29ژوئیه مصادف با هشتم مرداد ماه، با هدف افزایش آگاهی نسبت به اهمیت حفظ و جلوگیری از انقراض ببرها بهعنوان یکی از گونههای گربهسان زیبا در طبیعت موجودات زنده، روز جهانی ببر نامگذاری شده است. اکنون این موجود بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. بر اساس آمار اعلام شده بیش از 97 درصد جمعیت ببر در سطح دنیا از بین رفته است و بسیاری از زیرگونههای این موجود منقرض شدهاند. جمعیت ببرهای سراسر دنیا در یک دوره زمانی صد ساله از 100هزار به 3274عدد در سال 2013 کاهش یافت.
ببر جانور مقاومی است که از توانایی سازگاری با شرایط محیطی گوناگون برخوردار است. اما شکار بیرویه و از بین رفتن زیستگاههای طبیعی این جانور توسط انسانها نسل این جانور را در معرض خطر جدی قرار داده است. بررسیهای انجام شده درباره انقراض این موجود زنده بیانگر این است که عوامل مختلفی از جمله از بین رفتن زیستگاهها، تعارض انسان به حیاتوحش و همچنین تغییرات آب و هوایی از جمله علل انقراض بعضی از زیرگونههای ببر است.
طرحهایی برای شبیهسازی حیوانات
انقراض حیوانات موضوعی است که فقط به ببرها محدود نمیشود، مهمترین گونههای حیوانات وحشی از فیل و کرگدن تا شیر و یوزپلنگ در معرض خطر انقراض هستند. در حقیقت شکار غیرمجاز، جنگلزدایی و سکونت انسانها در جنگلهای بکری که زیستگاه طبیعی این حیوانات است زندگی آنها را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. بسیاری از افراد در سطح دنیا در تلاش هستند با استفاده از راهکارهای مختلف شانس بقای این حیوانات را افزایش دهند. اگرچه نجات گونههای جانوران در حال انقراض هدفی است که دستیابی به آن با محدودیتها و چالشهای بسیاری همراه است و به آسانی محقق نخواهد شد. در سالهای اخیر با هدف نجات گونههای در حال انقراض تحقیقات و فعالیتهایی در پژوهشگاه رویان انجام شده است. سال گذشته محققان پژوهشگاه رویان اصفهان موفق شدند گونه حیوانی در حال انقراض قوچ قمیشلو را شبیهسازی کنند. به گفته دکتر محمدحسین نصر اصفهانی از سال 1385 یعنی از زمان تولد نخستین گوسفند شبیهسازی شده در پژوهشگاه رویان، تحقیقات گستردهای در زمینه شبیهسازی گونههای در حال انقراض انجام شده است. برای شبیهسازی این گروه از حیوانات از گونههای نزدیک آنها استفاده میشود.
وی درباره روش شبیهسازی حیوانات این طور توضیح میدهد: در این روش از گوش حیوان نمونهبرداری میشود. سلولها به روش تقسیم سلولی در شرایط آزمایشگاهی تکثیر میشوند و به این ترتیب میلیونها سلول در اختیار داریم که از طریق تقسیم سلولی ایجاد شدهاند. در ادامه برای بالغسازی، تخمکهای گوسفند معمولی جمعآوری میشود. سپس هسته تخمک خارج شده و هسته سلولی که از گوش حیوان گرفته شده به داخل هسته منتقل میشود. در مرحله بعد جنین به یک رحم جایگزین منتقل میشود تا دوره بارداری سپری شود.
اخیرا خبری مبنی بر برنامه جدید پژوهشگاه رویان برای شبیهسازی بینگونهای یوزایرانی از سوی دکتر حمید گورابی، رییس پژوهشگاه رویان مطرح شده است. پژوهشگران رویان بر این باورند این طرح میتواند راهکاری برای نجات یوزایرانی باشد که با خطر انقراض مواجه است. این در حالی است که عده ای از کارشناسان و محققان بر این باورند چنین ایدههایی طرحهایی شکست خوردهاند. آنها اجرای چنین طرحها و پروژههایی را غیرتخصصی میدانند.
دیدگاه مخالفان
مدتی است که بحث شبیهسازی گونههای در معرض خطر به منظور حفاظت از آنها داغ شده است. سوال اینجاست که آیا شبیهسازی میتواند به حفاظت از گونههای در معرض خطر انقراض منجر شود؟ برای پاسخگویی به این سوال لازم است ابتدا بر سادهترین اصول مدیریت و حفاظت از حیاتوحش نگاهی داشته باشیم.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابعطبیعی (آییوسیان) بهعنوان یک مرجع ذیصلاح، رده حفاظتی گونههای مختلف را به این شرح تعریف کرده است: منقرض شده، منقرض شده در طبیعت، بهشدت در معرض خطر، در معرض خطر، آسیبپذیر، در معرض تهدید، حداقل نگرانی، دادههای ناقص و در نهایت ارزیابی نشده.
بنابراین زمانی که از گونههای در معرض خطر صحبت به میان میآید، اغلب تفاوتهای بسیار زیادی میان باور افراد غیرمتخصص با کارشناسان وجود دارد. یک برآورد ساده میگوید که در هر روز نزدیک به ۱۰۰ گونه از بین میروند! حال پرسش اینجاست که چگونه میتوان از آنها حفاظت کرد؟
در علم مدیریت حیاتوحش، یک گونه بر مبنای مساحت محدودهای که اشغال میکند، تعداد افراد بالغی که دارد، نرخ کاهش زیستگاه یا جمعیت آن توسط اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آییوسیان) ردهبندی میشود و درست بر همین مبنا هم هست که برای آن طرحهای حفاظتی ارائه میشود. مساله اینجاست که پیادهسازی طرحهای احیا برای بسیاری از گونهها اغلب از نظر بیولوژیکی چندان مشکل نیست بلکه بیشتر به دلایل سیاسی، اجرایی و در نهایت مالی دشواریهایی دارد.
علیرغم اینکه متخصصان پژوهشگاه رویان از شبیهسازی به عنوان راهکار حفاظت از حیاتوحش گونههای در معرض خطر انقراض مانند یوز آسیایی یاد میکنند، نباید فراموش کرد که تاکنون حتی توالی ژنتیکی یوزهای آسیایی تعیین نشده در نتیجه بدیهی است که تا زمانی که سمت و سوی این تحقیقات برای کارشناسان مدیریت و حفاظت از حیاتوحش مشخص نشده، نمیتوان از آن به عنوان راهکار حفاظت از گونه در معرض خطر یاد کرد.
هدف از حفاظت یک گونه چیست؟
برنامههایی مانند حفاظت از زیستگاه، قانونگذاری و اجرای توافقهای بینالمللی و تشکیل جمعیتهای جدید همه و همه یک هدف را دنبال میکنند: تشکیل و تکثیر نسل زادآوری که بتواند در مرحله نخست در طبیعت و اگر امکان آن نبود، حداقل در اسارت به شیوه طبیعی زیست و زادآوری کند. در حالی که به گفته مدیر پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، مهندس هومن جوکار«شبیهسازی به این معنا است که یک الگوی ژنتیکی مشخص یا یک رشته (DNA) ثابت با تکرارهای عین هم دوتا شود. از آنجایی که اینکار عملاً هیچ تغییری در این رشته ژنتیکی ایجاد نمیکند در نتیجه حاصل کار دو نمونه نیست بلکه در اصل یک نمونه تکرار یا کپی است.»
در حالیکه برای حفاظت از یک گونه در معرض خطر، اصل هدف این است که برای کمک به احیای گونههای در معرض خطر، جمعیتهای وحشی و نیمهوحشی جدید از گونههای کمیاب و در معرض خطر، جایی دیگر تشکیل شود که این کار در اصل به افزایش تعداد جمعیتهای موجود کمک میکند. چنین برنامههایی برای گونههایی که تنها در اسارت زیست میکنند یا جمعیتهای وحشی خیلی کوچک دارند، این امید را بوجود میآورد که بتوانند نقشهای تکاملی و بومشناختی خودشان را در جوامع زیستیشان ایفاء کنند. در حالیکه حیوان شبیهسازی شده، چنین مشخصاتی را ندارد و بالطبع نمیتواند به تنهایی تضمین کننده بقای گونهای خاص باشد.
جمعیتهای وحشی طبیعی نسبت به جمعیتهای محدود در اسارت، ممکن است در برابر بلایای طبیعی و حتی انسانی مانند اپیدمی یا جنگ شانس کمتری برای بقاء داشته باشند اما افزایش تعداد و ابعاد جمعیتها بطور کلی احتمال انقراض یک گونه را کم خواهد کرد.
استخراج سلولهای بنیادی مهم است
مدیر پروژه ملی یوز آسیایی، وضعیت جمعیتهایی مثل یوز را که در عمل مانع زادآوری آنها به شکل طبیعی میشود را بدین صورت تشریح میکند: «جمعیتهایی که رفتهرفته تحلیل میروند و کوچک میشوند، اصطلاحاً دستخوش (Bottle-neck) میشوند یعنی در این جمعیتها تعداد گاهی آنقدر کم میشود که حتی به تعداد انگشتان دست میرسد. اما باز هم در همین تعداد محدود سویهها و تنوع ژنتیکی وجود دارد در حالیکه این تنوع با سرعت خیلی کم ساده میشود. کل این فرآیند خیلی کند است و این طبیعتاً با زمانی که دقیقاً یک رشته کپی شده را دوباره با یکدیگر لقاح میدهند، خیلی فرق دارد. در این شرایط محصول عمل گاهی در همان نسل اول عوارض خود را نشان میدهد. از طرف دیگر آن چیزی هم که از این فرآیند بدست میآید، کاملاً عین هم است و طبیعی است که چنین محصولی نمیتواند نقشی را که باید در طبیعت ایفاء کند و نقشی هم در حفظ حیاتوحش ندارد. البته همه این موارد مربوط به زمانی است که بحث ما حفاظت از یک گونه است در حالی که همین کار بعنوان یک پژوهش علمی کار بسیار ارزشمندی است و اگر سمت و سوی آن برای کارشناسان حیاتوحش مشخص شود، بالطبع میتوان از مزایای آن نیز در جای خود بخوبی استفاده کرد.»
بنابراین علیرغم اینکه متخصصان پژوهشگاه رویان از شبیهسازی بعنوان راهکار حفاظت از حیاتوحش گونههای در معرض خطر انقراض مانند یوز آسیایی یاد میکنند، نباید فراموش کرد که تاکنون حتی توالی ژنتیکی یوزهای آسیایی تعیین نشده در نتیجه بدیهی است که تا زمانی که سمت و سوی این تحقیقات برای کارشناسان مدیریت و حفاظت از حیاتوحش مشخص نشده، نمیتوان از آن بعنوان راهکار حفاظت از گونه در معرض خطر یاد کرد.
گزارش: فرانک فراهانی/فرناز حیدری
No tags for this post.