هر آتشسوزی طبیعی در اثر یک جرقه ساده شکل میگیرد، فقط کافی است که این جرقه با مقدار بسیار اندکی از مواد قابل احتراق مانند برگ یا حتی خاک اره تماس پیدا کند. آتشسوزیهای با منشا انسانی نیز به دلایل متعدد اتفاق میافتند.
شمار زیادی از پدیدههای طبیعی مانند رعد و برق و آتشفشان این قابلیت را دارند که عرصههای طبیعی را برای حیوانات به جهنمی تبدیل کنند. اما علیرغم همه رعب و وحشتی که در واژه «آتشسوزی» نهفته است، این واقعیت هم وجود دارد که همه آتشسوزیها لزوما برای جنگلها یا دیگر عرصههای طبیعی مضر نیستند. بعضی از اکوسیستمها به آتشسوزیهای منظم نیاز دارند تا مجدد احیا شوند، خاک آنها حاصلخیزتر شود و رشدی دوباره را از سر بگیرند. اما آتشسوزیها مداوم و پیدرپی گاهی بسیار مضر هستند بهخصوص زمانی که آتش از کنترل خارج میشود و به مناطق مسکونی نزدیک میشود. در این شرایط اصطلاحا میگویند که آتشوحشی (Wildfire) است. این همان نوع آتشی است که سریع گسترش پیدا میکند و هر چیزی که در مسیرش باشد، از بین میبرد. وسعت و ابعاد این آتشسوزی میتواند در حدود هزاران کیلومتر باشد. سرعت حرکت شعلههای آتش در چنین شرایطی را حدود ۲۳ کیلومتر در ساعت تخمین زدهاند.
نحوه شکلگیری
در یک روز تابستانی گرم که خشکسالی به اوج خود رسیده، یک جرقه خیلی کوچک مانند جرقه ناشی از حرکت چرخهای لوکوموتیو بر روی ریلهای خطآهن کافی است تا آتشسوزی در ابعاد وسیع شکل بگیرد. گرمای زیاد ناشی از نور خورشید یا رعد و برق هم میتواند بهراحتی جرقه اول را در زمینهای خشک روشن کند. اما اغلب آتشسوزیهای از نوع Wildfire حاصل فعالیتهای انسانی یا بیدقتی هستند. در سالهای اخیر با توجه به مسائلی نظیر تغییرات اقلیمی، وسعت و دامنه اغلب آتشسوزیها در جهان گسترش پیدا کرده است. در کشوری مانند آمریکا 6/3 میلیون هکتار و در کشورهای حوزه مدیترانه مانند اسپانیا، بیش از ۶۵ درصد مناطق حفاظتشده از آتشسوزیهای طبیعی و غیرطبیعی متاثر شدهاند.
مهمترین دلایل آتشسوزی در عرصههای طبیعی عبارتند از:
- ایجاد حریق عمدی (Arson)
- روشن کردن آتش در فضای باز به منظور کمپینگ (Campfires)
- دور انداختن تهمانده سیگار
- خاموش نکردن صحیح و کامل بقایای آتش
- بازی با کبریت یا دیگر وسایل محترقه
- آتشسوزی مصنوعی کنترلشده (Prescribed fires).
آتشسوزی مصنوعی کنترلشده چیست؟
آتشسوزی تجویزی یا آتشسوزی مصنوعی کنترلشده روشی است که گاه از آن در پروژههای جنگلداری، کشاورزی، احیای مراتع و کاهش گازهای گلخانهای استفاده میشود. از آنجا که آتش یک جزء طبیعی از اکولوژی جنگل و علفزار است گاهی میتوان از آن بهعنوان ابزار مدیریتی در جنگلداری استفاده کرد. آتشسوزیهای مصنوعی و کنترلشده را معمولا در فصول سردتر سال برنامهریزی میکنند. این نوع آتشسوزیها بهنوعی باعث تحریک جوانه زدن برخی از درختان مثمر، رهاسازی مواد معدنی ذخیره شده در خاک و در نتیجه احیای مجدد جنگلها میشوند. اما مهمترین مشکل این نوع آتشسوزیها نحوه مهارکردن آنها است بنابراین از این تکنیک اغلب در کشورهای صنعتی با تجهیزات مدرن مهار آتشسوزی استفاده میشود. از آنجا که تراکم پوشش جنگلی در ایران چنین ظرفیتی را ندارد، این روش در کشور ما از جایگاهی مشابه دیگر کشورها برخوردار نیست.
شرایط لازم برای آتشسوزی
هر مادهای در درجه حرارت مشخصی شروع به سوختن میکند، از این درجه حرارت تحت عنوان نقطه شعلهوری یا Flashpoint یاد میشود. برای مثال نقطه شعلهوری چوب معادل ۳۰۰ درجه سانتیگراد است. زمانیکه چوب تا مرز ۳۰۰ درجه گرم میشود، از آن گازهای هیدروکربن رها میشود. این گازها در هوا با اکسیژن ترکیب شده و احتراق آغاز میشود.
در مجموع سه ترکیب لازم است تا عمل احتراق اتفاق افتد. نخست اینکه باید حتما سوختی باشد که بسوزد. دوم اینکه هوا نیز باید وجود داشته باشد که از طریق آن اکسیژن تامین شود و سوم اینکه بباید یک منبع حرارتی وجود داشته باشد تا بتواند سوخت را به آن درجهحرارت لازم برساند. در نتیجه سوخت، اکسیژن و درجه حرارت سه راس مثلث احتراق هستند. آتشنشانها برای خاموش کردن آتشسوزی اغلب از قانون حذف یک راس مثلث استفاده میکنند، به این معنی که یکی از عوامل فوق را حذف کرده و از این طریق آتش را مهار میکنند. درست است که برای شروع آتشسوزی ۳ عامل لازم است اما گسترش آن به طور مشخص، به عوامل متعددی بستگی دارد.
آتشسوزیها در ایران
تاریخچه آتشسوزیهای طبیعی در ایران آنطور که باید شناخته شده نیست. برخی از عرصههای طبیعی به دلیل شاخصتر بودن از این لحاظ تاحدودی مورد توجه قرار گرفتهاند اما در همین آمارها نیز کاستیهای بسیار دیده میشود. برای مثال پارک ملی گلستان واقع در ۵۵ کیلومتری شرق گنبد قابوس و ۱۱۵ کیلومتری غرب بجنورد در مسیر بزرگراه آسیایی تهران – مشهد، نخستین پارک ملی ایران است که گزارشهای موجود در فاصله زمانی بین سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۷۶ حدود ۶۷ آتشسوزی را در این پارک نشان میدهد. یکی از قدیمیترین و بزرگترین آتشسوزیهای این منطقه به سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ مربوط است که در طی چندین مرحله بخشهای وسیعی از نواحی مرکزی را متاثر ساخت. البته آن زمان پارک ملی گلستان هنوز یک منطقه حفاظتشده نبود. آسیب ناشی از این آتشسوزی بخش وسیعی از پوشش گیاهی Juniperus excels و Quereus macranthera را متاثر ساخت و این آسیب بهاندازهای جدی بود که هنوز آثار آن در منطقه ملموس است. مطالعات اخیر نشان داده است که این ذخیرهگاه زیستکره ارزشمند به دلیل تفرجی بودن و بهخصوص گذر بزرگراه آسیایی از قلب آن و همچنین بهواسطه برهمکنش میان تودههای هوای پرفشار از منطقه هیرکانی در غرب و تودههای هوای کمفشار از آسیای مرکزی در شرق که زمینه را برای وزش بادهای قوی در این منطقه مهیا میسازد، بهشدت نسبت به آتشسوزی حساس است.
بخش اعظم آتشسوزیهای اخیر عرصههای طبیعی کشور به دلیل تاثیر مستقیم عامل انسانی بوده اما این تاثیر در همه موارد به صورت عمدی نبوده است. متاسفانه بازه زمانی این آتشسوزیها اغلب کوتاه گزارش شده و دلیل آن را هم باید تا اندازهای در نقش موثر گرمایش جهانی، تغییر اقلیم و خشکسالیها جستجو کرد. معمولا در سالهایی که بارندگیهای پراکنده را در عرصههای طبیعی شاهد هستیم، به نسبت تعداد آتشسوزیها کمتر میشود اما در سالهایی مانند امسال که بارندگی کافی نبوده وضع پوشش گیاهی نیز آسیبپذیر است، احتمال آتشسوزی تقویت میشود. در فصول گرم سال، گیاهان در مناطق علفی به حداکثر میزان رشد خود رسیده و خشک شدهاند، از طرف دیگر میزان رطوبت نسبی هم بهشدت کاهش یافته و این ماجرا بیشباهت به یک انبار باروت نیست و در نتیجه کوچکترین سهلانگاری میتواند فاجعهای را به دنبال داشته باشد.
علاوه بر این، در ماههای گرم سال که میزان مسافرتها به حداکثر میرسد، میزان خطر هم بیشتر میشود. چرا که اگر از این تعداد گسترده عبور و مرور تنها 01/0 درصد در جادهها یا عرصههای طبیعی توقف کنند و 001/0 آنها نیز آتش روشن کنند، باید فجایع بزرگی را انتظار داشت که نمونههای متعدد آنها را شاهد بودهایم. لذا در بحث چرایی و چگونگی آتشسوزی در ایران به دو اصل مهم باید توجه کرد: نخست مسئولیت مدنی مردم و دوم ضرورت رسیدگی به ابزار کاملا ابتدایی که اکنون سازمانهای متولی از آنها برای دفع حریق استفاده میکنند.
گزارش: فرناز حیدری
No tags for this post.