زادروز رابرت سولو

رابرت سولو  عمده شهرت خود را مديون كار بر روي نظريه رشد اقتصادي است. در حقيقت، سولو مبتكر چارچوبي نظري است كه مي‌تواند در بحث عواملي كه پشتوانه رشد اقتصادي هستند در دو جنبه نظري و كاربردي قابل استفاده باشد. اين چارچوب همچنين مي‌تواند براي اندازه گيري نقش عوامل مختلف توليد در رشد اقتصادي مورد استفاده قرار گيرد. او اولين فرزند خانواده بود. سولو بلافاصله پس از پايان دوره تحصيلات راهنمايي بايد براي كمك به مخارج خانواده كار مي‌كرد. با اين حال، رابرت به همراه خواهران و دو پسرعمويش نخستين افراد از جمع بستگان خود بودند كه به دانشگاه راه يافتند. با وجود تحصيل در مدارس دولتي، رابرت از همان ابتدا جزو بهترين‌ها بود. به واسطه همين مسئله، رابرت پس از پايان دوره دبيرستاني و در 16سالگی، موفق به دريافت بورسيه تحصيلي دانشگاه هاروارد شد و از سپتامبر سال 1940 تحصيلات عالي خود را عملاً آغاز كرد و در آنجا مطالعات خود در جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی و همچنین اقتصاد انجام داد اما دو سال بعد تحصیلات خود را نیمه کاره گذاشت و به قصد گذراندن دوره سربازی، به ارتش آمریکا پیوست.

سولو دوره خدمت نظام وظيفه را در شمال آفريقا و سپس در سيسيل گذراند و تا سال 1945 و پايان جنگ در ايتاليا بود. رابرت سولو از اين سه سال به عنوان مهم‌ترين ايام جواني خود و دوراني ياد مي‌كند كه شخصيت او را پايه‌گذاري كرد. او پس از جنگ، وارد شوراي مشاوران اقتصادي والتر هلر  شده سپس براي ادامه تحصيلات به دانشكده اقتصاد دانشگاه ماساچوست (MIT) رفت.

زندگی دانشگاهی

سولو از سال 1949 تا 1950 به دانشگاه كلمبيا رفت و تحت نظر استاداني چون آبراهام والد و ياكوب وولفوويتز به تحصيل ادامه داد. سال دوم تحصيل در اين دانشگاه كار روي رساله مقطع دكتراي خود با عنوان «بررسي تغييرات نحوه توزيع درآمد با استفاده از روند تقابل اشتغال و بيكاري و نرخ دستمزدها» را آغاز كرد كه در نهايت در سال 1951 برنده جايزه‌اي به مبلغ 500 دلار و امتياز چاپ اين رساله در قالب كتاب شد. در سال 1952 دكتر رابرت سولو به عنوان استاديار گروه اقتصاد ماساچوست انتخاب شد و به تدريس آمار و اقتصاد آماري پرداخت و تمام تلاش خود را صرف تربيت دانشجويان كرد.

نظريات اقتصادی رابرت سولو

رشد سولو در مقاله سال 1956 او تحت عنوان «ره آوردي به نظريه رشد اقتصادي» ارائه شد. مقاله حاوي مدل رياضي است كه چگونگي افزايش بيشتر توليد سرانه با انباشت سرمايه را توصيف مي كند. مدل رشد سولو در واقع شكل رياضي مدل هارود- دومار بود. تفاوت اصلي مدل سولو با مدل هارود- دومار مربوط به اين فرض سولو است كه دستمزدها قابل تعديل هستند به‌گونه‌اي كه مي‌توان اشتغال كامل را حفظ كرد.

مدل رشد نئوكلاسيكي سولو در واقع يك مدل پايه براي تحليل رشد اقتصادي است كه فرايند رشد اقتصاد را چنين تحليل مي‌كند؛ در اقتصاد فقير، سرماية بسيار اندكي براي كار وجود دارد. بنابراین نرخ بازده سرمايه خيلي بالا است. اين امر مردم را تشويق مي‌كند تا پس‌انداز و سرمايه‌گذاري بيشتر داشته باشند. در نتيجه اقتصاد سوار بر مسير رشد و توسعه مي‌شود. به موازات انباشت سرمايه بيشتر، بازده سرمايه‌گذاري كاهش مي‌يابد و بنابراين مردم پس‌انداز و سرمايه‌گذاري خود را كاهش مي‌دهند. فرايند انباشت سرمايه تا آنجا پيش مي‌رود كه جامعه، سرمايه و محصول مطلوب را به‌دست آورد.

نظریه رشد نئوکلاسیک

نئوکلاسیک ها اعتقاد دارند با جذب سرمایه گذاری‌های بیشتر داخلی و خارجی نرخ انباشت سرمایه افزایش می یابد این مسئله موجب رشد تولید ناخالص ملی و از طرفی معادل با افزایش نرخ پس انداز داخلی می شود که موجب می شود نسبت‌های سرمایه به تولید و درآمد سرانه در کشورهای در حال توسعه که از نظر سرمایه ضعیف هستند افزایش یابد.

الگوهای رشد سنتی نئوکلاسیک در واقع به نوعی بر اهمیت پس انداز تاکید می کند. شاید بتوان گفت در بین نئوکلاسیک‌ها بیش‌ترین سهم را "رابرت سولو" دارد . "سولو" به همراه اقتصاد دانی به نام "تی دبلیو سوآن" مدل به نسبت ساده ای را که متناسب با اطلاعات در دسترس مربوط به رشد اقتصادی آمریکا بود با موفقیت ارائه دادند. مهم‌ترين كاربرد مدل نئوكلاسيكي، فرضيه هم‌گرايي است يعني همگرايي كشورهاي فقير و كشورهاي ثروتمند. با اين پيش فرض كه هر دو دسته كشورهاي فقير و ثروتمند، تكنولوژي مشابه و يكساني را در اختيار دارند. اما كشورهاي فقيرتر با نرخ سريع‌تري نسبت به كشورهاي ثروتمند رشد مي‌كنند. اين امر موجب مي‌شود كه در بلندمدت همه اقتصادها به ميزان يكساني از سرمايه و توليد هم‌گرایي داشته باشند. بنابراين وضعيت اوليه يك اقتصاد هيچ نقشي در مشخص كردن ميزان فراواني ثروت يك اقتصاد در بلندمدت ندارد.

مدل سولو

مدل سولو را مي توان يکي از مدل‌هايي تلقي کرد که بر نقش سرمايه تاکيد دارد. به عبارت ديگر، در اين مدل سرمايه (انباشت سرمايه)، موتور مولد اقتصاد است. البته به مرور زمان براي اين مدل دلالت هاي ديگري نيز استخراج شده است: از جمله اين که کشورهاي با نرخ پس‌انداز بيشتر، از محصول سرانه کارگر بالاتري برخوردارند و کشورهاي با جمعيت بيشتر، از رفاه کمتري بهره‌مند هستند و همچنين کشورهاي با نرخ پس انداز بالاتر و داراي سهم سرمايه گذاري بيشتر، از محصول سرانه بالاتر و رفاه بيشتري بهره مند هستند. طبق مدل سولو، کشورهاي پيشرفته به اين دليل داراي درآمد سرانه بيشتري هستند که بيشتر سرمايه گذاري مي‌کنند و نرخ‌هاي رشد جمعيت پايين تري دارند. اين دو عامل به اين کشورها مجال مي‌دهد که سرمايه سرانه بيشتري انباشت کنند و بنابراين بهره‌وري نيروي کار آن‌ها افزايش مي‌يابد.

اعظم حسن تقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا