عموما این ذهنیت وجود دارد که افراد دارای ضریب هوشی بالا زندگی شادتر و موفق تری دارند. اما پژوهش ها نشان می دهد که افراد باهوش هم با مشکلاتی روبه رو هستند که زندگی را برایشان دشوار می کند و در واقع، ضریب هوشی بالا چندان هم خالی از درد سر نیست.
غلبه تفکر بر احساس
افرادی که تعامل کلامی با دیگران ندارند و نمی توانند درباره احساسات خود با دیگران سخن بگویند، برای تخلیه خود به رفتارهای جسمانی چون داد و فریاد، مشت و لگد، جیغ و زاری و یا جست و خیز رو می آورند.
اما مارکوس گدولد از کاربران تارنمای Quora که در نظرسنجی این سایت شرکت کرده بود، می گوید که همیشه می تواند درباره هیجانات و احساسات خود با دیگران سخن بگوید، اما هیچگاه تسکین نمی یابد. این یکی از مشکلات رایج افراد باهوش است.
نظرات گدولد تفاوت میان مهارت های شناختی و هیجانی را برجسته می کند.
دانشمندان نمی توانند با اطمینان بگویند که چگونه این دو عامل به هم مرتبطند اما پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد که ضریب بالای هوش هیجانی دست کم در محیط های کاری می تواند قابلیت شناختی اندک را جبران کند. به عبارت دیگر افراد بسیار باهوش ممکن است نیازی به هوش هیجانی برای حل مشکلات نداشته باشند.
انتظارات بالا از افراد باهوش
یکی دیگر از شرکت کنندگان در این نظرسنجی با بیان این که مردم انتظار دارند افراد باهوش همیشه در هر زمینه بهترین باشند، اذعان کرد که در عین حال شخص وی نمی تواند در مورد نقاط ضعف و احساس ناامنی خود با کسی گفتگو کند.
به علاوه افراد باهوش همیشه واهمه دارند که مبادا بهترین عملکرد را نداشته باشند. آنها چنان از شکست هراس دارند که قادر نیستند دست به خطر بزنند.
بی ارزش بودن احتمالی کار سخت نزد برخی از تیزهوشان
برخی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفتند: افراد باهوش ممکن است احساس کنند که با تلاش کمتر در قیاس با افراد معمولی از عهده انجام امور برمی آیند. اما ضریب هوشی بالا همیشه افراد را به سمت موفقیت سوق نمی دهد و این افراد ممکن است پشتکار لازم برای دستیابی به موفقیت را نداشته باشند.
تحقیقی در این زمینه نشان داده است که وجدان کاری و پویش و تلاش، نوعی رابطه منفی با برخی از انواع هوشمندی دارد. پژوهشگران بر این عقیده اند که افراد بسیار باهوش ممکن است تصور کنند برای دستیابی به آنچه می خواهند لازم نیست تلاش زیادی بکنند.
میل به تصحیح اشتباهات دیگران
افراد باهوش هنگام مواجهه با فردی که اطلاعات نادرستی را بیان می کند، ممکن است به سختی می توانند میل به رفع اشتباه مخاطب را در خود سرکوب کنند. اما این افراد باید توجه داشته باشند که ممکن است بسیاری از عملکرد آنها آزرده شوند و یا ممکن است دوستان خود را از دست بدهند.
گرایش به وسوسه فکری
افراد باهوش زمان زیادی را صرف اندیشیدن و تجزیه و تحلیل مسائل می کنند. ممکن است حساسیت زیادی برای فهم و درک اهمیت وجودی هر مفهوم و تجربه ای به خرج دهند. این امر فرد باهوش را به سوی پوچی سوق می دهد.
در حقیقت بررسی های گسترده در سال 2015 نشان داده است که هوش کلامی فرد را به نگرانی و نشخوار فکری می کشاند. برای افراد باهوش تصمیم گیری کار دشواری است. این که فرد بداند چندین راه برای تصمیم گیری پیش رو دارد باعث می شود نتواند به راحتی دست به انتخاب بزند.
افراد باهوش می دانند که زیاد نمی دانند
به گزارش دویچه وله،افراد باهوش سرشار اغلب می دانند که دایره شناخت آنها محدود است و هر اندازه هم سعی کنند، نمی توانند همه چیز را یاد بگیرند و یا درک کنند.
در حقیقت به گفته یکی از این افراد: هوش زیاد باعث دردسر است. هر قدر بیشتر بدانید، بیشتر احساس می کنید که چیز زیادی نمی دانید. هر چقدر فرد هوش کمتری داشته باشد، میزان توانمندی های شناختی خود را بیشتر از آنچه هست ارزیابی می کند و عکس این مطلب نیز درست است.