سالروز تولد کنوت هامسون

نقل است وقتی که در 19فوریه 1952 داشت برای همیشه چشم از دنیا فرو می‌بست، در پاسخ به پرسش خبرنگاران که از او پرسیده بودند بدترین چیزی که‌ وی می‌تواند تصور نماید چیست از مرگ نام برده و گفته بود: « اگر مجبور نبودم تحت هیچ شرایطی قصد این‌ کار را نمی‌کردم».

نوجوانی‌ هامسون به شاگردی در دکان‌ها، دستفروشی، پینه‌دوزی و کار در جاده‌سازی‌ گذشت ولی او با وجود تحصیلات ناقصش، سختکوش، پوست کلفت و فوق العاده‌ جاه‌طلب و به خود مطمئن بود و در مغزش تنها یک هدف داشت و آن این بود که نویسنده‌ شود ولی متأسفانه آثار نخستین وی‌ مورد توجه واقع نمی‌شدند. در چنین اوضاعی علیه مقدسان ادبیات به پیکار پرداخت: شکسپیر، گوته، شیلر، تولستوی و ویکتورهوگو و آنها را فرتوتان خشکیده‌ای نامید که کارشان فقط تکرار است. «گرسنگی»که در سال 1890 منتشر شد اولین رمان او بود که در آن یک قهرمان‌ ناشناس شرح بدبختی‌اش را می‌دهد. بر مبنای این رمان که بعدها جایزه نوبل را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد، فیلمی سیاه و سفید به کارگردانی هنینگ کارلسن با بازی پر اسکارشون بازیگر سوئدی ساخته و در سال ۱۹۶۶ نمایش داده شد. 

در کتاب«اسرار» بیگانه‌ای مرموز با اعمال شگرفش اهالی سربراه یک شهر کوچک‌ بندری را به حیرت می‌اندازد. رمان«پان» اثر دیگر هامسون بود که در سال 1894 منتشر شد. با این اثر، نامش بر سر زبان‌ها به خصوص در آلمان افتاد. در آلمان شخصی به نام آلبرت لانگن یک مؤسسه‌ انتشاراتی خاص آثار هامسون ایجاد کرد و او تا آخر عمرش سپاسگزار این «کشور پرارج»(به تعبیر هامسون)باقی ماند.

کنوت هامسون اعتقاد عجیبی به هیتلر و نازی‌ها داشت که بخشی از این علاقه، گویا به دلیل نفرت تاریخی‌اش از انگلیسی‌ها بود. از این رو جایزه نوبل خود را که در سال 1920 گرفته بود، 23 سال بعد و در بحبوحه جنگ جهانی دوم، به یوزف گوبلز وزیر تبلیغات رایش سوم اهدا کرد. بعدها هم که هیتلر خودکشی کرد، درباره او گفته بود: « او یک جنگجو برای بشریت و یک بشارت‌دهنده عدالت برای تمام ملت‌ها بود. او یک مصلح در بالاترین رده‌ها بود.» و با این موضع‌گیری‌ها، خود را گرفتار دادگاهی کرد که بعد از جنگ جهانی دوم، دامن‌گیر بسیاری از سران آلمان نازی و طرفداران سمپات این حزب و شخص هیتلر شد. هامسون به دلیل طرفدارای‌اش از هیتلر، در سن 86 سالگی و باوجود دو بار سکته، پابرجا در برابر دادگاه ملت نروژ قرار گرفت. در آخرین کتابش«بر کوره راههای پوشیده از علف»شرح بدبختی خود را در سرزمین‌ آزاد شده می‌دهد. دادگاه او را به جرم همکاری با دشمن، به پرداخت‌ جریمه‌ای نقدی به مبلغ 425هزار کرون مجکوم کرد که در تجدید نظر به 325هزار کرون تخفیف‌ یافت. هامسون از نظر مالی بیچاره و مورد لعن همه دنیا در مزرعه نورهلم زندگی می‌کرد. زنش‌ ماری مدتها پیش از این با او اختلاف پیدا کرده بود. ماری به جرم عضویت فعال در حزب نازی‌ نروژ به رهبری ویدکون کوئیسلینگ به سه سال زندان محکوم شده بود. بعد از آزادی از زندان، هامسون حاضر به زندگی مشترک با او نبود. در سن 91 سالگی اما هامسون دوباره ماری را طلبید و زنش در دو سال آخر زندگی هامسون از او پرستاری کرد تا اینکه در سال 1952 به‌ ضعف پیری و در 93سالگی درگذشت.

آثار هامسون که به اعتقاد بسیاری هومر عصر خودش بود، تحسین بیش از حد معاصرانی چون توماس مان، ماکسیم گورکی، آندره ژید و ارنست‌ همینگوی را برانگیخته بود و تأثیر آنها در سبک‌سازی ادبیات معاصر غیر قابل انکار است. وی‌ اولین رمان‌نویسی بود که سبک مدرن را پایه گذاشت و به جستجو در زوایای تاریک روح دوران‌ پیشرفت به وسیله نیروی بخار پرداخت و آشفتگی و تضاد در فکر و شخصیت و امیال انسانهای‌ این دنیای مهجور را بیان کرد ولی افسوس که گمراهی‌اش در عرصه سیاست، راه را برای رستگاری‌اش در زمینه ادبیات و داستان‌نویسی سد کرد. رازها، اسرار، بازی حیات، ویکتوریا، در سرزمین عجائب، رزا، میوه‌های زمین و ….. بخشی از آثار کنوت هامسون هستند که در ایران ترجمه و منتشر شده‌اند.

گزارش:  اعظم حسن‌تقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا