او كل جهان را به يك مخلوق حساب شده تعبير كرده و معتقد بود كل جهان همانند يك ساعت است كه سازنده آن خداست. وی در عین حال یکی از بزرگترین فیسلوفان عصر روشنگری است.وی معتقد بود كه تمامي شاخههاي علوم (انساني، تجربي، تئوري و…) از نظام واحدي پيروي ميكنند و اصول مشتركي بر آنها حاكم است. نگاه او به هستي بر اين اساس بود كه يك روح و خرد واحد در راس همه امور بر جهان حاكم است كه بر تمام ذرات جهان احاطه دارد. مخالفت لايب نيتز با نيوتن هم مشهور است.
لایب نیتز، نیوتن، کانت و دکارت
نيوتن معتقد بود كه ماده مقداري از خلاء – فضا – را پر كرده است و از نظر او ميزان خلا در هستي به مراتب بيش از ماده بود اما لايب نيتز با اين موضوع مخالف بود و اعتقاد داشت كه «هرچه مقدار ماده بيشتر باشد فرصت بيشتري براي خداوند فراهم است كه حكمت و قدرت خود را اعمال كند». او حتي ميگويد من قبل از انتشار نيوتن معتقد شدم كه جاذبه متناسب است با عكس مربع مسافت و من بر اين نظريه دست يافتم و در شگفتم كه چرا نيوتون به دليل علمي من دست نيافته است.
لايب نيتز درباره كانت نيز معتقد است كه اصول وي از يقين كامل برخوردار نيست.او در ارتباط با فلسفه دكارت ميگويد: «اگر دكارت اصول خود را مانند اصول هندسه اقليدس صرفا بر اساس استدلال عقلي بنا ميكرد، تفكر او موفقيت كامل داشت. اما اشكال كار او اين است كه اين اصول را مانند علماي هندسه بر اساس عقل محض اثبات برهاني نكرده است. بنابر اين اصول او از يقين كامل برخوردار نيست.» حركت از سكون مطلق آغاز نميشود و به سكون مطلق هم نميگرايد او در ارتباط با يكي از اصول فلسفي خود ميگويد «تمامي طبقات مختلف اشيا كه مجموع آنها كل جهان را تشكيل ميدهد، در علم خداوند شبيه به نقاط روي يك منحني در صفحه مختصات است… بنابراين انسان با حيوان، حيوان با نبات، نبات با سنگواره و… همه در مجموع روي اين منحني حلقههاي به هم پيوسته يك زنجير را تشكيل ميدهند.» وي در تشريح بيشتر اين مطلب كه آن را قانون اتصال مينامد ميگويد: «… در طبيعت طفره وجود ندارد. اين همان قانوني است كه من آن را اتصال ناميدهام. قانون اتصال حاكي از آن است كه ما هميشه از كوچك به بزرگ و يا برعكس حركت ميكنيم و در اين حركت هميشه حدود واسطهاي وجود دارد. حركت از سكون مطلق آغاز نميشود و به سكون مطلق هم نميگرايد. نظر لايب نيتز درباره گزارهها خيلي امروزي است. او ميگفت: هرخبر يا گزاره صادق يا كاذب بايد متعلق به يكي از اين 2 قسم باشد: گزاره ممكن است صادق باشد به قسمي كه تعريف به حد صادق است. در مثل گزاره «همه افراد مجرد انگلستان غيرمتاهلند» نيازي به پژوهش واقعيتهاي خارجي ندارد و هركسي زود درمييابد كه اين گزاره صادق است و صدق آن به حكم الفاظ آن ضروري است. قسم ديگر گزاره نيز داريم كه صدق و كذب آن نياز به تحقيق دارد. مانند «ميموني در اتاق مجاور است»، كه ممكن است صادق يا كاذب باشد. اينها گزارههاي تحليلي و تركيبياند كه بعد، كانت آنها را با دقتي بيشتر از لايب نيتز صورتبندي كرد.
آثار لایب نیتز
لایب نیتز در زمان زندگانی خود چند کتاب بیشتر به چاپ نرساند و شاهکار او «مونادولوژی »، چنان توفیقی در موجزنویسی است که برای تفسیر کامل آن، شخص باید به بسیاری از آثار دیگر و نامه های او بنگرد تا از استدلال های تفصیلی نهفته در نتایج آنها، باخبر شود . این کتاب ها از مهمترین آثار او هستند: گفتمان درباره متافیزیک، رساله های جدید درباره فهم انسان، تئودیسه و نامه هایی به آرنولد، کلارک، دووفلدر و بوسوئه .
گزارش: اعظم حسن تقی
No tags for this post.