بیش از ۶۰ درصد صدمات ناشی از جنگ ها، به انفجارهای مهیب مربوط میشود. برآورد شده است که 300 هزار نیروی نظامی آمریکا در جنگهای این کشور در عراق و یا افغانستان، دچار حداقل یک آسیب تروماتیک مغزی (TBI) شدهاند.گرچه آسیبهای ناشی از انفجار تاثیرات بدی بر سلامت افراد دارد، اما موضوع حائز اهمیت این است که روشهای تصویربرداری معمول، قادر به تشخیص یا توضیح این آسیبها نیست.
با وجودی که هیچ گونه وضعیت غیرعادی در نظامیان امریکایی بازگشته از جنگ در عراق و افغانستان مشاهده نمی شود، اما این افراد عموما از علائم ناتوانی عصبی، از جمله سردرد، اختلالات خواب، نوسان رفتاری، مشکلات حافظه و افسردگی رنج میبرند. این علائم نشان دهندهی آسیب ساختاری مغز هستند، اما هیچ یک از آنها در بررسیهای مغزی استاندارد قابل مشاهده نیستند.
آسیب تروماتیک مغزی
آسیب تروماتیک در مغز، به معنی وارد شدن ضربه به مغز است. این مشکل زمانی رخ میدهد که مغز درون جمجمه به شدت تکان بخورد. حتی اگر سر به طور مستقیم صدمه نبیند، به هر حال ممکن است آسیب مغزی اتفاق افتاده باشد. ضربه سر اغلب بعد از وارد آمدن ضربات به سر در تصادفات رانندگی، یا صدمات ورزشی رخ میدهد. سردرد شایعترین علامت ضربه سر است. سایر علایم شایع شامل گیجی و مشکلات تعادلی، تهوع و استفراغ، گیجی، اشکال در تمرکز و حافظه، احساس افتادن، حساسیت به نور یا صدا، مشکلات خواب است.
چنانچه هر یک از این علائم در فرد آسیب دیده مشاهده شد، فرد را باید سریعا به مراکز درمانی منتقل کرد، به عبارت دیگر، نبودن ورم و خونریزی به معنی جدی نبودن آسیب نیست، چرا که عواقب و پیامدهای این ضربات به شدت و محل آسیب بستگی دارد.
تشنج، صرع، سردردهای مداوم، خونریزی مغزی، عفونت مغزی، فراموشی، عقب ماندگی ذهنی، مرگ مغزی، اختلالات خلقی ـ روانی و اختلالات هورمونی از جمله پیامدهای ضربه به سر هستند که هر یک از این عوارض میتوانند تا پایان عمر همراه بیمار باقی بماند و حتی با مصرف دارو و جراحی، بهطور کامل برطرف نخواهند شد.
بنابراین پیشگیری از بروز ضربات و درمان موثر و به موقع مصدومان، میتواند نقشی کلیدی در زندگی فرد داشته باشد.
آسیب عصبی خاموش
پژوهشگران دانشگاه فدرال علوم سلامت آمریکا در ماساچوست، پدیده آسیب عصبی خاموش را با جزئیات بیشتری بررسی کردهاند.
دکتر «دنیل پرل» نویسندهی مسئول این پروژه، توضیح داد: «در واقع زمینهی پاتوفیزیولوژی این مشکل، ناشناخته است. بنابراین ما برای تشخیص و درمان این جراحات خاموش مشکل داریم».
دکتر پرل به همراه تیم پژوهشی خود، مغز هشت نیروی نظامی فوت شده را بررسی کردند که از حملات انفجاری جان سالم به در برده بودند، اما مرگ آنها پس از مدتی بنا به دلایل دیگری اتفاق افتاده بود. مغز این افراد با ۱۵ مرد که در موقعیتهای دیگر نظیر درگیری ورزشی و تصادفات رانندگی، دچار یک آسیب تروماتیک مغزی بودند، مقایسه شد.
از بین هشت بازماندهی انفجار، در مغز ۵ نفر الگوهای شاخصی از آسیب مغزی تشخیص داده شد. بدین معنا که نواحی از مغز که در عملکردهایی مانند حافظه، عملکرد شناختی، و خواب دخیل هستند، دچار اسکار برجسته و دائمی شده بودند. در مغز یکی از افراد، ناحیهای نیز که در اختلال استرس پس از ترومای مغزی (PTSD) نقش دارد، دچار آسیب شده بود.
پیچیدگی آسیب ناشی از انفجار
در بخشهای خاصی از سیستم عصبی این افراد، اسکارهای عصبی مشاهده شد. این آسیب در بافتهای مجاور مایع مغزی-نخاعی، در امتداد مرز بین مادهی خاکستری و سفید رنگ و اطراف رگ خونی تشخیص داده شد.
به نظر میرسد که به دلیل ارتباط پیچیدهی بین فشار شدید و نواحی دارای چگالی بافت متفاوت، مناطقی که به خصوص دو مادهی زیستی خاکستری و سفید با هم تلاقی میکنند، به شدت در معرض خطر هستند.
این آسیب رمزگشا، در مغز سربازانی که بیش از شش ماه پس از انفجار زنده مانده بودند و همچنین در افرادی که ۶۰-۴ روز پس از انفجار جان خود را از دست داده بودند، مشاهده شد. این موضوع مشخص میکند که این آسیب به پدیدهی انفجار مربوط است.
محققان معتقدند: «یافتههای ما نشانگر آن است که آسیب فیزیکی مغز انسان پس از انفجار، دارای الگوی مشخص و قابل پیشبینی هستند که همچنان روشهای رایج تصویربرداری عصبی قادر به شناسایی آن نیستند».
در حقیقت، از آنجا که الگوی آسیب در گروه کنترل (افرادی که هرگز در معرض انفجار نبودهاند) مشاهده نشد، احتمال اینکه انفجار علت آسیب باشد، بالا میرود.
به گزارش ایرنا از پایگاه خبری مدیکال نیوز تودی،با توجه به سیر صعودی قرار گرفتن نظامیان و غیرنظامیان در معرض امواج انفجار، پژوهشگران امیدوارند که در مطالعات آتی خود بتوانند الگوی آسیبها را با سابقهی پزشکی سربازها مقایسه کنند تا به درک عمیقتری از چگونگی تاثیر این آسیبها بر مغز انسان دست یابند.