سالمرگ ارنست رادرفورد
گویا سقوط او از بالای درختی که برای هرس کردن شاخههایش از آن بالا رفته بود، باعث گونهای تورم ناشی از انسداد اعضای درونی و البته در نهایت سبب مرگ او شد. در حالی که هنوز 66ساله و بسیار سرحال بود. سهم رادرفورد در شکل گیری درک کنونی ما از ماهیت ماده از هر کس دیگری بیشتر است. او آشکارا بزرگترین فیزیکدان آزمایشگری بود که تا آن زمان جهان به خود دیده بود. دهها انجمن علمی و دانشگاه به او عضویت و درجات دانشگاهی افتخاری دادهاند و او را پدر انرژی هستهای نامیدهاند.
بورسهای متعدد تحصیلی
به رادرفورد در طول زندگی علمیاش، چندین بار بورس تحصیلی تعلق گرفت؛ مثلا یکبار با استفاده از یک بورس تحصیلی، وارد دانشکده کنتربوری شهر کرایستچرچ نیوزیلند شد و رشتههای تحصیلی اصلی خود را فیزیک و ریاضیات انتخاب کرد و در مدت سه سال، در زمینه علوم فیزیکی فارغالتحصیل شد. بورس دیگر را به عنوان پاداشی به خاطر چاپ مقالاتش به او دادند. وی در پی انتشار دو مقاله مهم درباره فعالیت تشعشعی مواد در سال ۱۸۹۵، جایزه مهمی به شکل یک بورس تحصیلی دریافت کرد. مقررات اعطای جایزه حق انتخاب مؤسسه آموزشی را به خود برنده جایزه میداد که رادرفورد آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج به مدیریت جی. جی تامسون (صاحب نظر پیشتاز جهان در زمینه الکترومغناطیس) را برگزید و این همزمان با سالی بود که ویلهلم رونتگن، فیزیکدان آلمانی موفق به کشف اشعه ایکس شد. کشف مهمی که منجر به شروع کار اصلی رادرفورد شد.
مدل اتمی رادرفورد
نام رادرفورد با پدیدههای علمی فراوانی در حوزه فیزیک و شیمی گره خورده؛ نظیر مدل اتمی رادرفورد که مدلی از ساختمان اتم است که این دانشمند در سال ۱۹۱۱ میلادی ارائه کرد. پیش از کشف این مدل، تصور دانشمندان از ساختمان اتم براساس مدل اتمی تامسون بود. مدل تامسون اتم را به صورت مجموعهای از الکترونها (بارهای منفی) که در میان بارهای مثبت پراکنده هستند در نظر میگرفت. این مدل به مدل کیک کشمشی معروف شد. هشت سال پس از تامسون یعنی در سال ۱۹۱۱ رادرفورد پس از آزمایش معروف ورقه طلای خود مدل دیگری را پیشنهاد کرد. رادرفورد با تاباندن ذرات به ورقه نازکی از طلا (به ضخامت دوهزار اتم طلا) مشاهده کرد که بیشتر ذرات از ورقه عبور میکنند یا به مقدار کمی منحرف میشوند اما درصد بسیار کوچکی از ذرات، با زاویهای بیش تر از ۹۰ درجه باز میگردند. رادرفورد نتیجه گرفت بخش بزرگی از اتم فضای خالی است و در مرکز اتم هسته چگالی وجود دارد.
آلفا، بتا و گاما
رادرفورد در فرایند این آزمایش پی برد که بخشی از تابش با برگهای به ضخامت یک پانصدم سانتیمتر قابل ایستادن بود اما برای متوقف کردن بخش دیگر برگههای بس ضخیمتری لازم بود. او اولین اشعهای را که تابشی با بار الکتریکی مثبت و یونیده کنندهای قوی بود و به سهولت در مواد جذب میشد اشعه آلفا نامید. اشعه دوم را که تابشی بار الکتریکی منفی بود و تشعشع کمتری ایجاد میکرد اما قابلیت نفوذ آن در مواد زیاد بود اشعه بتا نامید. تابش نوع سومی که شبیه پرتوهای ایکس بود در سال ۱۹۰۰ بهوسیله پل اوریچ ویلارد (فیزیکدان فرانسوی) کشف شد این پرتو نافذترین تابش را داشت. طول موج آن بسیار کوتاه و بسامد آن فوقالعاده زیاد بود. تابش جدید، پرتو گاما نام گرفت.
اتم؛این موجود نازنین سخت قرمز
رادرفورد چند سال بعد و در سال ۱۹۰۳ به عضویت انجمن سلطنتی لندن در آمد و یک سال بعد از این تاریخ، نخستین کتاب خود را به نام فعالیت تشعشعی را منتشر کرد. شهرت رو به افزون رادرفورد در جوامع علمی سبب شد که از طرف دانشگاهها تصدی کرسیهای زیادی به وی پیشنهاد شود. او در سال ۱۹۰۷، در دانشگاه منچستر رهبر گروهی شد که به سرعت دست به کار تدوین نظریههای تازه درباره ساختار اتم شد. آن دوره پربارترین دوره زندگی دانشگاهی او بود. رادرفورد به پاس کوششهای علمی خود در دانشگاه منچستر نشانها و جوایز زیادی دریافت کرد که دریافت جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۰۷ نقطه اوج آن بود.
این نشان افتخار را البته برای کارهایی که در کانادا در زمینه فعالیت تشعشعی عناصر کرده بود به او دادند. بزرگترین دستاورد رادرفورد در دانشگاه منچستر کشف ساختار هسته اتم بود. پیش از رادرفورد اتم به گفته خود او یک موجود نازنین سخت و قرمز و یا به حسب سلیقه خاکستری بود اما اینک یک منظومه شمسی بسیار ریز متشکل از ذرات بی شمار بود که مظنون به نهفته داشتن اسرار ناگشوده متعدد دیگر در سینه هم بود.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.