پس از وی پزشکان دیگر مشاهدات و یافتههای وی را تایید کردندو در نهایت پیشنهاد دادند نام اینگونه بیماری برگرفته از نام آلویز آلزایمر باشد.
بیماری آلزایمر بیماری خاموش وپیش روندهای است که با تحلیل ساختار مغز، زندگی وحیات فرد مبتلا را دستخوش تغییرات ناگوار کرده ومتأسفانه درمان قطعی برای آن وجود ندارد وتنها میتوان روند رشد بیماری را به تأخیر انداخت.
دکتر داریوش نسبی تهرانی متخصص مغز واعصاب وعلوم رفتاری در این خصوص گفت: زمانی که افت شناختی وضعف قوای جسمی ایجاد میشود احتمال ابتلا به آلزایمر وجود دارد. لازم به ذکر است که این حالات ممکن است به دلیل افزایش سن و در روند سن بالا رفتن سن ایجاد شود و در مواردی که افزایش سن نقشی در این زمینه ندارد آلزایمر بیماری تلقی میشود که با افت حافظه وافت شناخت همراه است وعملکردهای عادی مغز به تدریج رو به افول میروند.در بیماری آلزایمر زمینههای ژنتیکی نقش مهمی دارند ومتأسفانه منجربه این مسأله میشود که در سنین پایین حدود 40سالگی و50سالگی شاهد بروز بیماری باشیم ؛آلزایمربسیار پیش رونده است به طوری که ظرف مدت کوتاهی فرد را از کارانداخته وتبدیل به فردی ناتوان میکند.نوع دیگری از آلزایمر که به دلیل افزایش سن ایجاد میشود یعنی از سنین 65 سالگی به بعد به علت افت قوای ذهنی رخ میدهد ومسائل بیولوژیک در بروز آن دخیل است که منجر به کاهش حافظه به طور نسبی شده ودر طی آن عملکرد مغز تأخیر مییابد که در واقع این نوع از آلزایمر بیماری تلقی نمیشود .
نشانههای نخست بیماری
وی افزود: در واقع آلزایمر زمانی بیماری نامیده میشود که در سنین پایین ایجاد شود وتا کنون درمانی برای آن صورت نگرفته وتمامی روشهای درمانی حاضر تنها قادر به کنترل بیماری وکاهش روند تسریع آن هستند.این بیماری در چند فاز کلی علائم خود را نمایان میکند که در وهله نخست فرد ابتدا در خود متوجه تغییراتی میشود؛ بطور مثال احساس فراموشی دارد واغلب اطرافیان متوجه میشوند رفتار فرد مانند قبل نبوده وحضور ذهن ضعیف تری دارد.علائم این بیماری در ابتدا به صورت اختلال در حافظه کوتاه مدت وجا گذاشتن وسایل شخصی وفراموش کردن کارها وحتی دست نوشتههای خود است.نکته جالب این است که فرد با یادآوری موارد توسط دیگران باز هم قادر به یاداوری نیست.لازم به ذکر است که این علامت تنها در بیماری آلزایمر نشان داده میشود وزمانیکه افراد به عناوین مختلف دچار فراموشی کوتاه مدت میشوند بعد از یاداوری دیگران نسبت به موضوعی خاص آن را به یاد میآورند.افرادیکه بیماری آلزایمر دارند به نوعی با یادآوری دیگران سعی در انکار داشته ودر مواردی اقدام به مقاومت کرده واطرافیان را به دروغ کاری نسبت میدهند.این ها حالاتی است که در شروع بیماری قابل مشاهده است.
از دست دادن قدرت کلام،ناتوانی کامل وبروز رفتارهای غیر ارادی علائم فاز پیشرفته بیماری
این استاد دانشگاه در ادامه ضمن اشاره به تغییر خلق وخوی افراد در روند بیماری اظهار داشت: بیماری منجر به تغییر خلق وخوی میشود به طوری که گاه یک فرد آرام را تبدیل به فرد پر انرژی وشوخ میکند ویا فرد پرشوری را مبدل به انسانی درخود فرو رفته میکند. با پیشرفت بیماری علائمی نظیر اختلال حافظه،کاهش ادراک شناختی به صورتی که فرد اطرافیان را به خوبی نشناسد ومیل به نشان دادن رفتارهای عصبی وپرخاشجویانه داشته باشد ظهور مییابد.اشتباه در مسیریابی وبکار بردن الفاظ نادرست واختلال رفتاری وذهنی از سایر علامتهای بیماری است که با شدت گرفتن بیماری علائمی نظیر اختلال در خوراک روزمره ،کم حرفی ،عدم کنترل ادرار ومدفوع وکندی حرکت در فرد مبتلا قابل مشاهده است که در این شرایط فرد برای ادامه روند زندگی نیاز به همراه داشته وبه تنهایی قادر به فعالیت نیست.این علائم معمولا در فازهای آخر بیماری ایجاد میشوند وفرد را به جایی میرساند که کاملا ناتوان وبی حرکت شده وحتی کلام خود رااز دست میدهد.این مسیری است که ظرف مدت 5 سال فرد را درگیر میکند ودر مواردی با درمان های جانبی این مدت زمان 7 سال به طول میانجامد.
شباهت بیماری افسردگی به آلزایمر
دکتر نسبی تهرانی افزود:آنچه در خصوص این بیماری اهمیت دارد این است که بسیاری از بیماریها در سنین بالا قابل درمان هستند که ممکن است با آلزایمر اشتباه گرفته شوند یکی از این بیماریها افسردگی است وبرخی افراد افسردگیهای در سنین بالا را با آلزایمر اشتباه میگیرند در حالیکه این افسردگیها معمولا با درمان دارویی درمان میشوند.بسیاری از بیماریهایی که مربوط به ضعف سیستم مغز بوده وکارکرد مغز را ضعیف میکنند ممکن است علائمی مشابه آلزایمر ایجاد کنند ودر برخی موارد با این بیماری اشتباه گرفته شوند.ضعف غذایی وتغذیه نامناسب وکمبود ویتامین ها ،مسمومیتهای مزمن اغلب موجب ضعف مغز شده وبا آلزایمر اشتباه گرفته میشوند.
دلایلی که در بروز بیماری موثرند
وی در خصوص نقش تغذیه وعوامل محیطی در پیشگیری از ابتلا به آلزایمر عنوان کرد: این بیماری یک بیماری «بایوسایکوایمونولوژیک» است که بخشی از آن بیولوژیک ومربوط به سیستم بدنی افراد است وبخش دیگر آن مربوط به مسائل کاملا محیطی ماست. تغذیه سالم ومحیطی که کمترین استرس را به فرد وارد کند از علل مهم پیشگیری از آلزایمر هستند.بطور نمونه برخی از مشاغل استرس زیادی را به فرد وارد میکنند وبرخی دیگر نه تنها استرس زا نیستند بلکه آرامش روحی ایجاد میکنند مانند فردی که در طبیعت شاغل است و از استرس محیطهای صنعتی به دور است.اطرافیان نقش مهمی در ابتلا یا عدم ابتلای افراد به بیماری دارند. بر این اساس دیده شده است افرادی که نزدیکان گرم وصمیمی دارند کمتر مبتلا به بیماری آلزایمر میشوند واز طرف دیگر افراد تنها به سرعت دچار بیماری میشوند.مسائل وبیماری های روحی در افراد اگر درمان شوند کمک بزرگی به پیشگیری از آلزایمر میکنند.زیرا هر بیماری که مربوط به مغز شود در صورت طولانی شدن به دلیل ایجاد عوارض داروها وکاستن ارتباط بیمار با محیط اطراف ،به دلیل افزایش فشار باعث تحلیل کارکرد مغزی میشود وممکن است آلزایمر ایجاد کند.
متأسفانه آلزایمر قابل پیشگیری نیست ولی با رعایت برخی نکات میتوان درصد ابتلا را کم کرد ویا اگرفرد دچار بیماری شد روند تسریع بیماری با رعایت نکاتی کند شود تا در طول حیات فرد بیمار با مشکلات کمتری روبرو باشد
آلزایمر قابل پیشگیری نیست
این متخصص مغز واعصاب در پاسخ به این پرسش خبرنگار سیناپرس که آیا میتوان گفت که آلزایمر یک بیماری قابل پیشگیری است گفت: خیر متأسفانه نمیتوان گفت که این بیماری قابل پیشگیری است ولی میتوان گفت با رعایت برخی نکات میتوان درصد ابتلا را کم کرد ویا اگرفرد دچار بیماری شد روند تسریع بیماری با رعایت نکاتی کند شود تا در طول حیات فرد بیمار با مشکلات کمتری روبرو باشد.تدارک یک زندگی سالم میتواند یک عامل بازدارنده باشد ولی اگر قرار باشد فردی مبتلا شود با رعایت اصول سالم زندگی روند بیماری کند شده و آسیب زننده نخواهد شد ؛کمااینکه مواردی از بیماران دیده شده است که سالها با بیماری دست به گریبانند ولی حیات این افراد کمتردچار مشکل شده است.
ضرورت شرکت در جلسات مشاوره در کنار درمان دارویی
دکتر نسبی تهرانی افزود: تحقیقات وهزینههای هنگفتی تا کنون به جهت درمان آلزایمر در کل دنیا شده است لیکن درمان قطعی برای آن پیدا نشده است ودرمانها بیشتر علامتی بوده به این معنی که شدت علائم را کم کرده وروند بیماری را کند کرده است.به طوری که اگر بیمار قرار است ظرف دو سال از فاز یک بیماری به فاز دو برود با این درمانها این روند از دو سال به چهارسال به طول میکشد تا فرد دیرتر دچار شدت علائم شود.قطعا از یک فازی به بعد در کنار درمانهای دارویی از جلسات مشاوره و روان درمانی استفاده خواهد شد وقابل ذکر است که بیشتر از اینکه این جلسات با بیمار صورت گیرد نیاز به شرکت اطرافیان او وجود دارد زیرا اطرافیان نقش مهمی دارند ونیاز است که از نحوه برخورد صحیح با این بیماران آشنا باشند. نکاتی که معمولا به نزدیکان بیمار گوشزد میشود عبارتند از :جلوگیری از بیکار ماندن بیمار وتشویق او به فعالیتهای فیزیکی ونه فکری،پیاده روی وگوش سپردن به موسیقی ،عدم مقابله با بیمار ومتمرکز کردن ذهن او به موضوعات دیگر.
نکته دیگر در مورد درمان اثر بخشی داروها است تمام داروهایی که به افزایش فعالیت مغزی کمک میکنند،مانند داروی گل سرخ که حاوی مواد مغزی هستند در کند کردن روند بیماری موثر هستند ولی هیچ گاه بیماری را به طور قطعی درمان نمیکنند.
تصریح یک باور نادرست
وی ضمن بیان این موضوع که بکارگیری از مغز وپرداختن به فعالیتهای ذهنی علی رغم باور عام نتایج معکوسی در بهبود بیمار دارد تصریح کرد:این درست است که هر اندازه از مغز استفاده کنیم مغز فعال تر میماند لیکن اگر فرد دچار بیماری شد بهتر است فشار زیادی به مغز خود نیاورد وفعالیتهای جسمی را بیشترانجام دهد.فردی که دچار بیماری است بهتر است به جای جدول حل کردن به سمت کارهایی نظیر باغبانی وپیاده روی برود تا ذهن خسته نشود.لیکن پیش از ابتلا به بیماری فعال بودن مغز کمک زیادی به افزایش توانایی مغزی میکند.
گفتگو:اعظم صفایی
No tags for this post.