ناکامورا میگوید که مادرش هیچوقت در تابستان به وی اجازه نمیداده که لباسهای رنگی بر تن کند، فقط و فقط سفید… این قانون طبیعتاً به خاطر مُد یا چیزی شبیه به آن نبوده بلکه در اصل به خاطر قانونی بوده که ژاپنیها بعد از بمباران آن را به خوبی آموختند! زمانی که هیروشیما را بمباران اتمی کردند، آنهایی که لباس سفید بر تن داشتند، پوستشان کمتر آسیب دید در حالیکه آنهایی که لباس تیره بر تن داشتند، تمام حرارت ناشی از بمباران را جذب کردند. واقعیت این است که هر بازمانده بمباران هیروشیما و ناکازاکی داستان مشابهی دارد. تاریخچه پزشکی تکتک بازماندگان بعد از گذشت تقریباً ۶ دهه، مرجعی است که چگونگی تاثیر تشعشعات اتمی بر بدن انسان را نشان میدهد. به گفته جورج کِر، فیزیکدان و مشاور سابق دپارتمان انرژی اوکریج (Department of Energy’s Oak’s Ridge)، بازماندگان حادثه هیروشیما درست مانند سنگ روزتا (سنگنبشتهای از مصر باستان و یکی از مهمترین کشفیات باستانشناسی که ابزاری موثر برای درک زبان هیروگلیف بود) زبان قاصر علم برای بیان رنجی هستند که بر طبیعت و مردم رفته است.
جنجالیترین پرونده پزشکی قرن
عمق فاجعه اینجاست که بلایی که توسط انسان خلق شد، در اصل پیش زمینهای گردید برای انجام یکی از طولانیترین مطالعات پزشکی که مسوولیت آن را به طور مستقیم موسسه تحقیقاتی تاثیرات تشعشعات ژاپن برعهده گرفت. نوری ناکامورا محقق ارشد این موسسه تحقیقاتی، سالها پیش به خانه و محل سکونتش بازگشت تا هدایت این پروژه تحقیقاتی را مستقیم در دست بگیرد. این تحقیق که بخشی از بودجه آن را آمریکاییها تقبل کردند، درصدد بود تا وضعیت سلامت حدود ۱۰۰ هزار بازمانده دهه ۵۰ میلادی را به دقت مطالعه و بررسی کند.
تاریخچه پزشکی تکتک بازماندگان هیروشیما بعد از گذشت تقریباً ۶ دهه، مرجعی است که چگونگی تاثیر تشعشعات اتمی بر بدن انسان را نشان میدهد.
هر مرگ، هر سرطان و هر اتفاق غیرطبیعی مرتبط در چارتهای مختلف ثبت شد تا نشان دهد که ساکنان هیروشیما چگونه پس از بزرگترین فاجعه قرن با زندگی کنار آمدند. سابقه این تحقیق کار یک سال و دو سال نبود بلکه درست از بعد از فاجعه تا امروز تلاش دانشمندان برای ثبت اطلاعات ادامه داشته است. متخصصان ژنتیک کلیه کودکان بازمانده را مورد آزمایش قرار دادهاند تا بلکه نشانهای از نقصی دیرپا پیدا کنند. علاوه بر آن وضعیت سلامت کلیه بازماندگان هر دو سال یکبار به طور کامل مورد بررسی قرار میگیرد تا در صورت مشاهده اندک تغییر، اطلاعات مربوطه ثبت گردد. همه اینها تنها در راستای درمان زخمی است که به گفته ناکامورا پایانی را برای آن نمیتوان متصور شد.
کیوهیکو مابوچی (Kiyohiko Mabuchi) سرپرست و محقق ارشد موسسه تحقیقاتی سرطان ژاپن از بخش اپیدمیولوژی میگوید که متاسفانه این اتفاق یکی از بزرگترین و پرطرفدارترین پروندههای پزشکی در کل دنیا را بوجود آورد. بمب در فاصله ۶۰۰ متری بالای هیروشیما و در تاریخ ۶ آگوست سال ۱۹۴۵م. منفجر شد و بیش از ۱۲۰ هزار نفر از کل ۳۳۰ هزارنفری را که در این شهر زندگی میکردند به کام مرگ کشید. عامل مرگ بسیاری از شهروندان و موجودات زنده در این منطقه موج گرمای شدید حاصل از انفجار بمب بود. انفجار بمب به حدی فاجعهبار بود که بسیاری از آنهایی هم که زنده ماندند، سلولهای بدنشان به نوعی تحت تاثیر تشعشعات قرار گرفت. در مجموع آمارها نشان میدهد که ۵۴ هزار نفر دُزهای خیلی بالایی از تشعشعات بمب را دریافت کردند و ۴۰ هزار نفری هم که در فاصله دورتر از این منطقه بودند، دُزهای کمتری را دریافت کردند.
حیات در هیروشیما ادامه دارد
امروز بیش از ۱.۶ میلیون نفر در این منطقه زندگی میکنند و ظواهر امر هم حاکی از آن است که هیروشیما و ناکازاکی خواهان آن هستند که با کنار زدن گذشته، آیندهای متفاوت را بسازند. بمبهای اتمی هیروشیما دو نام مستعار داشتند: «پسر کوچک» و «مرد چاق». پسر کوچک در اصل یک بمب با سوخت اورانیوم بود که طول آن تقریباً ۳ متر و عرض آن هم بیش از ۶۰ سانتیمتر بود. وزن اورانیوم موجود در این بمب تقریباً ۶۳ کیلوگرم و وزن کل آن معادل ۴۵۳۵.۹ کیلوگرم تخمین زده شد. بخشی از اورانیوم بمب در زمان احتراق صرف شکاف هسته شد و چیزی معادل ۱۶ کیلوتن نیروی انفجاری تولید کرد. یکی از دلایلی که آثار فاجعه این بمب را در هیروشیما چند برابر کرد، موقعیت جغرافیایی دشتی این شهر بود.
بمب مشهور به مرد چاق که ۳ روز بعد یعنی در تاریخ ۹ آگوست سال ۱۹۴۵م. شهر ناکازاکی را درهم کوبید نیز یک بمب اتمی از نوع سوخت پلوتونیومی با وزن تقریباً ۶ کیلوگرمی بود که در زمان انفجار نیروی انفجاری معادل ۲۱ کیلوتن از آن آزاد شد. اما از آنجایی که این بمب در دره افتاد لذا بالطبع بخش زیادی از شهر توانست از عوارض آن مصون بماند.
شرایطی که هیروشیما و ناکازاکی بعد از انفجار بمب تجربه کردند، تفاوتهای ملموسی با آنچه که در چرنوبیل اتفاق افتاد دارد. همه ما میدانیم که چرنوبیل هنوز سمی و آلوده است و تا شعاع تقریباً ۳۰ کیلومتری آن غیرمسکونی است در حالیکه امروز میلیونها نفر در هیروشیما و ناکازاکی زندگی میکنند. دلیل این تفاوت را باید در ۳ عامل مهم جستجو کرد:
۱) رآکتور اتمی چرنوبیل سوخت اتمی خیلی بیشتری داشت. ۲) بخش اعظم این سوخت به شکل موثر صرف واکنش شد. ۳) کل سوخت در روی سطح زمین منفجر شد در حالیکه در هیروشیما و ناکازاکی بمبها در هوا و با فاصله تقریباً ۶۰۰ متر بالاتر از شهر منفجر شدند. در بمب موسوم به پسر کوچک تقریباً ۶۳ کیلوگرم اورانیوم بود که حدود ۰.۹ کیلوگرم از آن عملاً واکنش داد در حالیکه در بمب موسوم به مرد چاق، ۶.۳ کیلوگرم پلوتونیوم بود و تنها حدود ۰.۹ کیلوگرم آن صرف احتراق شد. اما در چرنوبیل حداقل ۷ تن سوخت هستهای وارد جو شد، علاوه بر این از آنجایی که سوخت هستهای مذکور ذوب شده بود، رادیوایزوتوپهای فرار آن نیز رهاسازی شدند که این امر شامل ۱۰۰ درصد زنون و کریپتون، ۵۰ درصد ید و بین ۲۰ تا ۴۰ درصد سزیوم بود.
در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی، جدای از انسان پذیرای حیوانات وحشی نیز هستند اما این یک واقعیت بسیار تلخ است که کل این اکوسیستمها تاثیرات بسیار ناخوشایندی را تحمل کردهاند. خاک این مناطق هنوز زیربار هزار و یک اما و اگر هستند، نهتنها انسان بلکه حتی حیوانات و گیاهان نیز جهشهای ژنتیکی داشتهاند. علیرغم تمام تلاش انسان و طبیعت برای زدودن زخمهای کهنه هیروشیما و ناکازاکی، باز هم نمیتوان از عمق فاجعهای که بر این مردم و محیطزیست آنها رفته، به راحتی چشمپوشی کرد.
گزارش: فرناز حیدری
No tags for this post.