برنارد شاو 160ساله شد

همان‌طور كه وقتي مردم مي‌خندند، چيزي از جديتش كم نمي‌شود، وقتي چيزي خنده‌دار است با دقت در آن حقيقتي پنهان را جست‌وجو كنيد، دو تراژدي در زندگي وجود دارد: اول اينكه به آرزوي‌تان نرسيد. ديگري اينكه به آرزوي‌تان برسيد. آدم منطقي خودش را با شرايط وفق مي‌دهد، اما آدم غيرمنطقي شرايط پيرامونش را با خودش هماهنگ مي‌كند. كل پيشرفت بشر بسته به آدم‌هاي غيرمنطقي است، مراقب باشيد چيزهايي را كه دوست داريد به دست آوريد وگرنه مجبور خواهيد بود چيزهايي را كه به دست آورده‌ايد دوست داشته باشيد.

برنارد شاو در ۲۶ ژوئيه ۱۸۵۶ در دوبلين ايرلند به دنيا آمد و دوم نوامبر ۱۹۵۰ در سن 94 سالگي هرتفوردشاير انگلستان چشم از جهان فرو بست. وي در خانواده‌اي تقريبا فقير بزرگ شد. شاو يك‌بار براي معرفي خود در جايي گفت: «يك ايرلندي معمولي با پدر و مادري از يوركشاير». پدرش جورج كارشاو در بازار عمده‌فروشان غلات مشغول به كار بود و مادرش لوچيندا اليزابت شاو، دختر يك ملاك ورشكسته بود كه ۱۶ سال از شوهرش جوان‌تر بود. شاو نمايشنامه‌نويس سبك كميك، منتقد ادبي و مبلغ سوسياليست ايرلندي‌تبار است. از او به‌عنوان پرقدرترين نمايشنامه نويس بريتانيايي پس از شكسپير و نافذترين رساله‌نويس پس از جاناتان سوييفت، هجونويس ايرلندي ياد مي‌كنند. برنارد شاو همچنين يكي از برترين نقادان موسيقي و تئاتر نسل خود محسوب مي‌شده ‌است.

شاو علاوه بر قرار گرفتن در زمره برجسته‌ترين شخصيت‌هاي قرن بيستم در قرن نوزدهم نيز از يكي از شخصيت‌هاي بزرگ به حساب مي‌آمد. او 65 سال از دوران كاري خود را يعني از زماني كه در دهه 1880 به عنوان نقاد در روزنامه‌هاي لندن فعاليت‌هاي خود را آغاز كرد، دنيا را از اصول و عقايد خود در زمينه سوسياليسم بهره‌مند كرد. زبان فصيح آثارش مملو از كنايه، طنز و كلماتش مملو از موسيقي سحركننده‌اي خوانندگان را به خود جذب مي‌كرد. شاو در جواني يعني سال 1876 به دليل سودازدگي ايرلند و رواج مكتب كلبيون در اين كشور به انگلستان و شهر لندن مهاجرت كرد، اما اوضاع تكان‌دهنده شهر لندن در دهه 70 براي انسان اخلاقي و نجيب‌زاده كه تنها فعاليتش در سمت يك كارمند اداري بود، بسيار سخت بود. پس از مدتي تعدادي رمان به رشته تحرير درآورد ولي هيچ‌كدام از آنها موفقيت چنداني به دست نياوردند. مي‌توان گفت كه شاو اين توانايي را تنها پس از 40 سالگي كسب كرد. او بعد از اين در كارهاي هنري فعاليت بسياري داشت، از جمله مي‌توان به نمايشنامه‌هاي «انسان و برتر از انسان» (1905) و اثر حماسي«بازگشت به ماتوسلا» (1921) عقايد خود و اعتقاد خود را به واژه انقلابي«نيروي زندگي» مطرح كرد و به واسطه آن در شمار بزرگ‌ترين شخصيت‌هاي قرن قرار گرفت. او براي نمايشنامه سنت ژان در سال ۱۹۲۵ ميلادي به دريافت جايزه ادبي نوبل نائل آمد. او اين جايزه را تنها به اصرار همسرش كه آن را افتخاري براي ايرلند مي‌دانست، پذيرفت ولي جايزه نقدي آن را قبول نكرد و خواست كه از آن براي ترجمه آثار سوئدي به انگليسي استفاده كنند. او همچنين به خاطر اقتباس فيلمنامه‌اي يكي از نمايشنامه‌هايش در سال 1938 برنده جايزه اسكار شد. از ديگر آثارش مي‌توان كسب و كار خانم وارن (۱۸۹۳)، سلاح‌ها و انسان‌ها (۱۸۹۴)، كانديدا (۱۸۹۷)، سزار و كلئوپاترا (۱۹۰۱)، بشر و فوق بشر (۰۳-۱۹۰۲)، ماژور باربارا (۱۹۰۵) و پيگماليون (۱۹۱۳) را نام برد. برنارد شاو كمي پس از پايان پايان جنگ جهاني اول علاوه بر تمجيد استالين به ستايش موسيليني نيز پرداخت و چنين بيان داشت كه نيروي زندگي را در آنها مشاهده كرده است. دوران پايان عمر او از جمله برجسته‌ترين مراحل زندگيش محسوب مي‌شود زيرا در اين دوران تنهايي زجرآور خويش را از مرگ همسر خود در سن 45 سالگي و در سال 1934را آشكار ساخته است.

 

مهرداد نصرتي

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا