در سال های اخیر و همزمان با رشد فناوری های ارتباطی و گسترش شبکه های مجازی، امکان انتقال سریعتر اخبار نیز فراهم شده و روند اطلاع رسانی شتاب زیادی گرفته است اما این موضوع به مانند یک تیغ دو لبه عمل کرده و بسیاری از شایعات، موضوعات غیر واقعی، اخبار دروغ و مباحث غیر علمی و شبه علم نیز در بین کاربران دست به دست شده و در ابعاد وسیعی گسترش پیدا می کند. این موضوع سبب شده است تا گاه شاهد پخش شدن شایعاتی باشیم که علاوه بر تخریب چهره بخشی از افراد جامعه؛ موجبات دلسردی و نگرانی طیف وسیعی از مخاطبان شده و در پی آن فضائی آکنده از بی اعتمادی به وجود می آید.
در این رابطه کارشناسان و پژوهشگران به طور متفق القول اعتقاد دارند سنت مومیائی کردن جنازه در ایران باستان به هیچ عنوان وجود نداشته و اخباری از این دست شایعه ای بیش نیست. از دید کارشناسی، این تصاویر نشان دهنده نوعی جعل بسیار ناشیانه بوده و سازندگان آن با دانش کم خود و بر اساس تخیلاتشان اقدام به ساخت اثری کرده اند که حتی نمی توان آن را اثری هنری دانست.
یکی از موضوعات مورد توجه در رسانه های جمعی، حوزه باستان شناسی و آثار تاریخی است که همواره برای توده مردم با هاله ای از ابهام ، راز و روایات شگفت انگیزی همراه است که ریشه در فیلم ها و داستان های علمی – تخیلی دارد. چند روزی است در شبکه های اجتماعی شاهد انتشار خبری با موضوع کشف یک مومیائی در همدان هستیم که ادعا می شود مربوط به مادر کوروش هخامنشی است. متن این خبر که در نوع خود بسیار جالب بوده و دارای اشکالات تایپی و املائی و نگارشی فراوانی است خود نشان از پائین بودن سطح سواد و معلومات منتشر کنندگان دارد و عجیب این که خبر فوق علاوه بر بازتاب وسیع در شبکه های اجتماعی ، توسط بسیاری از وب سایت های مختلف در ایران و برخی کشورهای فارسی زبان مانند افغانستان منتشر شده است. متن خبر به صورت اصلی که هم اکنون در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود به این صورت است:
" صبح روز یکشنبه تیرماه 95 در تپه هگمتانه در استان همدان، طبق نسخه قدیمی بر روی پوست میش نقشه طونلی (تونلی) در وسط تپه باستانی هگمتانه را که با ساروج پلمپ شده بوده را باز کردند و در حفاری که سه روز بطول انجامید جسد مومیایی شده از دوران مادها کشف شده که احتمالا از نوادگان پادشاه دیاکو می باشد. (است) نام این مومیایی موبانا می باشد (است) که اهتمال (احتمال) می رود ملکه ماندانا مادر کوروش کبیر باشد. کما اینکه همدان یا هگمتانه 550 سال پایتخت مادها و در دوران هخامنشی و اشکانی و ساسانی پایتخت تابستانه بوده است امپراطوری مادها قبل از امپراطوری هخامنشی بوده است که چندی قبل نیز یکی از شاهزادگان ماد در پارک سنگ شیر استان همدان کشف شد"
همان طور که ملاحظه می کنید این خبر دارای متن نگارشی بسیار ابتدائی و دارای غلط های محتوائی و املائی فراوانی است. فارغ ار بحث غلط های املائی؛ در ابتدا به بررسی موارد نادرست موجود در متن این شایعه پرداخته و سپس در این رابطه توضیحات بیشتری ارائه خواهیم کرد.
نمونه یکی از شایعات منتشر شده در دنیای مجازی
در این خبر ذکر شده است که بر اساس نقشه ای که روی پوست میش نگاشته شده است. در نظر داشته باشید که موضوع نقشه و نسخه گنج و داستان هایی از این قبیل تنها و تنها در فیلم ها و داستان های عامیانه وجود واقعی داشته و در هیچ جای جهان از جمله ایران، باستان شناسان و دست اندرکاران میراث فرهنگی برای انجام پژوهش های باستانی و کاوش های علمی خود از نقشه و نسخه و … استفاده نمی کنند بلکه با انجام مطالعات میدانی و تطبیق آن با برخی منابع مکتوب تاریخی و استفاده از روش های عملی مانند تصویر برداری هوائی، پیمایش و گمانه های آزمایش نسبت به شناسائی مناطق تاریخی و سایت های باستانی اقدام کرده و با در نظر داشتن اصول علمی حفاظت از آثار تاریخی در آن منطقه کاوش می کنند. در متن این خبر ذکر شده که از نقشه ای روی پوست میش برای این کشف استفاده شده است. خوشبختانه میزان معلومات نویسنده این شایعه به اندازه ای کم بوده که اطلاع نداشته است که هنوز هیچ سند و مدرک قطعی از خط و زبان احتمالی مورد استفاده در دوران مادها در دسترس نیست و بر فرض محال که یک نوشته روی پوست که از مواد آلی ساخته شده و قاعدتا نمی تواند 27 قرن دوام داشته باشد؛ از دوران ماد کشف شده که نشان دهنده وجود این مقبره در تپه هگمتانه بوده و بر اساس آن این کشف انجام شود؛ به خطی ناشناخته و جدید تعلق دارد و طبیعتا در مرحله اول گروهی از خط شناسان، زبان شناسان و باستان شناسان باید اقدام به کشف رمز آن کرده که این فرایند در بسیاری از موارد سال ها به طول خواهد انجامید.این موضوع درباره نام مومیائی که موبانا ذکر شده نیز صدق می کند و سوال اساسی این است که این نام با چه خطی در این محل نگاشته شده است؟ خط مادی که هنوز کشف نشده یا خطوطی که در دوره های بعدی ابداع شده است؟
یکی دیگر از صفحاتی که به این شایعه دامن زده است
در اینجا ممکن است برخی اعتقاد داشته باشند که در این مورد خاص، ممکن است از خط میخی پارسی که در دوره هخامنشی رایج بود؛ استفاده شده و نقشه خیالی این آرامگاه و نام فرد مدفون در آن به این خط نوشته شده است. در قدم نخست باید توجه شما را به این نکته جلب کنیم که خط میخی پارسی باستان در زمان داریوش بزرگ و سال ها پس از مرگ کورش بزرگ و مادرش ماندانا که ادعا می شود در این محل دفن است؛ ابداع شد. در نظر داشته باشید که خط میخی، چه نوع پارسی و چه بابلی آن کلا با این هدف طراحی شده است که روی سطوح گل تازه یا سنگ نگاشته شود و طبیعتا این خط برای نوشتن روی پوست میش مناسب نبوده و استفاده نمی شده است. کما اینکه صدها کتیبه و متن باقی مانده از این روزگار نشان دهنده این موضوع بوده و نوشته شدن متنی در زمان مادها به خودی خود بحثی قابل تامل است زیرا تا کنون هیچ سندی از کتابت در این دوران در دست نبوده و خط میخی هم اصولا روی پوست نوشته نمی شده است.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که محوطه هگمتانه امروزه کاملا در اختیار سازمان میراث فرهنگی؛ صنایع دستی و گردشگری قرار داشته و امکان انجام حفاری به این شکل و شمایل که در آن تنها به صورت کندن یک گودال و پیدا کردن مقبره انجام شود؛ وجود نداشته و اصولا برای انجام حفاری ، بخش های مختلفی درگیر هستند که امنیت علمی؛ حفاظتی و … را برای کاوش ایجاد می کنند.
از این موارد که بگذریم باید در نظر داشت که سنت تدفین در هر فرهنگی ، بازتاب کننده دقیق اعتقادات، باورها و مذهب مردم آن فرهنگ در هر دوره زمانی است. همان گونه که هم اکنون نیز سنت فرهنگی تدفین های مختلف اسلامی؛ مسیحی ، هندوئی، و …. هر کدام با یکدیگر متفاوت بوده و هزاران سال بعد نیز برای پژوهشگران قابل شناسائی خواهد بود. به طور کلی در تفکرات اعتقادی و فرهنگی ایران باستان در هزاره نخست پیش از میلاد که سلسله های ماد و هخامنشی را نیز شامل می شود، این اعتقاد وجود داشت که چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش دارای احترام بوده و نباید آلوده شوند. از سوی دیگر می دانیم که بر اساس اندیشه های این دوران، جسد فرد مرده جز پلیدترین آلودگی ها محسوب شده و به همین دلیل در این روزگار، کسی جسد مردگان را دفن نمی کرد بلکه در مناطق کوهستانی و در میان صخره ها حفره ای تعبیه شده و اجساد را در آن جا قرار می دادند تا تجزیه شده و از بین برود. به این آرامگاه های صخره ای استودان یا استخوان دان گفته می شد و طبیعتا نوع ساختار مقبره می توانست به صورت یک حفره کوچک در دل صخره برای افراد عادی یا مقبره ای با شکوه کنده شده در داخل کوه برای پادشاهان و بزرگان باشد. امروزه ده ها نمونه از این مقابر صخره ای از روزگار ماد و هخامنشی باقی مانده که می توان از آن میان به گوردخمه های فخریکا، دکان داوود، سکاوند، قیزقاپان، صحنه و …. اشاره کرد. از سوی دیگر قطعا بیشتر مردم ایران با آرامگاه های هخامنشی آشنائی داشته و از مقبره کورش بزرگ در پاسارگاد، مقابر داریوش بزرگ ، خشایارشا ، اردشیر اول و داریوش دوم در نقش رستم یا مقابر دیگر شاهان هخامنشی در کوه رحمت بازدید کرده اند که همگی در میان صخره ها قرار داشته و به گونه ای هستند که جسد با خاک تماس ندارد. در این رابطه کارشناسان و پژوهشگران به طور متفق القول اعتقاد دارند سنت مومیائی کردن جنازه در ایران باستان به هیچ عنوان وجود نداشته و اخباری از این دست شایعه ای بیش نیست. از سوی دیگر در تصاویر منتشر شده از این مومیائی ما هیچ نشانه ای از انجام عملیات مومیائی کردن نمی بینیم و جسد به طور عادی و با دستانی که بر اساس سنت مسیحیان مانند صلیب قرار گرفته در میان تعدادی اشیا که به طور متضادی با هم تفاوت داشته و برخی به شدت کدر و تاریک و تخریب شده هستند و بخشی کاملا شفاف و براق ، قرار دارد. مومیائی های مصنوعی در حقیقت بر اثر اقدامات مختلفی مانند افزودن مواد شیمیائی، خارج کردن امعا و احشا از جمله چشم؛ مغز و اندام های داخل شکم از حفره شکمی و قرار دادن جسد در شرایطی ویژه ساخته می شوند. برای نمونه در مصر باستان از نوارهایی برای محافظت بیشتر جسد استفاده می شد و در چین نیز جسد در محلولی مایع و خاص قرار می گرفت. در این جسد به هیچ عنوان شواهد انجام عملیات مومیائی دیده نمی شود.
نکته طنز آمیز دیگر در این رابطه ؛ نوع آرایش موی جسد است که کاملا امروزی بوده و کوتاه و بر اساس سلیقه مدرن آرایش شده است در حالی که ما باز هم در تصاویر مختلف باقی مانده از زنان هخامنشی، از نوع پوشش و آرایش موی سر آن ها اطلاع داشته و می دانیم زنان این دوره عموما موهائی بلند داشتند که از پشت بسته میشد.
نمونه ای از آرایش موی زنان در ایران – هزاره اول پیش از میلاد
سازندگان این اثر جعلی با توجه به اطلاعات عمومی خود از ایران باستان و تلاش برای انتساب این اثر جعلی به مادر کورش بزرگ؛ به طور ناشیانه ای نقش فروهر را پیشانی جسد قرار داده اند. باید در نظر داشت که نقش فروهر اگر چه دارای پیشینه ای قدیمی در ایران و بین النهرین بوده و حتی در سنگ نگاره های آشوری نیز انواعی از آن را شاهد هستیم؛ اما استفاده از این نقش با شکل و شمایلی که در پیشانی مومیائی فوق دیده می شود از زمان داریوش بزرگ آغاز شده و پیش از آن رایج نبوده است.
بحث نقد نوع تزئینات، صفحه طلائی رنگ قرار گرفته روی جسد، شمشیر و نیزه ای که کنار وی قرار دارد و جامی که در دستان این مومیائی گذاشته شده هر یک مباحثی جدا گانه می طلبد که قابل نقد و بررسی است اما باید توجه داشت که از دید کارشناسی، این تصاویر نشان دهنده نوعی جعل بسیار ناشیانه بوده و سازندگان آن با دانش کم خود و بر اساس تخیلاتشان اقدام به ساخت اثری کرده اند که حتی نمی توان آن را اثری هنری دانست. در انتها از خوانندگان عزیز درخواست می شود؛ هر خبری را در دنیای مجازی باور نکرده و فریب شایعات و موارد اینچنینی را نخورند. بهترین راه برای کسب اطلاع از صحت یک خبر، کسب اطلاع از کارشناسان و پژوهشگران آن حوزه از طریق مراجعه به مراکز رسمی و معتبر پژوهشی یا خبری است.
احسان محمدحسینی – فاطمه کردی ( دانشجویان مقطع دکترای باستان شناسی)
No tags for this post.