نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

مقابله با بیابان زایی مستلزم کاهش وابستگی کشور به منابع آب و خاک است

کارشناسان گسترش مناطق بیابانی را از دستاوردهای توسعه افسارگسیخته شهری می دانند که از چند دهه قبل دنیا را درگیر خود کرده است و معتقدند کاهش وابستگی به منابع آب و خاک و رفتن به سمت دستیابی به انرژی های نو، یک راهکار مهم برای مقابله با بیابان زایی است.

 

طبق تعریف دفتر عمران ملل متحد UNDP، بیابان عبارت است از تخریب زمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب که ناشی ار فعالیت های انسانی یا مولفه های طبیعی است.
بر اساس این تعریف، هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، بیابان زایی است. نماد افت کارایی یک سرزمین، مهاجرت مردم است زیرا دیگر در آن منطقه نمی توانند معیشت خود را تامین کنند. 
طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی، در دو دهه اخیر حدود یک سوم کل روستاهای کشور خالی از سکنه شدند و این بحران حاشیه نشینی را مضاعف کرده است، از سوی دیگر این نشانه بیایان زایی است. به عبارت دیگر، حاصلخیزی خاک کم شده است و مردم آب ندارند و با پناه آوردن به سم و کود بیشتر هم نمی توانند معیشت خود را تامین کنند و چاره ای جز مهاجرت پیدا نمی کنند.
کار پژوهشی دقیقی در مورد افزایش نرخ سالانه بیابان در کشور انجام نشده است، اما شواهد نشان می دهد که سالانه یک درصد به بیابان های کشور اضافه می شود.
علاوه بر این، فرسایش خاک نیز معضل دیگری است که با روند بیابان زایی نمود پیدا می کند، اکنون حدود 75 میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش آبی و 20 میلیون هکتار فرسایش بادی قرار دارند و حدود 5 میلیون هکتار نیز متاثر از فعالیت های کشاورزی هستند. 
از سوی دیگر، گرمایش زمین نیز به عنوان یک عامل طبیعی در تشدید بیابان زایی نقش دارد، پیش بینی ها نشان می دهد تا چند سال آینده 1.5 تا 2 درجه افزایش دما خواهیم داشت بنابراین حتی ممکن است مناطقی مانند استان های گلستان و مازندران نیز تحت تاثیر روند بیابان زایی قرار گیرند.
روند توسعه بیابان منحصر به ایران نیست بلکه معضلی جهانی است. بر همین اساس سازمان ملل در سال 1991 کمیته ای بین دولتی برای تدوین کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی راه اندازی کرد و پس از سه سال در 17 ژوئن 1994، کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی (UNCCD) را تاسیس و این روز را به عنوان روز جهانی مقابله با بیابان زایی نام گذاری کرد. 
شعار امسال روز جهانی مقابله با بیابان زایی 'حفاظت از زمین، بازیابی خاک، مشارکت دادن مردم' تعیین شده است.
بر این اساس، ایرنا به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابان زایی در میزگردی با حضور 'محمد درویش' مسوول نگارش برنامه مدیریت 20 ساله بیابان در ایران، 'علی بالی' رییس گروه بررسی های جغرافیایی سازمان حفاظت محیط زیست و 'محمد خسروشاهی' رییس بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع به بررسی علل و عوامل بیابان زایی و روند مقابله با آن پرداخت.

*** بیابان و بیابان زایی 
محمد درویش مسوول نگارش برنامه مدیریت 20 ساله بیابان در ایران گفت: بیابان یک اکوسیستم است یعنی در آن گونه های خاص گیاهی و جانوری وجود دارد که در مناطق دیگر نیست و با برنامه های بیابان زدایی، این گونه ها هم نابود می شوند. بنابراین بیایان زدایی غلط است، بیایان در جایی که باید باشد، بهترین پاسخ طبیعی به شرایط زیست بوم است.
وی افزود: اما آنچه خطرناک است، گسترش قلمرو بیابان به اکوسیستم های جنگلی، مرتعی و تالابی است که باید جلوی آن گرفته شود. این گسترش ناشی از فشارهای انسانی و بارگذاری های غلط مدیریتی است که از جمله سبب شده است در جنوب پایتخت، سالانه 36 سانتیمتر نشست زمین داشته باشیم.
وی ادامه داد: کاهش سطح آب های زیر زمینی و روان شدن ریزگردها به سمت تهران، همه نشانه بیابان زایی است که باید جلوی آن گرفته شود و با برنامه ریزی های اصولی و اجرای به موقع آنها بیابان را مهار کنیم.
درویش گفت: سازمان ملل بیش از سه دهه است که تلاش می کند با کنوانسیون مقابله با بیابان زایی، مانع پیشرفت بیابان در جهان شود و بر اعضا فشار می اورد که هر کدام برنامه ای تحت عنوان برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی تعریف کنند، یعنی هر دولتی باید موظف باشد برنامه های توسعه ای خود را به نحوی مدیریت کند که اجرای آنها منجر به افزایش نرخ بیابان زایی در کشور نشود. هدف سازمان ملل سرو سامان دادن به روند مهار بیابان زایی است.
وی در پاسخ به این پرسش که نرخ بیابان زایی در کشور چگونه مشخص می شود و افزایش می یابد، افزود: از روی یکسری شاخص ها می توان به افزایش بیابان زایی در کشور پی برد، مثلا وقتی روستاها متروکه می شوند، این یعنی اینکه بیابان زایی اتفاق افتاده و غیر قابل انکار است.
مدیر کل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: وقتی که سطح آب زیر زمینی پایین می رود، یعنی بیابان زایی در حال رخ دادن است، بیابان زایی مطابق تعریف دفتر عمران ملل متحد ( UNDP ) عبارت است از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب که ناشی از فعالیت های انسانی یا مولفه های طبیعی است.
درویش گفت: بنابراین هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، یک بیابان زایی است، نماد افت کارایی یک سرزمین مهاجرت مردم است در جایی که مردم مهاجرت می کنند، یعنی بیابان زایی رخ داده است و دیگر مردم آن منطقه نمی توانند معیشت خودشان را به دست آورند.
وی افزود: طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی، در دو دهه اخیر حدود یک سوم کل روستاهای کشور خالی از سکنه شدند و این بحران حاشیه نشینی را اضافه کرده و از سوی دیگر این نشانه بیایان زایی است، مردم آب ندارند، حاصلخیزی خاک کم شده و با پناه آوردن به سم و کود بیشتر هم نمی توانند معیشت خودشان را تامین کنند و چاره ای جز مهاجرت پیدا نمی کنند.
وی اظهار کرد: چنین وضعیتی ناشی از بیابان زایی است یعنی ما به نحوی چیدمان توسعه را مدیریت کردیم که منجر به بدهکاری اکولوژیکی کشور و افت شاخص های مرتبط با بیابان زایی شده است.
درویش گفت: زمانی در کشور 1.3 دهم میلیون گونه های حیات وحش مانند کل و بز، قوچ و میش، آهو، جبیر، مرال، گوزن و یوزپلنگ وجود داشت اما براساس آماری که معاونت محیط طبیعی در سال 1392 اعلام کرد، مجموع علفخواران ما به کمتر از 110 هزار راس رسیده است یعنی 9 دهم را از دست داده ایم که این خود نشانه بیایان زایی است.
وی ادامه داد: سرزمینی که نتواند از خرامیدن امن کل ها، بزها، میش ها، مرال ها و یوزپلنگ هایش حمایت کند، یعنی تحت تاثیر فعالیت کاهنده ای به نام بیابان زایی است،
درویش ادامه داد: نشانه اضمحلال یک سرزمین این است که دیگر در آن سرزمین ردپایی از پلنگ ها، یوزپلنگ ها، شیرها و ببرها یعنی گوشتخواران صدر هرم غذایی نباشد در واقع اتفاقی که دارد می افتد، جمعیت آنها به شدت رو به کاهش است و ما با تغییر کاربری اراضی و بی توجهی به حریم های امن زیستگاه ها داریم به این روند دامن می زنیم.
وی افزود: بیابان زایی در حال تشدید است، زیرا سیل خیزی رو به افزایش است، سیل خیزی را که نمی توان انکار کرد، خسارت ناشی از سیل در حال افزایش است، یعنی جابجایی خاک افزایش می یابد، پوشش های گیاهی که می توانستند حافظ خاک باشند از بین رفته اند و نرخ جابجایی خاک افزایش یافته است.

*** نرخ دو میلیارد تنی جابجایی خاک در سال 
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع گفت: بر اساس برآورد انجمن ملی خاک ایران، نرخ جابجایی خاک کشور در بهترین حالت به دو میلیارد تن در سال رسیده است، برخی برآوردها تا 4.6 میلیارد تن را هم نشان می دهد، حتی اگر همان دو میلیارد تن را در نظر بگیریم سه برابر متوسط آسیا است، با توجه به این که هر تن خاک 28 دلار ارزش دارد، می شود 56 میلیارد دلار در سال.

*** افزایش سالانه یک درصد بیابان در کشور 
درویش با تاکید بر شتاب بیابان زایی در کشور اظهار کرد: در خصوص نرخ دقیق افزایش سالانه بیابان در کشور کار پژوهشی و علمی دقیقی انجام نشده است اما از روی شاخص ها و شناسه هایی که وجود دارد، می توان گفت که سالانه یک درصد افزایش بیابان در کشور داریم که نشانه آن کاهش رویشگاه های جنگلی، افت حاصلخیزی خاک و افت سطح آب های زیرزمینی است. 

*** گرم شدن زمین تا دو درجه 
همچنین علی بالی رییس گروه بررسی های جغرافیایی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: دو عامل طبیعی و انسانی در توسعه بیابان نقش دارد. در عوامل انسانی کشاورزی های ناپایدار، استفاده بیش از حد از آب های زیرزمینی، شور و قلیایی شدن خاک، چرای بیش از حد دام، فشار زیاد به جنگل ها و مراتع و تغییر کاربری اراضی است که موجب می شود فعالیت های انسانی نقش تشدیدکننده را در روند بیابان زایی ایفا کند.
وی افزود: مساله دیگر که باید مد نظر قرار دهیم، بحث تغییرات اقلیمی است که در جهان شاهد آن هستیم و بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است، ایران از جمله کشورهایی است که تغییرات اقلیم تاثیرات منفی بر آن می گذارد، مثلا پیش بینی ها نشان می دهد تا چند سال آینده 1.5 تا 2 درجه افزایش دما خواهیم داشت.
بالی ادامه داد: این افزایش دما باعث می شود تبخیر آب بیشتری داشته باشیم، از طرفی بارندگی ها هم کاهش یافته و یا نامنظم شده اند، بنابراین عوامل انسانی و طبیعی با هم موجب شده اند تا فشار بیشتری بر اکوسیستم وارد شود.

***راهکارها
مساله مهم این است که حال چه کنیم تا از گسترش بیابان جلوگیری شود.
بالی در پاسخ گفت: گزارش های مختلف سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری، UNDP و سایر نهادها، به برخی راهکارها مانند معیشت جانبی، کاهش چرای دام، کاهش بهره برداری از سفره های آب های زیرزمینی، کاهش استفاده از کودها و سموم و کنترل فرسایش اساره کرده اند. اکنون حدود 75 میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش آبی، 20 میلیون هکتار فرسایش بادی و حدود 5 میلیون هکتار تحت تاثیر فعالیت های کشاورزی قرار دارند. 
بالی افزود: اما موضوع اصلی این است که چگونه این وضعیت را کنترل کنیم، مساله دیگر این است که همیشه گمان می کنیم بیابان در نواحی خشک و نیمه خشک وجود دارد، در حالی که این وضعیت کم کم دارد خود را در بخش هایی از مازندران و گلستان نیز نشان می دهد، اگر نخواهیم با جدیت به این مسائل فکر کنیم ممکن است 20 یا 30 سال دیگر بخش هایی از گلستان و یا مازندران در معرض بیابانی شدن قرار گیرند.
وی ادامه داد: ممکن است اکوسیستم جنگلی و جامعه گیاهی تغییر کند، مثلا برخی از گیاهان نابود شوند و گونه های دیگری جایگزین آنها شوند، بنابراین در بحث بیابان زایی باید این حساسیت را داشته باشیم که ممکن است برای کل کشور پیش بیاید نه فقط در نواحی خشک و نیمه خشک و نواحی مرکزی رخ دهد.

*** غفلت در اجرای آمایش سرزمین/ نبود همگرایی سازمان ها 
بالی در پاسخ به این سوال که یکی از مهمترین راهکارهای موجود چیست گفت: موضوعی که در ایران نسبت به آن غفلت شده و نتوانستیم آن را عملیاتی کنیم با اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و استانداری ها هم درگیر آن هستند، بحث آمایش سرزمین است. در آمایش سرزمین است که می توان فهمید زیست بوم های حساس و شکننده چیست و در چه شرایطی قرار دارند.
وی افزود: وقتی این زیست بوم ها شناسایی شوند، می توان برای آنها برنامه ریزی داشت، چالش های مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از آنها این است که نحوه مدیریت و رویکرد یکپارچه برای حل یک موضوع را نداریم، مثلا وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری ها در برخی از موارد خیلی همگرایی ندارند، نه اینکه نخواهند داشته باشند، شاید از نظر ساختاری و قانونی نتواستند این کار را انجام دهند و گرنه تمام دستگاه ها می گویند که ما معتقدیم باید با هم کار کنیم اما در عمل به آن نرسیده ایم.

*** نقش بی بدیل اعتبارات در مقابله با روند بیابان زایی 
بالی ادامه داد: موضوع مهمتر این است که باید به بحث اعتبارات اهمیت بیشتری داده شود، شاید یکی از دلایلی که در مقابله با بیابان زایی زیاد موفق نبودیم اعتبارات است، جنگل کاری و کشت گونه های بومی ما نسبت به روند تخریب شتاب کمتری دارد.

*** کمربند سبز مانع توسعه بیابان نمی شود 
امروزه کارشناسان امر معتقدند که جنگل کاری دیگر راه صحیح مقابله با بیابان زایی نیست، زیرا وقتی نهالی کاشته می شود حداقل دو سال آن را آبیاری می کنند و بعد از آن درخت باید با استفاده از ریشه خود از منابع آب های زیر زمینی تغذیه کند اما افت سطح آب های زیر زمینی، مانع از رسیدن آب کافی به ریشه گیاه است. 
درویش در این خصوص گفت: این باور درست است. زمانی در کشور قرارگاه های بیابان زدایی ایجاد کرده بودند و حرفشان این بود که کمربند سبز در اطراف عرصه های بیابانی ایجاد کنند تا مانع گسترش آن شوند.
وی افزود: این که بیابان می تواند در مازندران یا در گیلان اتفاق بیفتد، همان طور که در تهران یا در آبی بیگلو اردبیل اتفاق افتاده است. بر این اساس، این که فکر کنیم می توانیم بیابان را با یک کمربند سبز مهار کنیم، تصوری غلط است. در واقع هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، بیابان زایی است.
وی تاکید کرد: اصولا درختکاری هر جایی فضیلت نیست اولا باید بدانیم که چه درختی را در کجا بکاریم و دوم اینکه اصولا در برخی از مناطق کشور کاشت درخت ممکن است به افزایش برداشت از سفره های آب زیر زمینی و خشک شدن منطقه منجر شود.
درویش گفت: در چند سال گذشته طرح درختکاری در اردستان اجرا شد اما به علت اینکه نتوانستند روند انبوهی درخت را رعایت کنند، تعداد نهال ها در هکتار به شدت افزایش یافت و ریشه درختان مانند مکش عمل کردند و موجب کاهش سفره آبهای زیر زمینی شدند.
وی افزود: یا اجرای طرح 'فلاحت در بلاغت' که در استان فارس انجام شد، پوشش گیاهی اطراف شیراز را به مردم واگذار کردند تا به باغ یا جنگل تبدیل کنند، اما مساله این است که اگر آن منطقه استعداد جنگلی شدن داشت، به طور طبیعی این اتفاق رخ می داد، نتیجه این شد که مردم درخت کاشتند، دو سالی آبیاری کردند اما در نهایت خشک شد که با این کار هم منابع آبی هدر رفت و هم همان مرتع اولیه نابود شد، طبیعت خودش می گوید که چه استعدادی دارد.

*** نابودی 6.5 میلیون هکتار از جنگل های کشور 
وی تاکید کرد: هنر این است که اجازه ندهیم رویشگاه های طبیعی ما در هیرکانی، زاگرس، ارسباران و خلیج فارس نابود شود، یعنی قلمرو 12 میلیون هکتاری جنگل های طبیعی را باید حفظ کنیم.
درویش گفت: این به مراتب بهتر است تا فشار جنگلکاری در آن عرصه ها باشد که بدون آبیاری بتواند در آن درخت مستقر شود هر جایی مجبور به آبیاری باشیم یعنی این که متناسب با توان اکولوژیک رفتار نمی کنیم.
وی ادامه داد: آمارها می گوید از 18.5 میلیون هکتار از جنگل های ما در دهه 1330 اکنون به 12 میلیون هکتار رسیدیم یعنی 6.5 میلیون هکتار از جنگل ها کاهش یافته است، اگر هنر داریم جنگل ها را در آن 6.5 میلیون هکتار عرصه های طبیعی مستقر کنیم در صورتی که در دو دهه اخیر 18 میلیون اصله بلوط را در زاگرس نیز یعنی 30 درصد قلمرو 6.5 میلیون هکتاری از دست داده ایم.
به گفته درویش، این که اطراف تهران، اصفهان، یزد و یا سمنان درختکاری کنیم، فرافکنی است، مساله ما این نیست، کاری که برای مقابله با بیابان زایی باید انجام دهیم درختکاری نیست، این است که شهامت، جسارت و شجاعت داشته باشیم که اشتباهات خود را بپذیریم.
وی گفت: سرزمین ما در قلمرو خشک جهان مستقر شده است، 89.7 دهم درصد خاک کشور فرا خشک، خشک و نیمه خشک است، ما در کمربند خشک زمین قرار گرفتیم، اینجا میانگین نزولات آسمانی یک سوم میانگین جهانی است و در مقابل تبخیر 50 درصد بیشتر است.
وی ادامه داد: بنابراین افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک یک جنایت در حق چنین سرزمینی است، رفتن به سمت کشاورزی سنتی یک جنایت است، اینکه به سد سازی ها چراغ سبز نشان دادند تا آب کشاورزی را تامین کنند یکی از بزرگترین خیانت ها به این سرزمین است.
درویش گفت: الان هم سدسازان دست بالا دارند و بر اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای تاکید دارند، سازمان محیط زیست در ابتدا و تا جایی که می تواند مقاومت می کند، اما در نهایت زیر بار فشارها آن را حذف می کنند.

*** حرکت به سمت انرژی های نو 
وی افزود: برای مهار بیابان زایی باید چیدمان توسعه را متناسب با توان اکولوژیک سرزمین تغییر دهیم، در این سرزمین رفتن به سمت افزایش وابستگی به منابع آب و خاک و یا کشاورزی و دامداری یک اشتباه راهبردی است، باید به سمت استحصال انرژی های نو مانند خورشیدی، بادی، زمین گرمایی و جزر و مدی حرکت کنیم.

*** توجه جدی به مقوله گردشگری 
درویش تاکید کرد: باید به سمت بالفعل کردن توان خود در حوزه گردشگری طبیعی، تاریخی و فرهنگی حرکت کنیم، ایران جزو 10 کشور اول دنیا از نظر جاذبه های فرهنگی و تاریخی و جزو 5 کشور اول دنیا از نظر جذابیت های طبیعی است، اما نود و هفتمین کشور دنیا از نظر درآمد گردشگری است.
وی ادامه داد: این نشاندهنده سوء مدیریت در کشور است، ایران در سال 2015 حدود 1.3 دهم میلیارد دلار درآمد سالانه از محل گردشگری کسب کرد، در حالی که در جنوب ایران کشوری که به اندازه مساحت یک استان مازندران هم نیست، یعنی امارات متحده عربی، در همان سال حدود 14 میلیارد دلار و ترکیه که یک سوم خاک ما را ندارد، 35 میلیارد دلار درآمد گردشگری داشت.
درویش گفت: باید از 4 هزار و 700 کیلومتر مرز آبی خود استفاده کنیم، ترانزیت را افزایش دهیم، زمانی ایران قلب جاده ابریشم بود باید به سمت کسب و کارهای سبز، صنایع 'های تک'، تولید محصولات ثانویه و نه خام فروشی پیش برویم. با تمام این اشتباهات و اذعان تعداد زیادی از مسوولان بر نادرست بودن آنها، اما همچنان در بر همان پاشنه می چرخد.
وی افزود: سدسازی ها موجب شد تا حدود 1 میلیون نفر نخل در منطقه بهمنشیر نابود شود، سد کرخه موجب خشک شدن بخش زیادی از تالاب هورالعظیم و نابودی معیشت مردم شد، به علت برداشت های بی رویه آب های زیر زمینی، دشت میناب دچار فرونشست شده است، حدود 8 میلیون نفر نخل در میناب بود که اکنون فقط 20 هزار نفر باقیمانده یا 1 میلیون اصله درخت انبه بود که اکنون فقط 70 اصله پا برجا است. 

*** توان تامین انرژی خورشیدی یک سال مردم 5 قاره جهان 
درویش ادامه داد: این همه در صورتی است که می توانستیم با انتخاب درست و چیدمان صحیح توسعه، علاوه بر این که مانع بحران شویم، کشوری ثروتمند داشته باشیم، یک سوم خاک ایران یعنی کویر و بیابان است که بر اساس گزارش سال 2006 UNDP ، اگر به سلول های خورشیدی مجهز شوند می توانند انرژی یکساله تمام مردم ساکن در 5 قاره جهان را تامین کنند، این گزارش مربوط به زمانی است که راندمان پانل های خورشیدی در بهترین حالت 15 درصد بود در حالی که اکنون به 32 درصد رسیده است.
وی اظهار کرد: ما می توانستیم تولید کننده اول انرژی در دنیا باشیم و حتی صادرکننده و ثروتمند باشیم بدون این که منابع آب های زیرزمینی ما کاهش یابد، بدون اینکه انتشار گازهای گلخانه ای افزایش یابد.
وی تاکید کرد: فقط مدیر دلسوز بودن برای یک کشور کافی نیست بلکه تخصص بسیار مهم است، ایجاد نیروگاه برق در دشت همدان با هدف ایجاد اشتغال تاسیس شد، اما این کار باعث شد تا حاصلخیزترین دشت همدان نابود و بزرگترین فروچاله ها به وجود آید بنابراین فقط نیت خیر کافی نیست بلکه تخصص لازم است.

*** مدیریت غلط و توسعه بیابان 
محمد خسروشاهی رییس بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع در خصوص راه های مقابله با بیابان زایی گفت: اول باید ببنیم چه عواملی موجب بیابان زایی شده اند. اگر این عوامل شناسایی شوند که تقریبا در ایران شناخته شده هستند، بنابراین راحت می شود در جهت مقابله با بیابان زایی حرکت کرد.
وی افزود: نقش انسان هم در تخریب و هم در بازسازی بسیار موثر است وقتی صحبت از عامل انسانی می کنیم، یعنی از بالاترین مقام مسوول تا اهالی بومی یک منطقه را شامل می شود بنابراین همه ما در حوزه بیابان زایی به نوعی دخیل هستیم.
وی گفت: مثلا فردی که پوشش گیاهی و جنگلی را برای چرای دام نابود می کند، مقصر است یا فردی نیز که زمین را برای کشاورزی، معدنکاری، ویلا سازی تسخیر می کند، در روند بیابان زایی مقصر است حتی خانم خانه داری که در شستن ظروف آب را هدرمی دهد، بدون تقصیر نیست.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، مسوولی هم که بدون نگاه کارشناسانه به خیال خودش در جهت توسعه گام بر می دارد، در جهت تخریب منابع عمل می کند. به طور کلی تجربه 35 ساله فعالیت من در بخش بیابان، نشان می دهد که برای فهمیدن علت توسعه بیابان لازم نیست به سراغ کتاب ها و یا مقالات برویم.
وی گفت: ما کاملا لمس کردیم که مشکل چیست، در حقیقت مدیریت درستی نداشتیم که این مدیریت هم در سیاست گذاری، تخصیص اعتبارات، هدایت و مشارکت مردم نمود یافت و مهمتر این که در هماهنگی سازمان ها و نهادهای مسوول مدیریت درستی نبوده که به اینجا رسیدیم.
وی افزود: بنابراین برای اینکه بتوانیم در جهت مقابله با بیابان زایی گام برداریم، باید به موضوعاتی مانند فرهنگ سازی، هماهنگی بین سازمان ها و استفاده از فناوری های نوین توجه کنیم، متاسفانه امروزه در جهت فرهنگ سازی کم کار کردیم.
وی افزود: حدود 36 سال از پیروزی انقلاب می گذرد و هر هفته نماز جمعه برگزار می شود، ائمه جماعات می توانند با نفوذ کلامی که در مردم دارند، آموزش دهند.
وی ادامه داد: آگاه بودن مردم خیلی مهم است اما و مهمتر این است که مسوولان شناخت پیدا کنند و به منابع طبیعی اهمیت دهند در این صورت می توان امیدوار بود.
وی گفت: موضوع گرد و غبار که اکنون به بحران تبدیل شده، نشانه ناهماهنگی میان نهادهای مختلف و مرتبط است بنابراین مساله مهم توجه به تحقیقات است. وقتی صحبت از منابع طبیعی می کنیم شامل آب، خاک، هوا و پوشش گیاهی است که همه به هم وابسته اند و اگر برای یکی مشکلی ایجاد شود، بقیه را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
وی افزود: بحرانی که روی منابع آبی داریم، به خودی خود روی هوا، پوشش گیاهی و انتشار کربن اثر می گذارد. مساله مهم دیگر اعتبارات و بودجه است، برنامه راهبردی 1404 را 11 سال پیش تهیه کردیم که بر اساس آن باید در این سال حرف اول را در منطقه بزنیم اما متاسفانه کار زیادی انجام نشده است وقتی دلیل را بررسی کردیم متوجه شدیم که به مسائل بودجه ای و اعتباری بر می گردد.
وی ادامه داد: با این وجود، اگر در همین وضعیت کمبود اعتبارات هم بتوانیم یک هماهنگی میان دستگاه ها داشته باشیم، می توانیم تاحدودی موفق باشیم، همچنین باید به سمت استفاده از فناوری های روز دنیا پیش رویم، امروزه روش های مقابله با بیابان زایی همچنان سنتی است و باید برای تغییر آن مشارکت مردم را هم جلب کنیم.

*** حفر چاه یکی از علت های توسعه بیابان 
بالی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره نقش حفر چاه های عمیق به عنوان یکی از علت های اصلی توسعه بیابان گفت: حفر چاه های عمیق و کاهش سفره های زیر زمینی یکی از دلایل اصلی توسعه بیابان است. در کشوری خشک و نیمه خشک واقع شده ایم و بارندگی ها آنقدر نیست که بتواند برداشت ها را جبران کند چون برداشت ما بیش از حد توان طبیعی است.
وی افزود: وقتی منابع آب های زیر زمینی کاهش می یابد، بعد از گذشت چندین سال موجب خشک شدن گیاهان و توسعه بیابان می شود، ممکن است کاری را امروز انجام دهیم اما نتیجه آن را 20 سال بعد متوجه شویم مانند شرایط فعلی دریاچه ارومیه که برداشت های بی رویه از منابع آبی این حوضه موجب شد تا امروز دریاچه با خشکی دست و پنجه نرم کند.
وی گفت: در واقع با حفر چاه و برداشت های بی رویه اجازه ندادیم تا آب مورد نیاز به دریاچه برسد مانند بسیاری دیگر از تالاب های کشور که نتیجه آن بیابان زایی و تخریب سرزمین است.

*** از دست دادن آب، نابودی تولید 
همچنین درویش در ادامه این صحبت ها گفت: وقتی منبع آبی را از دست می دهیم، یعنی تولید را از دست داده ایم، تعریف بیابان هم این است که کاهش کارایی تولید یعنی بیابان زایی، بنابراین هر فعالیتی که منجر به کاهش پتانسیل آب کشور شود، می تواند در تشدید بیابان زایی موثر باشد، در عین حال خیلی از عرصه ها وجود دارد که به دلیل از دست دادن منابع آبی خالی از سکنه شده است.
وی افزود: اما مناطقی هم هست که آب داریم اما امکان کشاورزی در آنها وجود ندارد، حتی حاصلخیزی خاک هم وجود دارد در پهنه هایی از دشت لوت و کویر مرکزی در حد فاصل بین جندق تا دامغان اگر نیم متر زمین را حفاری کنیم به آب می رسیم اما این آب کیفیت لازم را برای کشاورزی ندارد. خاک هم عامل مهم دیگر در کشاورزی است که اگر از استانداردهای مطلوب برخوردار نباشد و حتی اگر آب هم در اختیارش قرار گیرد، باز نمی توان در آن کشت کرد.
درویش گفت: پس دو عامل افت کیفیت آب و خاک نیز بیابان زایی را تشدید می کند، اما نکته مهمتر این است که باید بتوانیم مشکلات را به صورت کلیدی حل کنیم، آرمان توسعه ما غلط است وقتی هدف ما خودکفایی در کشاورزی به جای امنیت غذایی است نتیجه آن فشار بر منابع طبیعی، سدسازی و حفر چاه های مجاز و غیر مجاز می شود.
وی افزود: 760 هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که 60 درصد آن غیر مجاز است و از همان 40 درصد مجاز هم برداشت غیر مجاز انجام می دهند چون هدف توسعه ای ما غلط است، می گوییم آن زمینی برکت دارد که بتوانیم از آن محصول به دست آوریم، می گوییم زمین متروکه شده یعنی اینکه دیگر به درد کشاورزی نمی خورد.
درویش ادامه داد: در صورتی که می توانیم با کاشتن توربین های بادی و استقرار پانل های خورشیدی به مراتب درآمد بیشتری داشته باشیم تا کشاورزی، ژاپن سالانه 650 میلیارد دلار واردات دارد اما 750 میلیارد دلار هم صادرات دارد این در حالی است که فقط 25 درصد محصولات غذایی ژاپن در داخل کشورش تولید می شود و هیچگاه با کابوسی مانند امنیت غذایی مواجه نیست، اما ما بیش از 70 درصد محصولات غذایی خود را در داخل کشور تولید می کنیم و همیشه نیز با کابوس امنیت غذایی، تشنگی و قحطی روبرو هستیم چون نتوانستیم کشور را به صندوق عرضه پایدار تبدیل کنیم و همیشه چشممان به آسمان است تا بارندگی شود.
وی گفت: اگر هم خشکسالی نباشد و بارندگی داشته باشیم آخرش می شود آتش سوزی جنگل ها، تلفات میلیون ها کیلو گوجه فرنگی، پیاز و سیب زمینی چون الگوی کشت ما درست نیست، بیابان زایی واقعی ناشی از مدیریت وحشتناکی است که در عرصه زمین حاکم است به جای اینکه از خشکسالی بترسیم باید از خشکسالی مدیریتی بترسیم.

*** تخریب محیط زیست، تنها پیامد اجرای طرح های انتقال آب 
درویش به پروژه های انتقال آب بین حوضه ای و طرح ایران رود اشاره کرد و گفت: اجرای این گونه پروژه ها پیامدی جز تخریب محیط زیست به همراه ندارد، طرح ایران رود سال ها پیش رد شد اما اکنون فردی از آمریکا آمده و در مورد اجرای آن نظر می دهد، سوال اینجاست چرا در کشوری مانند آمریکا که ایالت های مختلف آن مانند کالیفرنیا و تگزاس دچار خشکسالی، افت سفره های آبی زیر زمینی و کم آبی است، با احداث یک کانال اقیانوس اطلس را به آرام متصل نمی کند؟ آنها که هم پولشان و هم قدرتشان بیشتر از ما است؟

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل