نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

درگذشت فریتز لانگ

زمینه اصلی فیلم‌های لانگ، آنها که پیام و اندیشه‌ای دارند، وحشت و سیاهی و بدبینی است…..تاریخ سینما به عنوان یکی از اولین کسانی که در زمینه فیلم، به اندیشه پرداخته، فریتز لانگ را می‌شناسد…..»این عبارات، تنها بخشی از توصیفات درباره فریتز لانگ، کارگردان اتریشی ـ آلمانی است که در مجموعه فرهنگنامه سینمایی جهان(خسرو کریمی) آمده است. لانگ، 5دسامبر 1890 در وین به دنیا آمد و در 2اوت 1976 در بورلی هیلز ایالت کالیفرنیا درگذشت. حرفه اصلی‌اش معماری بود و اتفاقا اولین آثارش را به عنوان یک معمار به وجود آورد و چون در عنفوان شباب سینما به این هنر متمایل شد، به نوشتن سناریو برای فیلم‌های پلیسی پرداخت و فضای سینما را از این دریچه نگریست و دیگر هرگز آن را ترک نکرد. به این معنی که ذائقه پلیسی و حوادث خارق‌العاده در او باقی ماند و شاید بدبینی و زمینه سیاسی آثارش هم زاییده همین پرورش اولیه است.

برجسته‌ترین کارگردان مکتب سینمای آلمان

فریتز لانگ از 1916 کار خود را با نوشتن سناریو آغاز کرد و از 1919 به کارگردانی پرداخت. «نیمه خون»، «استاد عشق»، «عنکبوت‌ها»، «خودکشی»، «کشتی الماس»، «چهار نفر به گرد یک زن» و … فیلم‌های اولیه او بودند. در 1921، اندیشه لانگ با فیلم «مرگ خسته» شکوفا شد. سناریوی این فیلم و اکثر آثار آلمانی دیگرش را به همراه همسر خود، ته‌آ فُن هاربو  نوشته است.

همسری که بعدها و با قدرت‌گیری هیتلر، به عضویت حزب نازی در آمد و فریتز لانگ را در سفر به فرانسه همراهی نکرد. لانگ ریاست موسسه فیلمبرداری دولتی آلمان نازی را نپذیرفته بود و ماندن در آلمان دیگر به صلاحش نبود. از این رو به فرانسه رفت و قبل از این‌که فاشیسم در آلمان به اوج خود برسد، به آمریکا مهاجرت کرد. این فیلم‌ساز بزرگ، نزد منتقدانه، برجستگی دیگری هم غیر از هنر فیلمسازی‌اش دارد. درباره او معتقدند که لانگ کارگردانی است که می‌تواند برای همیشه، به عنوان برجسته‌ترین نمونه مکتب سینمای آلمان شناخته شود. زیرا مهاجرت او به آمریکا و فیلم ساختن در این کشور، موجب نشد او شیوه خود را به کلی ترک کند و تحت تاثیر هالیوود قرار گیرد.

دغدغه‌ای به نام دکتر مابوزه

فریتز لانگ فیلم‌های برجسته‌ای نظیر «نیبه‌لونگن‌ها» دارد اما «دکتر مابوزه»، عنوان یکی از آثار مهم اوست که در تمام عمر به شکل یک وسوسه دائمی برای لانگ باقی می‌ماند. پیدایش این پرسوناز شگفت در 1922 بود. این فیلم که درباره مجرمی دیوانه به نام دکتر مابوزه است، حاصل و حاوی گنهکاری انسان و دفاع از موجود گنهکار است.

دکتر مابوزه در این فیلم، نماد انسانی آشفته و به مرز جنون رسیده‌ای است که بر اثر قدرت وسوسه گناه، دست به ارتکاب جرم می‌زند اما نه مسئول گناه خویش است و نه جنون خود. لانگ 11سال بعد و در سال 1933، فیلمی به نام وصیت دکتر مابوزه می‌سازد که ادامه وسوسه قبلی‌اش درباره این پرسوناژ است. فریتز لانگ ده سال پس از ساخت این فیلم، در آمریکا گفت هدف از این فیلم، بیان روش‌های تروریستی هیتلر بود و شعارها و نظریات رایش سوم، از دهان جنایتکاران فیلم شنیده می‌شد.

نمایش این فیلم در آلمان ممنوع شد. فریتز لانگ مجددا در سال 1960، با همین سوژه فیلم دیگری  ساخت که نام آن «هزار چشم دکتر مابوزه» بود. فیلم بسیار ساده بود و به خاطر موضوع جنایی‌اش، برای مخاطبان بسیار سرگرم کننده بود اما گویا هیچگاه به پای دو ساخته قبلی کارگردان با موضوع دکتر مابوزه نرسید.

شاهکاری به نام M

در کارنامه فریتز لانگ آثاری نظیر «خشم»، «خیابان اسکارلت» و «متروپولیس» دیده می‌شود که برای ساخت فیلم آخر، 620کیلومتر فیلم خام به کار رفت و فیلم، 25هزار سیاهی لشکر داشت. با این همه بعید است هیچکدام از آثار این کارگردان بزرگ، به پای فیلم بسیار مشهور «ام»(M) برسند که در سال 1930 ساخته شد و یک سال بعد و برای نخستین بار، در کاخ اوفا در کنار باغ وحش به نمایش در آمد.

سوژه‌ فیلم M، همچنان بر جنایت دور می‌زند و در ایران هم، به خوبی دیده شد و یکی از برجسته‌ترین آثار کلاسیک تاریخ سینماست. بازی درخشان پیتر لوره در این فیلم برجسته، از نقاط قوت فیلم بود. او در این اثر، در نقش یک جانی سادیست، دختران کوچک را می‌کشد اما در ادامه و در شرایطی که شهر در ترس و وحشت به سر می‌برد، توسط دزدان و تبهکاران شهر دستگیر و محاکمه می‌شود ولی پیش از این‌که توسط همان‌ها اعدام شود، پلیس سر می‌رسد و مانع از کشته شدنش قاتل می‌شود.

برای این شاهکار فریتز لانگ، نقدهای بی‌شماری نوشته‌اند و جوزف لوزی هم در سال 1951، با اقتباس از این فیلم، فیلم تازه‌ای ساخته است.

 

مهرداد نصرتی

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل