تاریخ شفاهی درباره مردم است و زندگی را به درون بطن تاریخ میبرد و حوزه ها و لایه های آن را گسترده می کند. قهرمانان و شخصیت های این حوزه صرفا از میان رهبران نیستند، بلکه از اکثریت گمنام مردم اند که شاید هرگز کانالی برای ابراز عقاید و سنتی که در طول زندگی شان طی کرده اند، در اختیار نداشته اند.
تاریخ شفاهی، تاریخ را به بطن جامعه می برد و روح آن را استخراج می کند. این حوزه به افراد و مخصوصاً بزرگسالان کمک می کند که به اعتبار و اعتماد به نفس دست یابند و خود را ارزشمند بدانند. تاریخ شفاهی پلی بین طبقات اجتماعی و همچنین بین نسلها ایجاد می کند، به طوری که سوژه های مختلف با مفاهیم و عقاید مشترک می توانند حس تعلق را به یک مکان یا زمان ارائه دهند. تاریخ شفاهی اسطوره های پذیرفته شده و بدیهی تاریخ و سنجش یک سویه ای که ذات سنت بشریت است، را به چالش می کشد و ابزاری را برای تحول بنیادین و ریشه ای معنا و مفهوم اجتماعی تاریخ ارائه می دهد.
به این دلیل که تاریخ شفاهی فقط در انحصار نخبگان و قدرتمندان نیست، مصاحبه با توده مردم کانالی به سوی ارتباط و شناخت بیشتر فرهنگ عامه به شمار می آید. بنابراین، متون تاریخ شفاهی می توانند به عنوان منبعی ارزشمند و غنی برای تحقیقات و پژوهش های روانشناختی و مردم شناختی به کار روند. مصاحبه های تاریخ شفاهی متکی به گفتار است و گرچه بخش اعظم فرایند گفتار توسط مصاحبه شونده صورت می گیرد، مصاحبه گر نیز دارای نقشی اساسی است و در انجام یک مصاحبه بامحتوا نقش مهمی را ایفا می کند.
متون تاریخ شفاهی می توانند به عنوان منبعی ارزشمند و غنی برای تحقیقات و پژوهش های روانشناختی و مردم شناختی به کار روند.
مصاحبه شفاهی دارای حداقل دو بازیگر یعنی مصاحبه گر و مصاحبه شونده است و دو فاعلیت بر روند مصاحبه و در نهایت بر متن نهایی تاریخ شفاهی به فعل می رسند. در مصاحبه هایی که دارای چند مصاحبه شونده و یا چند مصاحبه گر است، این فاعلیت ها افزایش می یابد. بنابراین می توان گفت که مصاحبه شونده و مصاحبه گر دارای روابطی در هم تنیده در طول مصاحبه هستند و نقش عمدهای را در روایت نهایی و مکتوب تاریخ شفاهی ایفا می کنند.
وحید طبائی، محقق و مولف تعدادی از کتب تاریخ شفاهی از جمله "کتاب ملی تجارب مدیران ایران"، "تاریخ شفاهی بانک مرکزی" و کتاب "تجارب مدیریت و بهرهوری" در پاسخ به سوال خبرنگار سیناپرس درباره چگونگی شکل گیری تاریخ شفاهی میگوید: باید توجه داشت قبل از تاریخ شفاهی به معنای رایج امروزی، باید روایت و نقل شفاهی را مدنظر قرار داد. از این رو تاریخ نگاران برای ثبت وقایع، علاوه بر منابع رسمی و حکومتی، جهت بررسی و راستی آزمائی اخبار به روایت دیگر شاهدان آن واقعه هم رجوع می کردند. به عنوان مثال میتوان از ژولز میشله فرانسوی نام برد که در کتاب تاریخ انقلاب فرانسه از این شیوه استفاده کرد. اما تاریخ شفاهی به شکل امروزی پس از پیشرفت تکنولوژی و ساخت وسائل ثبت و ضبط صوت اتفاق افتاد و شاید بتوان از آلن نونیز به عنوان اولین مورخ شفاهی دوره جدید نام برد که در دانشگاه کلمبیا و در سال 1947 این اقدام را آغاز و تکمیل کرد.
طبائی درباره وضعیت تاریخ شفاهی در ایران و سازمان های فعال در این زمینه افزود: در ایران تاریخ شفاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت. دلیل این موضوع هم چند اتفاق بسیار مهم از جمله تغییر حکومت ایران و پس از آن نیز دفاع مقدس است که بستری مناسب از خاطرات را جهت ثبت در خود داشت. اما از سازمانهایی که در ایران اقدام به گردآوری تاریخ شفاهی می کنند میتوان به سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مرکز اسناد و کتابخانه مجلس و موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اشاره کرد.
از سازمانهایی که در ایران اقدام به گردآوری تاریخ شفاهی می کنند میتوان به سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مرکز اسناد و کتابخانه مجلس و موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران اشاره کرد.
این محقق و مولف رویکردهایی را برای شناساندن بهتر تاریخ شفاهی به مردم لازم میداند و میگوید: باید از دو منظر ورود کرد. اول این که مردم را با تاریخ شفاهی و کارکردهای آن آشنا کنیم که این کار نیز باید از دانشگاه ها و دبیرستان ها آغاز شود و دوم اینکه موضوعاتی را برای ثبت به صورت تاریخ شفاهی انتخاب و کار کنیم که حداقلهای لازم برای جذب مخاطب را داشته باشد. البته باید توجه داشت که بسیاری از موضوعات تاریخ شفاهی، محلی یا بومی و یا ویژه مخاطبین خاص گردآوری می شوند. مثلا تاریخ شفاهی یک روستا یا شهر کوچک، شامل سنتها و آداب و شیوه زندگی و اتفاقات این منطقه شاید فقط برای اهالی آن منطقه و تعداد کمی از پژوهشگران جذابیت داشته باشد. البته پیشنهاد من برای گسترش فرهنگ تاریخ شفاهی نیز همین موضوع است که پروژههای تحقیقاتی در زمینههای مردم شناسی و جامعه شناسی و فرهنگ و فولک مناطق ایران را با شیوه تاریخ شفاهی مستند کنیم.
به گفته طبائی دانشگاه ها و نهادهایی در دنیا در زمینه تاریخ شفاهی سرآمد هستند.
در آمریکا دانشگاه های کلمبیا، اوکلاهاما و برکلی مراکز تاریخ شفاهی خود را قبل از سال 1960 راهاندازی کرده اند و پس از آن دانشگاه های دیگری نیز این مسیر را ادامه دادند. اما تاریخ شفاهی با موضوع ایران، مرکز تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد اقدام به مصاحبه با شخصیت های اکثرا سیاسی و اقتصادی و البته در موارد معدودی، فرهنگی ایرانی پیش از انقلاب ایران را با عنوان "تاریخ شفاهی ایران" انجام داده است.
وی در پایان درباره تدریس تاریخ شفاهی در سطح دانشگاهی و آکادمیک میگوید: سال های زیادی است که این مبحث در دنیا تدریس می شود. حتی در ایران هم برخی دانشگاها تدریس این درس را آغاز کرده اند و به نظر من تاریخ شفاهی یک مبحث میان رشته ای است که رشته های بسیاری از علوم انسانی می توانند از محصولات تاریخ شفاهی استفاده کنند.
گفتگو: شه تاو ناصری
No tags for this post.