هر سال تعداد ثروتمندان و سطح ثروت آن ها با سرعتی بیش از رشد اقتصاد جهانی افزایش می یابد. خصوصی سازی در بازارهای در حال ظهور، شکوفایی فناوری به همراه پول ایجاد شده، رشد صنعت مالی و همچنین قیمت های افزایش یافته کالاها، همگی ثروت میلیاردهای موجود را افزایش داده و در عین حال طبقه جدیدی از افراد ثروتمند را در بازارهای در حال ظهور خلق کرده است.
امروزه، سرمایه خصوصی موجود در دستان میلیاردرها نمایانگر 9 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است؛ این در حالی است که سرمایه خصوصی این افراد 20 سال پیش، سه درصد تولید ناخالص دنیا بود. بنابراین اخیرا میلیاردرهایی ظهور کرده اند که نقش مهمی را در اقتصاد دنیا ایفا می کنند.
در نگاه اول، به نظر می رسد این روند کاملا منفی است با این حال، نسل جدید اشخاص ثروتمند متفاوت از افرادی هستند که پیش از آن ها آمدند. از یک طرف، در دو دهه گذشته، تعداد بیشتری از میلیاردرها، میلیاردرهای خودساخته هستند. مهم تر از این، در مقایسه با افراد ثروتمند نسل پیش، به نظر می رسد ثروتمندان جدید علاقه مند به سرمایه گذاری مقادیر بزرگتری از سرمایه خود در پروژه های اجتماعی هستند.
می توان گفت با افزایش نابرابری ثروت، فضای کمتری برای کارآفرینان خودساخته وجود دارد و اقتصادهای دنیا بیشتر متشکل از شرکت های نسل های خانوادگی است. با این حال، تحلیل جدید دانشمندان نشان می دهد طی 20 سال اخیر، نسبت میلیاردرهای خودساخته از نصف به دو سوم میلیاردرهای دنیا رسیده است.
تعداد رو به رشد ثروتمندان جدید، اقتصاد دنیا را شکوفا کرده و این موضوع بیشتر به یمن پیشرفت های فناورانه، مدل های کارآمد تجاری و نوآوری هایی است که این افراد ثروتمند را در جایگاه نخست اقتصاد دنیا قرار داده اند.
یکی از راه های توجیه کردن این موضوع آن است که امروزه کارآفرینان بااستعداد در مقایسه با گذشته بیشتر قادرند که درآمد بالایی کسب کنند.
تحقیقات نشان می دهد در بسیاری از موارد، تعداد رو به رشد ثروتمندان جدید، اقتصاد دنیا را شکوفا کرده و این موضوع بیشتر به یمن پیشرفت های فناورانه، مدل های کارآمد تجاری و نوآوری هایی است که این افراد ثروتمند را در جایگاه نخست اقتصاد دنیا قرار داده اند. این امر نه تنها منجر به کسب درآمد بیشتر می شود بلکه برای بسیاری منبع عادلانه تر ثروت در مقایسه با کسانی است که میراثی به آن ها می رسد و آنها نیز ثروت شان را به نسل های بعدی منتقل می کنند.
با گذشت زمان، بسیاری از خانواده های ثروتمند تلاش کرده اند که چیزی را به جامعه عرضه کنند. به طور مثال بنیاد راکفلر که در سال 1913 توسط این خانواده میلیاردر تاسیس شد و دو دهه بعد، مدیر بخش دارو و بهداشت عمومی این بنیاد جایزه نوبل پزشکی را از آن خود کرد زیرا او و بنیادش تحقیقاتی را در زمینه تب زرد انجام داده بودند.
امروزه، تعداد ثروتمدان بیشتری این موضوع را پذیرفته اند که به دلیل موقعیت ممتازشان موظفند بخشی از ثروت شان را به جامعه باز گردانند. فقط 20 سال پیش، صرفا از 10 مورد ثروتمندترین افراد دنیا، دو تن به نام های وارن بافت و بیل گیتس بودند که خود را متعهد به استفاده از ثروتشان برای فعالیت های اجتماعی متعهد کرده اند.
هم اکنون تعداد بیشتری از میلیاردرها پا در این عرصه گذاشته اند و به طور مثال، گیوینگ پلج جایی است که افراد بی نهایت ثروتمند متعهد می شوند بخش اعظمی از ثروتشان را به عوامل بشردوستانه اختصاص دهند. زمانی که این موسسه در سال 2010 تاسیس شد، 40 نفر به آن ملحق شدند و بودجه کل آن بیش از 125 میلیارد دلار بود. با این حال امروزه می توان 142 نام را در فهرست این نهاد دید که ارزش مشارکت آن ها 732 میلیارد دلار است. این میزان یک درصد تولید ناخالص دنیا و 10 درصد ثروت میلیاردرهاست.
دنیا در حال مشاهده نسل جدیدی از ثروتمندان است که در سنین جوانتر در حال کسب موفقیت و ثروت هستند و تصمیم گرفته اند از این ثروت برای بر جای گذاشتن تاثیرات مثبت و ماندگار بر دنیا استفاده کنند.
میزان جهانی نابرابری موضوعی نیست که نادیده گرفت و این موضوع نه تنها ناعادلانه است بلکه تحقیقات نشان می دهد برای رشد اقتصاد دنیا نامطلوب خواهد بود. در این میان یافتن راه های چگونگی برخورد با ظهور نابرابری یکی از چالش های کلیدی پیش روی دنیای امروز است.
امروزه نسل جدیدی از میلیاردرهای خودساخته دریافته اند که آن ها نیز هم می توانند در برخورد با این چالش ها ایفای نقش کنند.
منبع: مجمع جهانی اقتصاد
ترجمه: شه تاو ناصری
No tags for this post.