سالروز تولد کارل ریتر

ریتر زمین را به عنوان مدلی آموزشی برای توسعه و تکامل انسان با هدف و غایتی الهی تلقی می کرد. وی که به پدر جغرافیای انسانی شهرت یافت، معتقد بود زمین و ساکنانش رابطه متقابل و نزدیکی با یکدیگر دارند و یکی بدون دیگری نمی‌تواند به درستی ایفای نقش کند. از این رو تاریخ و جغرافیا همیشه غیر قابل تفکیک است. او شکل قاره ها را تصادفی نمی دانست بلکه امری معین از جانب خدا با هدفی مشخص برای توسعه انسان می دانست. این جغرافی‌دان بزرگ به عنوان یکی از بنیانگذاران علم جغرافیای مدرن شناخته می شود وی به عنوان اولین استاد جغرافی در دانشگاه برلین از سال ۱۸۲۵ تا زمان مرگش، کرسی استادی این رشته را در اختیار داشت.

پدر کارل یکی از پزشکان معروف آلمان بود که در دو سالگی کارل ریتر درگذشت. او در پنج سالگی تحصیلات را در مدرسه اشنپنتال آغاز کرد. در تمام طول دوران تحصیل کارل ریتر علاقه خاصی به تاریخ و جغرافیا و شناخت جهان طبیعت از خود نشان می داد. وی بعد از پایان تحصیل در مدرسه، به بانکدار معروف آلمانی بتمان هولوگ در شهر فرانکفورت معرفی شد. هولوگ در آغاز وی را برای آموزش فرزندانش انتخاب کرد. کارل همچنین باید در دانشگاه هیل نیز به صورت همزمان شرکت می‌کرد. در خلال سال‌های 1814-1819 کارل ریتر به خاطر درمان مشکل قرنیه چشمش در شهر گوتینگن مستقر بود و در همین دوران تحقیق و مطالعات گسترده خود را در خصوص علم جغرافی آغاز کرد و دو جلد نخست از کتاب جغرافیای خود را در همین دوران منتشر کرد. در سال 1819 کارل ریتر به عنوان استاد تاریخ دانشگاه فرانکفورت برگزیده شد و در سال 1820 در دانشگاه برلین نیز شروع به تدریس تاریخ کرد. در سال 1821 کارل ریتر موفق شد تا دکترای خود را دریافت کند.

جغرافیا با طعم فلسفه هگل

ریتر اولین جغرافیدانی بود که یک توصیف روشن از روش کار خود ارائه کرد. وی خود را دانشجوی همبلت می دانست. الکساندر فن همبلت و کارل ریتر، در قرن نوزدهم جغرافیا را به عنوان یک رشته علمی به ارج واعتبار رساندند. این دو دانشمند نه تنها در نگرش های جغرافیایی به نقطه نظرهای مشترکی دست یافتند، بلکه نسبت به هم نیز منزلت علمی خاصی قائل بودند. همبلت در مقابل ریتر  که خود را دانشجوی همبلت می دانست، ریتر را با عنوان ( دوست قدیمی من )خطاب می‌کرد. از نظر علمی همبلت و کارل ریتر مکمل یک بودند. ریتر در جغرافیا عقاید مذهبی خود را دخالت می داد. عقاید او در مورد کلیت و جامعیت از گئورک ویلهلم فریدریش هگل، فیلسوف آلمانی تاثیر پذیرفته بود و به جغرافیای ناحیه‌ای بیش از جغرافیای قانونمند تمایل داشت. کارل ریتر جغرافیا را علم تجربی می دانست و به وابستگی‌های داخلی پدیده‌ها و روابط علی میان انها اهمیت می‌داد و در تبیین پدیده‌های سطح زمین از فلسفه غایت انگاری پیروی می‌کرد و روابط فضایی میان پدیده‌ها تاکید داشت.

او همچنین یک نقشه از سرزمین‌های اروپایی را ترسیم کرد در سال 1817 اولین جلد از کتاب خود را تحت عنوان ارکوند( ارکوند یعنی علم زمین در ارتباط با پدیده های بشری)، در مورد قاره آفریقا و جلد دوم آن را یک سال بعد در مورد آسیا منتشر کرد. کارل ریتر در زمینه روش تحقیق شیوه کار و مطالعه فورستر(دانشمند آلمانی و صاحب‌نظر حوزه تاریخ طبیعی و نژادشناسی)را دنبال کرد و در توسعه علم جغرافیا به عنوان یک علم تجربی،گردآوری دقیق مشاهدات را اولین کار اساسی می دانست. او تدوین گر و تنظیم کننده بزرگی بود و اهمیت شیوه تحقیق تجربی و تطبیقی را با استدلال ثابت کرد و معتقد بود که پدیده های سطح زمین تحت قوانینی اداره می شوند و این قوانین زمانی ظاهر می شوند که همه قواعد و روابط در قسمت های مختلف زمین مشاهده شود. لذا نظریه پردازی شتابزده را رد می کرد. او نظرات ناهماهنگ جغرافی‌دانان قرن17 را اخذ و اصلاح و به گونه‌ای ساخته و پرداخته کرد که هنوز به عنوان مفاهیم جغرافیایی معتبر هستند. در جغرافیا کلمه چشم انداز ابتدا توسط کارل ریتر وارد جغرافیا شد. وی در کنار کار و تحقیق در حوزه تاریخ و جغرافیا، یکی از فعالان سرسخت مبارزه با برده‌داری و نژادپرستی در آلمان بود و به نوعی در دوران خود تبدیل به نمادی برای مبارزه با برده داری و نژادپرستی در آلمان شده بود. کارل ریتر در 28سپتامبر 1859 در شهر برلین و در 80 سالگی در حالی که زیر بنای علم جغرافیای مدرن را با کتاب‌هایش و اصول مطالعه جغرافیا پایه ریزی کرده بود چشم از جهان فرو بست.

گزارش: اعظم حسن‌تقی

 

 

 

 

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا