به گزارش سیناپرس همدان، ولع مصرف، به عنوان یک عامل کلیدی در اختلالات مصرف مواد مخدر شناخته شده است و می تواند احتمال مصرف مواد مخدر در آینده را در فرد افزایش دهد. با این حال، اساس عصبی آن، یا اینکه چگونه مغز باعث ایجاد ولع می شود به خوبی درک نشده است.
در یک مطالعه جدید، محققان ییل، دارتموث و مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه (CNRS) یک الگوی مغزی پایدار یا نشانگر عصبی را برای میل به مواد مخدر و همچنین غذا شناسایی کردهاند. یافته های آنها در Nature Neuroscience منتشر شد.
به گفته محققان، این کشف ممکن است گام مهمی در جهت درک اساس مغز برای ولع مصرف، اعتیاد به عنوان یک اختلال مغزی، و نحوه درمان بهتر اعتیاد در آینده باشد. نکته مهم این است که این نشانگر عصبی ممکن است برای متمایز کردن مصرف کنندگان مواد از غیرمصرف کنندگان نیز استفاده شود، و آن را نه تنها به یک نشانگر عصبی برای ولع خوردن، بلکه به یک نشانگر عصبی بالقوه تبدیل می کند که ممکن است روزی در تشخیص اختلالات مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.
برای بسیاری از بیماری ها نشانگرهای بیولوژیکی وجود دارد که پزشکان می توانند از آنها برای تشخیص و درمان بیماران استفاده کنند. به عنوان مثال، برای تشخیص دیابت، پزشکان نشانگر خونی به نام A1C را آزمایش می کنند.
هدی کوبر، دانشیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی ییل یکی از نویسندگان این مطالعه گفت: یکی از مزایای داشتن یک شاخص بیولوژیکی پایدار برای یک بیماری این است که می توانید آزمایش را به هر فردی بدهید و بگویید که آن بیماری را دارد یا ندارد. و ما چنین چیزی را برای آسیب شناسی روانی و مطمئناً برای اعتیاد نداریم.
کوبر و همکارانش، لئونی کوبان از CRNS و تور واگر از کالج دارتموث، برای تعیین اینکه آیا میتوان چنین نشانگری را برای میل شدید ایجاد کرد یا خیر، از یک الگوریتم یادگیری ماشینی استفاده کردند. ایده آنها این بود که اگر بسیاری از افرادی که سطوح ولع مصرف مشابهی را تجربه میکنند، الگوی فعالیت مغزی خود را به اشتراک بگذارند، یک الگوریتم یادگیری ماشینی ممکن است بتواند آن الگو را شناسایی کرده و از آن برای پیشبینی سطوح ولع مصرف بر اساس تصاویر مغزی استفاده کند.
برای این مطالعه، آنها از دادههای تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) استفاده کردند، که بینشی از فعالیت مغز ارائه میدهد، و ارزیابیهای خود گزارشی از ولع غذا از 99 نفر برای آموزش و آزمایش الگوریتم یادگیری ماشینی استفاده کردند. دادههای fMRI در حالی جمعآوری شد که افرادی، که خود را مصرفکننده یا غیرمصرف کننده مواد مخدر معرفی میکردند، تصاویری از مواد مخدر و غذاهای بسیار خوش طعم را مشاهده کردند. سپس شرکتکنندگان ارزیابی کردند که چقدر میل شدید به آیتمهایی که میدیدند.
به گفته محققان، این الگوریتم الگویی از فعالیت مغز را شناسایی کرده است که می تواند برای پیش بینی شدت میل به مواد مخدر و غذا به تنهایی از تصاویر fMRI استفاده شود. الگویی که آنها مشاهده کردند – که آنها آن را امضای هوس عصبی زیستی (NCS) نامیدند، شامل فعالیت در چندین ناحیه مغزی است که برخی از مطالعات قبلی با مصرف مواد و ولع مصرف مرتبط هستند. با این حال، NCS همچنین سطح جدیدی از جزئیات را ارائه میکند و نشان میدهد که چگونه فعالیت عصبی در زیرمنطقههای این مناطق مغز میتواند ولع مصرف را پیشبینی کند.کوبر میگوید: این به ما درک بسیار دقیقی از نحوه تعامل این مناطق و پیشبینی تجربه ذهنی ولع خوردن میدهد.
NCS همچنین نشان داد که پاسخهای مغز به نشانههای دارو و غذا مشابه است و نشان میدهد که ولع مصرف مواد مخدر از همان سیستمهای عصبی ناشی میشود که ولع غذا را ایجاد میکنند. نکته مهم این است که نشانگر قادر بود مصرف کنندگان مواد مخدر را از غیرمصرف کنندگان بر اساس پاسخ مغز آنها به نشانه های مواد مخدر، اما نه به نشانه های غذایی، متمایز کند.
کوبر گفت: و این یافتهها مختص یک ماده نیست، زیرا ما شرکتکنندگانی را که کوکائین، الکل و سیگار مصرف میکردند، وارد کردیم و NCS ولع مصرف را در همه آنها پیشبینی میکند. بنابراین، این واقعا یک نشانگر زیستی برای ولع مصرف و اعتیاد است. چیزی مشترک در همه این اختلالات مصرف مواد وجود دارد که در یک لحظه ولع مصرف مشخص می شود.
واگر همچنین اشاره میکند که فرآیندهای هیجانی و انگیزشی که ممکن است شبیه به هم به نظر برسند، در واقع مسیرهای مغزی متفاوتی را شامل میشوند و میتوانند به روشهای مختلفی اندازهگیری شوند.
او گفت: آنچه ما در اینجا میبینیم احتمالاً یک امضای کلی برای «پاداش» نیست، بلکه چیزی انتخابیتر برای میل به غذا و دارو است.
علاوه بر این، NCS همچنین یک هدف مغزی جدید را برای درک بهتر اینکه چگونه میل به غذا و مواد مخدر ممکن است تحت تأثیر زمینه یا حالتهای احساسی قرار گیرد، ارائه میکند. کوبان گفت: به عنوان مثال، ما میتوانیم از NCS در مطالعات آینده برای اندازهگیری اینکه چگونه استرس یا احساسات منفی میل به مصرف مواد مخدر یا افراط در شکلات مورد علاقهمان را افزایش میدهند، استفاده کنیم.
کوبر خاطرنشان می کند که اگرچه یافته های مربوط به NCS امیدوارکننده است، اما نیاز به اعتبارسنجی بیشتر دارد و هنوز برای استفاده بالینی آماده نیست. این یافته احتمالاً چند سال بعد تایید خواهد شد. اکنون، او، به همراه تیم و همکارانش، در حال کار برای درک عمیقتر این شبکه از مناطق مغزی هستند تا ببینند آیا NCS میتواند پیشبینی کند که افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد چگونه به درمان پاسخ خواهند داد. او گفت که این نشانگر عصبی را به ابزاری قدرتمند برای اطلاع رسانی استراتژی های درمانی تبدیل می کند.
کوبر گفت: امید ما این است که مغز، و به طور خاص NCS به عنوان یک شاخص بیولوژیکی پایدار، ممکن است به ما این امکان را بدهد که نه تنها تشخیص دهیم که چه کسی دارای اختلال مصرف مواد است و تفاوت در نتایج افراد را نیز درک کنیم، بلکه چه کسانی را نیز چطور تشخیص دهیم و او چگونه به درمان های خاص پاسخ خواهد داد.
منبع :medicalxpress
مترجم: سید سپهر ارومیهء