معرفت‌شناسی در فلسفه اسلامی به عنوان رشته علمی سابقه چندانی ندارد

به گزارش مهر، معرفت‌شناسی دانشی است فلسفی که درباره معرفت بشری و احکام آن، به ویژه ارزش شناخت سخن می‌گوید. معرفت به معنای عام کلمه معنایی بدیهی است و در امکان آن تردیدی وجود ندارد. فیلسوفان مسلمان برای نشان دادن امکان معرفت به شبهات سوفسطائیان و شکاکان به ویژه شبهات ناظر به بدیهیات اولیه، مخصوصاً اصل تناقض پاسخ گفته‌اند. معرفت از راه‌های گوناگون به دست می‌آید: حس، خیال، عقل، شهود و نقل منابع تحصیل معرفت شمرده می‌شوند.

فیلسوفان مسلمان گرچه درباره معرفت نقلی و اعتبار آن نظریه‌پردازی نکردند، اما عملاً آنرا پذیرفته‌اند و از آن استفاده کرده‌اند، نظر به اینکه دغدغه اصلی فیلسوفان مسلمان معرفت‌های نظری‌ای است که در متافیزیک و الهیات بررسی می‌شوند و منبع اصلی آنها عقل است، آنها پیش از همه درباره عقل و معرفت‌های عقلی نظریه‌پردازی کرده‌اند و توجه چندانی به معرفت‌های روزمره و یا حسی و تجربی نشان نداده‌اند.

در فلسفه اسلامی معرفت ابتدا به معرفت حضوری و معرفت حصولی تقسیم شده است: معرفت حضوری معرفت بی‌واسطه به شیء است و معرفت حصولی معرفت به شیء با وساطت مفهوم و صورت ذهنی است. معرفت حضوری قلمرو گسترده‌ای دارد و شامل خودآگاهی، آگاهی از مفاهیم و صورت‌های ذهنی، افعال و انفعالات نفسانی، قوای ادراکی و تحریکی و کشف و شُهود عرفانی است.

مهمترین ویژگی معرفت حضوری، خطاناپذیری آن است. از آنجا که در معرفت حضوری عالم معلوم را بی‌واسطه می‌یابد و پای واسطه حاکی در میان نیست، امکان عدم مطابقت حاکی با محکی (یعنی خطا) وجود ندارد. معرفت حضوری در ذهن انسان انعکاس یافته، معرفت حصولی از آن به وجود می‌آید. علوم حصولی انعکاس یافته از علوم حضوری و تفسیرهای ذهنی درباره آن ممکن است موجب خطا گردد، اما در خود معرفت حضوری خطا و غفلت معنا ندارد. معرفت حضوری، دارای مراتب متفاوت است و مراتب ضعیف آن ممکن است آگاهانه نباشد.

معرفت حصولی به دو قسم جزئی و کلی تقسیم می‌شود: تصورات جزئی عبارتند از تصورات: حسی، خیالی و وهمی و تصور کلی، همان تصور عقلی است. برخی از فیلسوفان همه صورت‌های ذهنی را کلی دانسته‌اند و وجود تصورات جزئی را نپذیرفته‌اند. افزون بر این، ادراک وهمی نیز ادراک عقلی مضاف بر امر جزئی دانسته نشده است و وجود قوه واهمه انکار شده است. فیلسوفان مسلمان تصورات کلی را به سه قسم ماهوی، فلسفی و منطقی تقسیم کرده‌اند.

معرفت شناسی

مفاهیم ماهوی، مفاهیمی‌اند که صورت اشیای خارجی بوده، به وسیله آنها موجودات خارجی طبقه بندی می‌شوند. مفاهیم فلسفی مفاهیمی‌اند که بر اشیای خارجی صدق می‌کنند؛ بی‌آنکه صورت آنها باشند و آنها را طبقه‌بندی کنند. مفاهیم منطقی مفاهیمی‌اند که بر مفاهیم ذهنی صدق می‌کنند و مصداق آنها فقط در ذهن وجود دارد. فیلسوفان مسلمان با آنکه برای حس در حصول برخی از تصورات مانند تصورات حسی و خیالی و نیز مفاهیم ماهوی متناظر آنها نقش قائلند، اما درک عمده تصورات را خارج از توان حس می‌دانند؛ از این رو قائل به اصالت حس نیستند. هر تصوری یا بدیهی است یا نظری. تصورات نظری آن تصوراتی‌اند که با فکر و نظر معلوم می‌شوند . فکر در حوزه تصورات تعریف نامیده می‌شود.

در تعریف با استفاده از تصورات بدیهی یا نظری معلوم، به تصور نظری مطلوب می‌رسیم. معرفت تصدیقی فهم صدق قضیه است. درباره صدق نظریات گوناگونی ابراز شده است اما فیلسوفان مسلمان صدق را به مطابقت قضیه با واقع تعریف کرده‌اند. منظور از واقع در اینجا آن چیزی است که قضیه از آن حکایت می‌کند، خواه واقعیت مادی باشد خواه غیرمادی، خواه ذهن باشد خواه خارج از ذهن، خواه امر وجودی باشد، خواه امر عامی از واقع به معنای عام به نفس‌الامر نیز تعبیر شده است.

هر تصدیقی یا بدیهی است یا نظری. گرچه وجود تصدیقات بدیهی را با علم حضوری می‌توان پذیرفت، اما بر وجود آن استدلال نیز اقامه کرده‌اند. رائج‌ترین استدلال بر وجود بدیهیات، استدلال از راه امتناع دور و تسلسل است. بدیهیات دارای اقسام گوناگونی‌اند، «بین این اقسام بداهت، بدیهیات اولیه و وجدانیات مورد اتفاق است و ادراکات نظری یا ارجاع به آنها از طریق استدلال معلوم می‌شوند. درباره راز صدق بدیهیات، که مهمترین مسأله معرفت‌شناختی است، دو دیدگاه مطرح شده است.

قدما بر آنند که راز صدق بدیهیات اولیه آن است که این قضایا به گونه‌ای‌اند که صرف تصور اطراف قضیه برای فهم صدق آنها کافی است و فهم صدق آنها متوقف بر هیچ مسببی جز تصور خود قضیه نیست؛ اما استاد مصباح یزدی بر آن است که بدیهیات اولیه از سنخ احکام تحلیلی‌اند و صدق احکام تحلیلی از طریق تجربه درون ذهنی و با تکیه بر علم حضوری به تصورات طرفین قضیه و اندراج محصول دو موضوع قابل فهم است، از این رو می‌توان گفت علم حضوری سنگ بنای معرفت بشری است. از آنجا که هر تصدیقی متوقف بر اصل امتناع تناقض است و این اصل کاملاً عقلی است، پس فهم همه تصدیقات متوقف بر عقل است و در حوزه تصدیقات اصالت از آن عقل است.

کتاب مباحث معرفت شناختی در فلسفه اسلامی نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر یارعلی کرد فیروزجایی استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) به همت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سال 93 منتشر شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا