چه چیزی در سفرتان به ایستگاه بین المللی فضایی جالب بود؟
وقتی در طی پرتاب از ایستگاه زمینی به تدریج میبینید که از آسمان آبی خارج شده و وارد سیاهی فضا میشوید، لحظه شگفتآوری است. این تجربیات بی نظیر هستند. همچنین وقتی برای اولین بار برای پیاده روی فضایی از ایستگاه خارج میشوید، با وجود اینکه قبلا آموزشهای لازم را دیدهاید و با نکات ضروری که باید رعایت کنید آشنایی دارید، باز هم احساس سرگیجه کرده و حسی عجیب به سراغتان میآید.
در پیاده روی فضایی چه احساسی به شما دست می داد؟
وقتی در ایستگاه فضایی برای خروج ما باز شد، احساس خوبی داشتم. بر روی زمین تمرینات مختلفی انجام داده بودم و برای این کار آماده بودم. در روزهای نخست که تازه وارد ایستگاه فضایی شده بودم از پنجره به بیرون را نگاه میکردم و با خودم فکر میکردم: «قرار است تا چند روز دیگر بیرون برم! واقعا آن بیرون بودن چه احساسی دارد؟» چند روز بعد وقتی من به همراه دوستم یعنی تیم کوپرا آماده بیرون رفتم شدیم، در خروجی باز شد و نور خورشید را دیدیم. آن لحظه با خودم گفتم که اکنون برای اولین بار در عمرم در خلا فضا هستم. سپس بلافاصله برای ماموریتهای تعیین شده دست به کار شدیم.
چه احساسی داشتید؟
احساس شگفتانگیزی داشتم. هیچ احساس سرگیجهای نداشتم. از آنجا که به شناور بودن درون ایستگاه فضایی عادت کرده بودم، معلق بودن بیرون آن برایم امری طبیعی بود. نگاه کردن به زمین از آن بالا برایم جالب بود. از آن جالبتر اینکه وقتی 180 درجه میچرخیدم، به شکل مستقیم با سیاهی فضا روبرو میشدم که البته تا حدی هراسآور بود. در هر صورت تجربه شگفتانگیزی بود.
مشاهده زمین در حین انجام ماموریت خارج از ایستگاه فضایی، حسی شگفت انگیز با خود به همراه دارد.
لذتبخشترین بخش ماموریتتان چه بود؟
در پیاده روی فضایی، قرار بود یکی از بخشهایی که عملکرد درستی نداشت را تعویض کنیم. فکر میکردیم که این بخش خراب شده است. مشکل اینجا بود که فضانوردان قبلی در تعویض آن دچار مشکل شده بودند. اما ناگهان در میانه مسیر صدای یکی از همکاران را شنیدیم که گفت «رفقا! دستگاه دوباره به کار افتاد!» این لحطه خیلی لذتبخش بود.
یکی دیگر از این لحظات وقتی بود، گرفتن فضاپیمای دراگون با استفاده از بازوی رباتیک بود. در آن لحظه بسیاری از کارشناسان در اسپیس ایکس و ناسا در سراسر جهان درگیر این مساله بودند. در نهایت یک فضانورد با یک جفت کنترل کننده دستی و نیز یک صفحه نمایشگر باید بازوی رباتیک را هدایت میکرد و آن فضاپیمای دراگون را میگرفت. این عملیات به شدت حساس و ظریف بود.
شما مطالعات زیادی در طی دوره ماموریت فضاییتان انجام دادید. آیا همیشه به دانش علاقمند بودید؟
من همیشه به مطالعه و تحقیق مشغولم. جالب اینجاست که پس از اتمام مدرسه، بیشتر از وقتی که دانش آموز بودم مطالعه کردم. وقتی تازه وارد شغل خلبانی شدم، علاقه زیادی به مطالعه در حوزه دانش آیرودینامیک داشتم. به این ترتیب تمام چیزهای پراکندهای که در مدرسه آموخته بودم یک هدف و نقطه کانونی یافت و همین مرا به یادگیری بیشتر ریاضی تشویق کرد. به این ترتیب میتوانستم چیزهایی که سالها پیش آموخته بودم را در عمل پیاده کنم.
تجربه خلبانی سبب شد دانشی که تا آن زمان بدون استفاده بود را به شکلی کاربردی ببینم.
به انجام چه آزمایشاتی علاقه دارید؟
علایقم به یک حوزه خاص محدود نمیشود. واقعیت این است که حوزههای جالبی از دانش داریم. دانشمندان یک در اروپا یک دستگاه تعلیق الکترومغناطیسی طراحی کردهاند که به شما امکان ذوب کردن فلزات برای تولید انواع آلیاژها را میدهد. این کار برای من جذابیت زیادی دارد. همچنین آزمایشات مختلفی در زمینه سیستم احتراق موتور و حتی تولید کریستالهای پروتئینی نیز انجام دادهام که البته همه اینها را دوست دارم.
نظرتان در مورد ارسال روبات به جای انسان به فضا چیست؟
بی تردید یک ربات نمیتواند بسیاری از آزمایشات را انجام دهد، زیرا از بدن زیستی برخوردار نیست. آزمایشات پزشکی که انجام میدهیم (نظیر بررسی شیوههای درمان سرطان، دیابت و بدشکلی عضلانی و نیز مطالعات مختلف در مورد سیستم تنفسی و آسم) همگی حوزههای جالبی هستند و بی تردید مطالعه بر روی این موارد در جاذبه اندک موجود در ایستگاه فضایی به نتایج ارزشمندی میرسد. نکته اینجاست که این مطالعات از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است و به همین دلیل به نظرم تا 100 سال آینده، هیچ رباتی نمیتواند جایگزین انسان شود. همچنین نباید فراموش کرد که قرار است انسانهایی را به مریخ بفرستیم. به همین دلیل حضور انسان در فضا و انجام پژوهشهای مختلف ضروری است.
ربات به خاطر زنده نبودن نمی تواند برای مطالعات زیستی در فضا سودمند باشد.
زندگی با سایر فضانوردان ایستگاه فضایی چطور بود؟ آیا با هم به مشکل برمیخوردید؟
ما دوره خوبی را با هم گذراندیم. همه ما از دوره آموزشی بر روی زمین با یکدیگر آشنا شدیم. بعضیها فکر میکنند در ایستگاه فضایی جایی برای استراحت نیست. اما واقعیت این است که ایسنگاه فضایی مساحت زیادی داشته و همه ما از بخشی اختصاصی و نیز زمانی مشخص برای استراحت برخورداریم. بخشهایی در ایستگاه فضایی وجوددارد که میتوانید در آنجا آرامش داشته باشید، به دوستان و خانواده خود تماس گرفته و خلاصه اینکه مشکل آن چنانی در تعاملات اجتماعی در ایستگاه فضایی وجود ندارد.
آیا حضور در ایستگاه فضایی سبب شد که به دیدگاهی متفاوت در مورد خودتان، زمین و زندگی برسید؟
مشاهده زمین از آن ارتفاع سبب شده دیدگاهی دیگر در مورد زمین داشته باشم. وقتی زمین را از آن بالا و در میان سیاهی فضا میبینیم، ناگهان در مییابیم که زمین یک لکه بسیار کوچک در کیهان است.
آیا دوست دارید برای رفتن به مریخ داوطلب شوید؟
بله. البته نه الان! تنها چیزی که سبب میشود اکنون به این کار فکر نکنم فرزندانم یعنی دو پسرم هستند.
اگر این سفر بدون بازگشت باشد چه؟
هرگز از سفر بدون بازگشت استقبال نکردهام. بی تردید ما از توانمندیهای فنی لازم برای سفری با بازگشت برخورداریم. به نظرم سفر به مریخ وقتی موفق است که انسانی را به آنجا برده و به سلامت دوباره به زمین برگردانیم.
ترجمه: صالح سپهری فر
منبع: مجله نیوساینتیست
No tags for this post.