سالمرگ مهدی سهیلی
در حالی که سالها بود دیگر سراغی از او نه در رادیو بود و نه در تلویزیون و این برای او که سالیان سال با برنامههای مختلف صدایش را به گوش مردم رسانده و کتابهایش به همین واسطه به چاپهای مکرر رسیده بود، بسیار دردناک بود.
مهدی سهیلی شهرتش را از رادیو و برنامه های تأثیرگذاری چون بزم شاعران و مشاعره وام گرفت اما خود او اعتقاد دیگری داشت و معتقد بود شهرتش، در سایه قوت و استحکام شعرش به دست آمده و برای اثبات این مدعا، چاپ های مکرر مجموعه های اشعارش(بخصوص اشک مهتاب) را شاهد می گرفت. در سایه این تصور بود که شمشیر از رو بست و بسیاری از معاصران خود را به نقد کشید و حتی به سخره گرفت. روزگاری این سخره گرفتن، به شعر سپید مربوط می شد و اقدام شادروان سهیلی در نقد این نوع از شعر، بسیار چالش برانگیز بود؛ به گونه ای که در مقدمه یکی از کتاب هایش، ده – دوازده قطعه شعر بی وزن گذاشت و زیر آنها دقیقههای سرودنشان را درج کرد تا نشان دهد تمام این قطعات را در فاصله زمانی کوتاهی سروده و شعر سپید، شعری نیست که برای سرودنش نیاز به وقت زیادی باشد.
بعد هم برخی از آثار سپید معاصرانش را بدون ذکر نام شاعرانش در کتاب خود آورد تا نشان دهد همه این اشعار مثل همند و می توان همه آنها را زیر هم نوشت و نگران این نبود که شعر فلان شاعر با بهمان شاعر اشتباه شود.در مقدمه اشک مهتاب هم با درج دو قطعه شعر از سهراب سپهری و یدالله رویایی(بدون ذکر نام شاعرانشان) و کنایه بی پروا به شاعری که به تعبیر شادروان سهیلی: "واژه های مستبعد خراسانی را با کلمات امروزی در هم می آمیخت"… و منظورش مهدی اخوان ثالث بود، عملا برای خود دشمنان بسیاری تراشید( همان طور که دوستان فراوانی هم به واسطه برنامه های رادیویی بین شعرای غالبا کلاسیک سرا داشت)؛ به گونه ای که پس از انقلاب و در شرایطی که سهیلی در آستانه ورود به دهه شصتم زندگی خود بود، تقریبا خانه نشین شد و کسی چندان از او یاد نکرد و این منصفانه نبود. امروزه وقتی برنامه بزم شاعران شادروان مهدی سهیلی را گوش می کنیم، نکته غریبی بر ما مکشوف میشود. در مییابیم در این برنامهها استوانههای استوار ادبیات کلاسیک و البته بسیاری از چهرههای جوان شاعر در برنامه او با طیب خاطر حاضر میشدهاند اما بعدها بسیاری از کسانی که بعدتر به شهرت رسیدند، کمتر نامی از سهیلی آوردند و گویا عار داشتند بگویند سکوی پرتاب شان برنامههایی از این دست بوده است. برنامه بزم شاعران مهدی سهیلی که در سالهای اخیر برنامههای مشابهی به تقلید از آن ساخته شد( همچنان که برنامه مشاعره او تقلید شده است)، بزمی از شاعران، ادیبان، خوانندگان و نوازندگان عصر خود بود. محمد رضا شجریان هم یکی از خوانندگان این برنامه بود که با اسم سیاوش،گاهی در میانه این بزم میخواند. اینجاست که در مییابیم باز هم انصاف رعایت نشده و سهیلی را با چوب غرور و شعرهای نه چندان استوارش راندن، کار منصفانه ای نیست و کار بدیست و به تعبیر حافظ:کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم.
از مهدی سهیلی در طول عمر 63سالهاش کتابهای فراوانی در زمینه شعر، طنز و گزیده شعر از معاصران و قدما منتشر شد که بیا با هم بگرییم، در خاطر منی، بوی بهار میدهد، شاهکارهای صائب تبریزی و کلیم کاشانی(گزیده ابیات)، اشک مهتاب، طلوع محمد، ضربالمثلهای معروف ایران، اولین غم و آخرین نگاه و هزار و صد غزل هماهنگ، بخشی از این آثار هستند.
گزارش: مهرداد نصرتی
No tags for this post.