نتایج یک تحقیق داخلی نشان از آن دارند که تجربه سوء استفاده جنسی در کودکی، اثرات بسیار مخربی بر روابط زناشویی دارد؛ موضوعی که بایستی توسط خود فرد و درمانگران به شکلی ویژه مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش سیناپرس، یک ارتباط زناشویی موفق، نه تنها باعث خرسندی طرفین رابطه می گردد، بلکه احتمال رشد فرزندانی با روان سالم تر را نیز افزایش می دهد و به عبارتی، ازدواج پایدار و رضایت مند، نتایج مثبت بسیاری نظیر سلامت روانی، سلامت جسمانی و رشد را برای کل اعضای خانواده فراهم می آورد.
زوج ها از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی که باشند، آرزو می کنند که ازدواجشان، رضایتبخش و پایدار باشد. نتایج پژوهش ها در این خصوص نشان می دهند که کیفیت رابطه زناشویی به یک موضوع با اهمیت در پژوهش ها تبدیل شده و یک مؤلفه کلیدی در رضایت از زندگی همسران است. بنابراین، نیاز مداومی برای پژوهش بیشتر در این زمینه وجود دارد.
به گفته محققان، کیفیت زناشویی به عنوان ارزیابی کلی از ازدواج، حس درونی و ذهنی همسر از رضایت زناشویی، شادمانی و ثبات زناشویی که دربرگیرنده جنبه های مثبت و منفی ازدواج است، تعریف شده است. به گزارش سیناپرس، کیفیت زناشویی مفهومی چند بعدی است و شامل ابعاد گوناگون روابط زوجین مانند سازگاری، رضایت، شادمانی، انسجام و تعهد می شود که پیش بینی کننده موفقیت زناشویی به حساب می آید.
درواقع، از بین عوامل اجتماعی همبسته با سلامت جسمانی و بهداشت روانی زوجین، کیفیت زناشویی به عنوان مهم ترین عامل شناخته می شود. در این میان، یکی از عواملی که می تواند بر رابطه زناشویی تاثیرگذار باشد، رویدادهای آسیب زای دوران کودکی مانند انواع کودک آزاری و سوء استفاده جنسی هستند که باید به خوبی مورد بررسی قرار گیرند.
پژوهشگرانی از دانشگاه هرمزگان در همین رابطه، اقدام به انجام یک تحقیق دانشگاهی کرده اند که در آن تاثیرات سوء استفاده جنسی دوران کودکی بر کیفیت رابطه زناشویی زنان و مردان مورد مطالعه قرار گرفته است.
در این پژوهش، 16 شرکت کننده شامل 11 زن و 5 مرد مشارکت داشته و و از طریق نوعی روش جمع آوری داده به نام «مصاحبه نیمه ساختاریافته» به ارائه داده های مورد نیاز به پژوهشگران پرداخته اند.
بر اساس یافتههای این پژوهش، محققان نتیجه گرفته اند:تجربه سوء استفاده جنسی در دوران کودکی می تواند تاثیرات طولانی مدتی بر زندگی افراد آسیب دیده بگذارد و کیفیت زندگی زناشویی آنان را نیز به شکلی قابل توجه متاثر کند.
سیدرضا فلاح چای، دانشیار و محقق گروه مشاوره و روان شناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه هرمزگان و همکارانش در این باره می گویند: تحلیل دادههای جمع آوری شده نشان دادند که چهار مقوله اصلی شامل پیامدها در رابطه عاطفی، رفتارهای مقابلهای ناکارآمد، پیامدها در رابطه جنسی و پیامدهای روان شناختی در این خصوص موثر هستند.
آن ها می افزایند: این مطالعه نشان داد، سوء استفاده جنسی کودکی، در بافت زندگی زناشویی چگونه تجربه می شود و چه پیامدهایی برای زندگی زناشویی در بر دارد. این پدیده، رابطه عاطفی و جنسی شرکت کنندگان را تحت تاثیر قرار داده و باعث پیدایش مشکلات روان شناختی و رفتارهای مقابله ای ناکارآمد در میان آنان شده بود.
در این خصوص، نتایج پژوهش های مختلف نشان داده اند: کیفیت زناشویی، خود تأثیرات زیادی بر جنبه های مختلف زندگی فردی، خانوادگی، شغلی و اجتماعی افراد به جا می گذارد.
فلاح چای و همکارانش معتقدند: اغلب شرکت کنندگان در این پژوهش، خود را به صورت افراطی با دیگران مقایسه می کردند و به دلیل دارا بودن تجربه نامطلوب و بسیار مخرب سوء استفاده جنسی در کودکی، خود را شخصی بد، آلوده، ناقص، ناتوان و یا به عنوان فردی که فقط می تواند یک هدف جنسی برای سوء استفاده دیگران باشد تصور می نمودند.
آن ها می گویند: همه شرکت کنندگان در اعتماد کردن مشکل داشتند و این عدم اعتماد، در شکل گیری و حفظ یک رابطه عاطفی سالم با همسر نیز تأثیر گزار بود. طبق بررسی ها، افراد دارای تجربه سوء استفاده جنسی، این تجربه را به صورت رازی دردناک و رنجی خاموش با خود حمل می کنند و به دلیل نگرانی از قضاوت شدن، در مورد آن صحبت نمی کنند، چرا که نگران افشا شدن آن در نزد همسر و دیگران هستند و لذا بار سنگین آن را خود به تنهایی به دوش می کشند.
این یافته های پژوهشی که از عمق درد روحی روانی ناشی از تجربه سوء استفاده جنسی در کودکی و اثرات مخرب آن بر روابط زناشویی حکایت دارند در دو فصلنامه مشاوره کاربردی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر شده اند.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.