پدرش شيخ احمد السقا که يکي از تجار روستا به شمار ميآمد و دوستدار رسول صليالله عليه واله وسلم و آل رسول علهيمالسلام بود. قبل از تولد محمد، خوابي شيرين ديد که او را به پسري به نام محمد غزالي بشارت دادند. او چقدر از اين رويا خوشحال بود و آرزوي تحقق آن را داشت. پس از مدتي خداوند به اين انتظار پايان داد و پسري به او عطا کرد. محمد، پس از گذراندن دوران کودکي، براي فراگيري ادبيات عرب و مقدمات علوم اسلامي، وارد مکتب خانه روستا شد. وي در بدو ورود، به حفظ قرآن مشغول و موفق شد در سن ده سالگي کل قرآن را حفظ کند. غزالي بعدها درباره آن روزها ميگويد: هنگامي که به حفظ قرآن مشغول بودم، صبحگاهان، هنگام استراحت، پس از نمازهاي يوميه، هنگام قدم زدن، قبل از خواب و در تنهايي قرآن را حفظ و مرور ميکردم. بعدها هم که بازداشت شدم، مرتب قرآن را ختم ميکردم و در آن تنهايي وحشتزا، قرآن انيس و مونس من بود. محمد، به دليل مشکلات مالي پدر، دوران کودکي را با سختي گذراند، پدرش احمد، شش فرزند داشت، و نميتوانست به آنها به صورت مطلوب، رسيدگي کند، لذا اتاق محمد بسيار کوچک و محقر بود، وي شبها روي فرشي نازک که بر کف حجره انداخته بودند، ميخوابيد ولي با آن همه سختي و مرارت، تمام هدف او در آن سنين کودکي حفظ قرآن بود. محمد غزالي با پشتکار و کوشش، پس از چهار سال تحصيل در سن 26 سالگي، موفق شد از دانشگاه الازهر فارغالتحصيل شود. وی همچنين موفق به کسب اجازه دعوت و ارشاد و اجازه تدريس در دانشگاه الازهر گرديد. غزالي در دانشکده اصول دين و مرکز بررسيهاي عربي و اسلامي دانشگاه الازهر مشغول تدريس و فعاليت علمي شد. همچنين سالياني چند، رياست شوراي معارف اسلامي دانشگاه عبدالقادر را به عهده داشت و به عقيده صاحبنظران، اعتبار اين دانشگاه در دورههاي فوقليسانس و دکتراي رشتههاي فرهنگ اسلامي، مباني دين و شريعت اسلام و… بيشتر مرهون کلاسهاي درس غزالي بوده است.
منبع:راسخون
No tags for this post.