار یعنی «دوستی با اصلها» و «ماتریس تضاد فنی»، روش اول تجویز میشود.
مجریان این تحقیق پس از واکاویهای متعدد، 36 راهنما را ذیل 34 اصل از بین اصول چهلگانه، جهت حل مسائل حوزه فرهنگ پیشنهاد نموده اند.
آن ها توصیه کرده اند:پژوهشگران حوزه فرهنگ به جای رویکرد رایج، از راهکارهای خلاقانه مطرح شده در این پژوهش بهعنوان مجموعهای از راهنماییهای محرک خلاقیت در تعریف و حل مسائل فرهنگی استفاده کنند.
مجید مختاریانپور، استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و همکارش در این خصوص می گویند: چهل اصل تریز اولیه را نمی توان بدون ارزیابی مجدد برای حوزه غیرمهندسی به کار برد، چرا که این ابزار به روش استقراء و با پشتوانه هزاران سند ثبت اختراع حوزه مهندسی طراحی شده و استفاده از آن برای حوزه های دیگر بدون در نظر گرفتن این پیشـینه، علمی و دقیق نیست. متأسفانه پژوهش های زیادی بدون توجه به این نکته، چهل اصل فوق را در زمینه علمی خود استفاده می کنند.
آن ها می افزایند: علاوه بر این، پژوهشگران بــه تخصصی بودن این ابزار توجه نکرده و آن را بدون توجه به مبانی علمی مرتبط با آن و بسـتر دانشی زیربنای آن به کار می برند که این امر نیز به بهره گیری از ابزار چهل اصل آسـیب های جدی وارد کرده است و باعث کاهش کیفیت تحقیق و افزایش احتمال اشتباه می شود.
بر اساس نظر این محققان، پیشنهاد می شود که از راهکارهای خلاقانه این ابزار به جای اصول آن استفاده شود. این رویکرد در واقع از نگاه ساده انگارانه به مقوله پیچیده فرهنگ جلوگیری کرده و انتقادی است به نگاه به فرهنگ از زاویه مهندســان.
به گفته مختاریانپور و همکارش، بدین ترتیب این پژوهش تکنیک های خلاقیت مناسب سازی شده برای حوزه خط مشی گذاری فرهنگی را ارائه داده است که می توان با به کار گیری آن ها به تعریف و ارائه راه حل های خلاقانه و بدیع در حوزه فرهنگ پرداخت.
آن ها معتقدند: پژوهشگران می توانند با کمک این مطالعه، خود را از دچار شـدن به آســیب های موجود حفظ کرده و با الگو گرفتن از رویکرد مطرح شــده در این پژوهش، راهکارهای خلاقانه ای را برای زمینه کاری خود به کار برند و حتی اصول اختصاصی برای حوزه پژوهشی خود را شناسایی کنند.
به گزالرش سیناپرس، این یافته های علمی پژوهشی را «فصل نامه راهبرد فرهنگ» وابسته به دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی منتشر کرده است.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.