روزهایی نگران کننده‌ برای موسیقی محلی است

او  از دوران کودکی و نوجوانی به فراگیری سازهای مازندرانی و ایرانی نزد پدرش،  مرحوم «سید مهدی محمدی» و دیگر استادان برجسته کشور پرداخت. سید جمال محمدی در سال ۱۳۷۰ موفق به تأسیس گروه «طالبا» شد و سال‌های متمادی به‌عنوان آهنگساز و سرپرست گروه، گام‌های مؤثری جهت پویایی و اشاعه فرهنگ و موسیقی فولکلوریک استان مازندران برداشت. وی در سال ۱۳۸۷ دغدغه تأسیس گروه موسیقی مناطق را در خود احساس کرد تا آنکه نهایتاً گروه موسیقی مناطق را با نام «کایـــر» تأسیس کرد. در کارنامه هنری سید جمال محمدی اجراهای متعدد در قالب کنسرت‌ها و تورهای درون مرزی و برون مرزی، شرکت در فستیوال‌های مختلف و کسب مقام‌های برتر، اجرای موسیقی در کنار هنرمندان فاخر کشوری، ضبط و پخش چند نوار کاست، CD و DVD به چشم می‌خورد. با این نوازنده و آهنگساز درباره موسیقی محلی و فعالیت‌های گروه کایر به گفت‌وگو نشستیم.

شما سال‌ها به‌عنوان سرپرست و آهنگساز گروه موسیقی «طالبا»  یا همان طبری فعالیت می‌کردید، هدفتان از ایجاد گروه کایر چه بود؟

من در سال ۷۰ گروهی را با نام «طالبا» به‌واسطه حمایت‌های پدر ایجاد کردم که اعضای این گروه هنرمندانی غیر از  افراد خانواده بودند. در ادامه فعالیت، با بزرگ شدن اعضای خانواده و آموزش دیدن این افراد تحت نظر خودم، آرام‌آرام این گروه شکل خانوادگی گرفت. ما فقط در حوزه موسیقی مازندران کار می‌کردیم. بنده با توجه به علاقه‌مندی به موسیقی نواحی بسیار سفر کردم و نزد استادان بسیار آموختم. در نهایت از سال 80  گروه طبری را منحل و گروه «کایر» را تأسیس کردم. زیرا اعتقاد داشتم دوستی با موسیقی اقوام و همکاری با استادان موسیقی نواحی دل‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

کمی بیشتر راجع به گروه «کایر» می‌گویید؟

فعالیت این گروه در زمینه اجرای موسیقی بومی محلی اقوام مختلف ایران زمین با تنظیمات متفاوت و رنگ و بوی جدید است. هدف ما در گروه موسیقی کایر این است که بر اساس موسیقی فولکلوریک هر منطقه از هنرمندان همان منطقه موسیقی جهت اجرای موسیقی دعوت کنیم تا به این ترتیب  در اشاعه فرهنگ بومی محلی مناطق کشور عزیزمان نقش مؤثری داشته باشیم.

فکر می‌کنید چقدر توانسته‌اید به اهدافی که داشتید، برسید؟

به اعتقاد من کایر تا این تاریخ توانسته به هدف خود برسد، چون عمده فعالیت این گروه تلاش در جهت ترویج فرهنگ موسیقایی کشور عزیزمان ایران است و این گروه همچنان به کار خود در این زمینه ادامه می‌دهد. کایر به معنی همدلی و تعاون است،  لذا با این هدف، اتحادی بین هنرمندان ایران بر قرار کرد. این گروه کنسرت‌های زیادی در داخل و خارج از کشور با حضور استادانی همچون حسن سمندری، حشمت رجب زاده، علیرضا اسلامی، رستم میرلارشاهی، دکتر عبدالحسین مختاباد، محمد رضا اسحاقی، ابوالحسن خوشرو، نورالله علیزاده و…  برگزار کرده  است و خدا را شکر در تمامِ اجراها توانسته اجرایی موفق داشته باشد. کایر به‌واسطه دوستی خوب با هنرمندان کشور در پروژه‌های مختلف از استادان مناطق مختلف دعوت کرد و در این حرکت بسیار موفق بود. این گروه در حال حاضر،  در حال آماده‌سازی ۶ اثر تصویری است که این کار نیز حاصل تلاش استادان بزرگ کشور است.

شما و گروهتان بارها در خارج از کشور برنامه داشته‌اید، نظر مخاطبان خارجی در مورد کار شما چه بود؟ فکر می‌کنید مخاطبان خارجی بهتر با کارتان ارتباط برقرار می‌کنند یا مخاطبان ایرانی؟

من طیِ سالیان گذشته، سفرهای متعددی به خارج از کشور داشته‌ام و برنامه‌های مختلفی نیز در کشورهای مختلف اجرا کرده‌ام،  سه سال در کشور سوئد اقامت داشتم و می‌توانم بگویم بین مخاطبان داخلی و خارجی تفاوت وجود دارد. در اجراهای خارج از کشور، مخاطبان اگر شعر را نفهمند باز هم با تمام وجود به موسیقی گوش می‌دهند. چون نوع هنرنماییِ شخصِ اجرا کننده برایشان مهم است، آن‌ها با نفس و حس هنرمند همراه می‌شوند. اما مخاطبان ایرانی متأسفانه پیوسته به دنبال شهرت افراد هستند. از سوی دیگر  گاهی طی اجرای کنسرت از طرف مخاطبان رفت و آمدهای  بی‌موردی صورت می‌گیرد که باعث به هم زدن تمرکز حواس هنرمند می‌شود،  که علت اصلی این نوع حرکت‌ها دیر آمدن به محل کنسرت و توجه نداشتن به ساعت ورود و اجرای کنسرت است. البته این روزها شاهد تغییرات چشم گیری هستیم که ان شاءالله با این تغییرات، مخاطبان به هنرمندان بیشتر توجه می‌کنند.

به اعتقاد شما  وظیفه گروه‌های موسیقی محلی تنها اجرای آهنگ‌های گذشته است؟ یا تکرار قطعات گذشتگان به درخواست مخاطبان صورت می‌گیرد؟ شما در کایر تنها موسیقی گذشتگان را اجرا می‌کنید یا خودتان هم دست به آفرینش‌های جدید می‌زنید؟

 در گروه کایر در اجرای قطعات، به هر دو بخش توجه می‌شود. از یک سو بنده همیشه در چیدمان آهنگ‌ها از استادان همان منطقه مشورت می‌گیرم تا در نهایت کار خوبی برای مخاطبان اجرا شود و از سوی دیگر، از آنجایی که در گروه کایر تلاش بر سازندگی است، در هر کنسرت،  قطعاتی جدید با رنگ آمیزی همان نواحی ساخته می‌شود. البته باید بگویم که به‌طور کلی متأسفانه گروه‌هایی هستند که فقط نگاه تجاری دارند و کارهای ِگروه‌ها را تکرار می‌کنند که این تکرار  باعث دل زدگی مخاطبان می‌شود. آن‌ها با اجرای سطحی و نمایشی در تلاش هستند  با درست کردن کلیپ‌های پلی بک که به نظر بنده نشان از ناتوانی اجرای زنده این قبیل هنربندان است، به‌واسطه موسیقی و فرهنگ اقوام تجارت کنند. چراکه گروه های به‌واقع هنرمند یا استادان بزرگ هیچ وقت دست به کار تقلبی نمی‌زنند. به‌طور مثال استاد جلیل شهناز، استاد محمد رضا شجریان، استاد بنان، استاد عبادی و… که به اجرای قوی خودشان ایمان داشته‌اند،  هرگز حاضر به پلی بک، نشده‌اند. امیدوارم این فرهنگ در مردم ما شکل بگیرد که کارهای به‌ظاهر ساختگی را خریداری نکنند و کارهایی را گوش بدهند که هنرمند به‌صورت زنده اجرا می‌کند تا تفاوت هنرمند  با هنربند را درک کنند.

چرا با وجودی که شما در رسانه ملی هم برنامه داشته‌اید، هنوز «کایر» برای خیلی‌ها شناخته شده نیست؟

 بله ما در رسانه هم اجرا داشته‌ایم. این روزها گروه‌ها اگر پول داشته باشند و زیر ِپرچم شرکت‌های تجاری بروند، می‌توانند برند شوند و معروفیت کسب کنند. حتماً می‌دانید که به خاطر شرایط مالی و تن ندادن هنرمندان به هر پیشنهادی،  اکنون استادان بزرگی بدون نام و نشان به همراه هنرشان زیر خروارها خاک خوابیده‌اند. اما گروه کایر حاضر نیست به هر قیمتی معروف بشود. کایر سخت مشغول ترویج موسیقی نواحی به‌ویژه موسیقی مازندران  است. می‌خواهم بگویم که در عرصه پهناور موسیقی ایران، هنرمندان زیادی آمده‌اند که در روزگار خود به‌واسطه داشتن ارتباطات سیاسی حکومتی و یا توان مالی معروف شده‌اند اما طی بررسی کوتاهی می‌بینیم افرادی جاودانه شده‌اند که با هنر فاخرشان معروف شده‌اند نه چیز دیگر. جالب‌تر اینکه تعداد این افراد  از تعداد انگشتان دست کمتر است.

این روزها عرصه موسیقی با مشکلات متعددی مواجه است، موسیقی نواحی به‌طورِ خاص با چه مشکلاتی مواجه است؟

 این روزها، روزهای نگران کننده‌ای برای موسیقی سنتی و فولکلور است. نمی‌دانم چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختیار اجرای موسیقی را از دست هنرمندان پیشکسوت گرفت و به شرکت‌های فرهنگی تجاری داد. در بیشتر کشورها، اجرای موسیقی به هنر و سوابق اجرایی هنرمند ارتباط دارد. در کشور ما  به شرکت‌هایی که این کنسرت‌ها را برپا می‌کنند. اگر شرکتی گروه خوبی دارد برای دریافت مجوز و اجرا، عمده سهم از فروش را خود برمی‌دارد و این کار، هنرمندان را دچار خسارت مالی می‌کند.  تازه این‌ها در صورتی است که تاریخی برای اجرای کنسرت وجود داشته باشد. چون این شرکت‌های فرهنگی تجاری در پایان سال تمام تاریخ‌های سال جدید را بیشتر  برای برپایی کنسرت پاپ می‌گیرند. البته ارشاد محترم شرایطی جهت برگزاری کنسرت پاپ گذاشته است، اینکه شرکت‌ها درعوضِ اجرایِ یک کنسرت پاپ، دو کنسرت محلی یا سنتی برگزار کنند. در بخش موسیقی پاپ شعار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ترویج موسیقی بومی و سنتی است اما می‌بینیم که این اتفاق نمی‌افتد. شرکت‌ها فقط برای گرفتن مجوز پاپ یک کنسرت، آن هم در سطح بسیار پایین برگزار می‌کنند که البته عمده این کنسرت‌های محلی بیشتر جهت دلجویی و مهمانی و دعوت از مسئولین و نشان دادن رزومه کاری است، حال هزینه‌های هنرمند بینوا را چه کسی می‌پردازد با خداست. اما چرا بلیت فروشی برای این قبیل شرکت‌ها مهم نیست؟ چون در برپایی کنسرت‌های پاپ در یک روز، آن هم در چهار سانس،  درآمد بالایی کسب می‌کنند و دیگر نیازی به درآمد موسیقی نواحی یا سنتی ندارند. امیدوارم قانونی وضع شود که منافع درآمد هنرمند به خودش تعلق بگیرد نه تاجران موسیقی که بعضاً هیچ تخصصی در هیچ هنری ندارند. البته باید این نکته را هم بگویم که نمی‌توان خدمات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در ساماندهی خیلی از امور موسیقی کتمان کرد اما ما هچنان خواستار ساماندهی این مسئله نیز هستیم.

چقدر بنای کارهایتان بر پژوهش استوار است؟

کایر اساساً کاری پژوهشی انجام می‌دهد. چون در قطعاتی که اجرا می‌شود ابتدا ماهیت کار مورد بررسی و پژوهش قرار می‌گیرد. بیشتر کارها حتی در اجرا با توضیحات پژوهشی به مخاطب عرضه می‌شود. پس نتیجه کار کایر با بررسی و پژوهش همراه است.

 

گفت‌وگو: اعظم حسن تقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا