ما آرام آرام کر می شویم

«ما آرام آرام کر می شویم» این خبر هشدار دهنده ای است که برخی از کارشناسان راجع به نوع زیست انسان در شهرها و کلانشهرها به ما می گویند. البته این کر شدن یک فرآیند تدریجی است و شرایطی را ایجاد می کند که ما بدون اینکه احساس کنیم و دریابیم که چه اتفاقی رخ می دهد در سیستم و در کیفیت زندگی انسان و تمامی موجودات زنده تاثیر می گذارد.

دکتر محمد رضا منظم اسماعیل پور، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این برنامه با ما هستند.

آقای دکتر صدف های بزرگی وجود دارد هنگامی که گوشمان را کنار این صدف می گذاریم صدای دریا را می شنویم آیا این یک باور نادرست است؟ از نظر علمی علت این صدای خوشایندی که از این صدف ها به گوش می رسد چیست؟

زمانی که در یک فضای شکل دار موج صوتی وارد می شود در واقع موج صوتی تغییر می یابد و محتوای فرکانسی آن عوض می شود بعضی از این فرکانس ها زمانی که در این فضا که قرار می گیرند تشدید و بعضی ها تضعیف می شوند و حاصل خروجی چیز دیگری است. اگر ساختمان های قدیمی تر در اصفهان و عالی قاپو را در نظر بگیرید خواهید دید که از فضاهای حفره داری استفاده شده است زیرا که می خواهند بعضی از فرکانس ها را تضعیف و تقویت و یا حذف بکنند. این صدفی را که شما می گویید فضای خاصی دارد که عمق آن بعضی از فرکانس ها را تقویت و بعضی را حذف می کند و تقویت و تضعیف آن به یک دوم و یک چهارم طول موجی که وارد می شود بستگی دارد.

با کمک آقای دکتر منظم و دانشجویانشان، سرکار خانم مهسا ناصر پور و همسرشان آقای دکتر حمید رضا پور آقا، با دستگاه های سنجنده صوتی به سراغ آنچه که در زندگی شهری تجربه می کنیم رفتیم و میزان صدای تولید شده توسط موتورهای دیزلی که در کنار آسمان خراش های بزرگ استفاده می شود را مورد بررسی قرار دادیم. میزان صوت تولیدی آن دستگاه 97 دسیبل بود. ما چقدر با استاندارد فاصله داریم؟

میزانی که محیط زیست در طول روز و برای داخل شهر به عنوان استاندارد معرفی کرده 55 دسیبل است مردم این گونه می پندارند که اگر صدا 110 دسیبل باشد انگار نسبت به عدد استاندارد دو برابر شده است در صورتی که این طور نیست. حال با مثالی ساده آن را تشریح خواهم کرد. اگر فرض کنیم 55 دسیبل معادل یک پتک یک کیلویی باشد که به جایی ضربه وارد می کند اگر این عدد 65 دسیبل شود یعنی 10 دسیبل به آن افزوده شود انگار آن پتک یک کیلویی 3 کیلو شده است و اگر 75 دسیبل شود آن پتک 3 کیلیویی این بار 9 کیلو شده است و اگر 85 دسیبل شود انگار آن پتک حدودا 30 کیلو شده است اگر 95 دسیبل بشود آن پتک 90 الی 100کیلو می شود درست است که این پتک از نظر عددی دو برابر نشده است و فقط حدود 40 دسیبل افزایش داشته است اما این 40 دسیبل از نظر فشاری که به پرده سماغ ما وارد می کند حدودا 100 برابر افزایش فشاری است که به پرده گوش وارد می کند طبق صحبت های جلسه قبل فرض کنید که بر روی چمن ها ابتدا قرار بود آدم 100 کیلویی راه برود و حال 100 برابر شده است و حال باید دید که بر روی این چمن چه اتفاقی رخ خواهد داد.

شما در برنامه قبل گفتید که در گوش ما مژک هایی وجود دارد که فرضا همانند چمن پارک است و زمانی که پا بر روی این زمین چمن گذاشته و برداشته می شود این چمن ها می توانند دوباره بلند شوند این مصداق زمانی است که گاهی اوقات به کری موقت دچار می شویم و دوباره به حالت اول باز می گردیم. حالا می فرمایید 90 برابر فشار استانداردی که مژک ها توانایی تحمل آن را دارند در این 95 دسیبل وارد می شود.

بله واقعا فشار زیادی است. دسیبل شبیه به ریشتر در زلزله است زمانی که زلزله 4 یا 5 ریشتر باشد مردم می دانند با یک ریشتر بیشتر چه اتفاقی رخ خواهد داد اما در بحث صدا زمانی که صدا بیشتر از 80-85 دسیبل شود دو نفر در فاصله یک متر نمی توانند به راحتی با هم صحبت کنند زیرا در این شرایط به قدری فشار بالا است که درک صدای انسان دشوار است .این نمونه بسیار خوبی بود تا بدانیم سطح صدا در مقادیر 80 تا 90 دسیبل به چه اندازه می تواند مخاطره آمیز باشد.

90 برابر حد استاندارد صوتی در شهر به ما تحمیل می شود که نمی توان گفت جنایت بر علیه بشریت است ولی به هر حال بار اجتماعی بسیار اساسی به ما تحمیل می شود آیا در ایران قانونی برای آلودگی صوتی وجود دارد؟

بله، قانون ماده 50 شهرداری وجود دارد و من درخواست می کنم به این نکته جدا توجه کنیم. کسانی که برج می سازند اگر منزل خودشان کنار این برج بود، می توانستند احساس همسایه های این برج را درک کنند. همین موردی که پیش تر بررسی کردیم به راحتی قابل کنترل است و این طور نیست که چاره ای وجود نداشته باشد و باید ماه ها آن را تحمل کرد.

راه چاره ی آن چیست؟

می شود از نوع های کم صداتر استفاده کرد وهمچنین می توان به صورتی باشد که تهویه در داخل آن صورت گیرد و اینکه در محفظه در بسته باشد که صدا به بیرون نرود. در اکثر نقاط دنیا پنل هایی وجود دارد که از قبیل این کارها درون آن محفظه انجام می شود. به نظر من شهرداری ما، به استناد این ماده قانونی می تواند در مجوزهایی که ارائه می کند راهکارهای جلوگیری از این آلودگی را هم لحاظ کند. صنعت ساختمان در داخل کشور ما بسیار سنتی است.

اما در ظاهر بسیار مدرن به نظر می آید!

بله به ظاهر زیباست اما در چاله گود برداری شده تمام کارهای ساختمان انجام می شود و در بیرون آن صنعتی نداریم.

یعنی چه؟

یعنی کارهایی از قییل جوش و سنگبری و اتصال و غیره در همان گودال انجام می شود در حالی که می تواند صنعتی باشد که در مکان دیگری مثلا بیرون شهر این کارها صورت گیرد و در کارگاه ساختمانی فقط مونتاژ شود. بسیاری از این فرآیند ها می تواند در جایی به صورت کنترل شده تر انجام شود. در ساخت پل های هوایی بخش بسیاری از کارها در صنعت انجام می شود و در فضای پل این کارها صورت نمی گیرد. به طور کلی به نظر می آید تا حدودی تعرض به حریم عمومی مردم رخ داده است و باید به آن توجه شود. باید دید که اگر خودمان در شرایط همسایگان برج قرار می گرفتیم آیا می توانستیم تحمل کنیم؟

شاید به نظر آید که شما از دفتر کارتان در دانشگاه صحبت می کنید و حقیقت اجتماعی را در نظر نمی گیرید. شما در جایی مثل انگلستان که محل تحصیلتان بود تجربه روش های دیگری برای ساختمان سازی داشته اید؟

زمانی که در انگلیس زندگی می کردم در جوار منزل ما ساختمان بسیار بلندی ساختند ولی ما در اکثر مواقع حتی متوجه نمی شدیم که در کنار ما ساختمان سازی صورت می گیرد. تخلیه بار به شکل بسته بندی بود و ماشین هایی که می آمدند برقی بودند و سر و صدایی نداشتند. در ساختمان سازی ما از همان مراحل اولیه تا مراحل آخر شاهد آلودگی های صوتی هستیم که اغلب 2 تا چند سال هم به طول می انجامند و ضررهای زیادی به عابران و همسایگان می رساند.

حالا که صحبت از قوانینی شد که در شهرداری وجود دارد. جت فن های مترو را مورد بررسی قرار دهیم. در واقع جت فن انتقال دهنده هوای بیرون به داخل مترو است. این جت فن ها 86 دسیبل آلودگی صوتی تولید می کند و به گفته شما 86 دسیبل معادل 30 برابر وزنی است که گوش ما می تواند متحمل شود و به طور مداوم و 24 ساعته ساکنان آن منقطه این صدا را می شنوند ولی شاید مردم با بستن پنجره های خود آزاری نمی بینند.

بعید می دانم که آزار نبینند ممکن است فرد عادت  کند و شکایت کمتری داشته باشد و یا به ناچار تحمل کند. در واقع این مقدار صدا بسیار زیاد است و نه تنها باعث آزار رسانی و مسائل عصبی و بیولوژی می شود بلکه روی سیستم شنوایی هم می تواند تاثیر بگذارد. مخصوصا بدترین نوع صدا در تقسیم بندی هایی که داریم مربوط به صداهایی است که به شکل پیوسته و مدام هستند زیرا فرصت استراحت را به سیستم شنوایی نخواهند داد و گوش نمی تواند خود را باز سازی کند و بیشتر تطابق می یابد و این یعنی همان کر شدن تدریجی است که باعث افت پیدا کردن سیستم شنوایی فرد می شود.

به سراغ ساکنان حاشیه اتوبان ها برویم اگر اتومبیل ها آرام تر حرکت  کنند  در ترافیک احتمالا این حجم صدا افزایش می یابد.

در هر دو صورت میزان صدای بالایی را خواهیم داشت زمانی که ترافیک کمتر می شود سرعت بالاتر می رود و بر اثر افزایش سرعت صدای عبور لاستیک بر روی آسفالت غالب می شود اما زمانی که ترافیک افزایش می یابد در آن صورت 2 صدا را در کنار هم خواهیم داشت گاهی صدای خود اتومبیل که همان صدای موتور اتومبیل است و دیگری صدای بوق که هر دو هنگام ترافیک نمایان می شوند. صدای بوق جزئی از فرهنگ رانندگی و ترافیکی تلقی می شود.

چرا در مسیر ترافیک بوق بسیار استفاده می شود؟ یکی از دلایل این است که انحرافات فراوانی در مسیر حرکت داریم و یا به دلایل مختلف گلوگاه هایی وجود دارد که با تنگ شدن جاده افراد می خواهند تغییر مسیر دهند و مورد استفاده بعدی ورودی هاست که به نظر من باید در این قسمت کار شود. دلایل زیاد بوق زدن این است که در ترافیک و تعدد عبور و مرور به صورت علمی کار نشده برای مثال در جاهایی که  طرح ترافیک و یا طرح زوج فرد منظور شده، اما در ورودی آنها پارکینگ تعبیه نشده است و با عدم وجود پارکینگ به یکباره گلوگاه ایجاد می شود و باعث ترافیک و بوق زدن ها می شود. به هر جهت صدای ترافیک دو تیپ است یک تیپ صدایی است که برای موتور و بوق است و تیپ دیگر برای تردد است. ساکنین حاشیه اتوبان ها برای خوابیدن در شب با مشکلات فراوانی رو به رو هستند زیرا با روان تر شدن حرکت اتومبیل ها و تردد ماشین های سنگین در شب میزان صدای تولیدی افزایش می یابد. صدای ماشین های سنگین میزان فرکانس پایین تری دارد و صدا با فرکانس پایین برد بیشتری دارد و به همین دلیل به راحتی وارد منازل می شود و مزاحمت بیشتری ایجاد می کند.

میزان صدا در حاشیه اتوبان 71 دسیبل است و طبق گفته شما 9 برابر حد مجاز به شنوایی انسان ها صدمه وارد می کند.

صدای اندازه گیری شده تا 82 دسیبل هم می تواند برسد. برای مثال در اطراف میدان انقلاب و فردوسی به دلیل شکل فیزیکی که میدان دارد و انعکاساتی که وجود دارد صدای بیشتری تولید می شود.

سطوحی همچون ساختمان ها و سنگ ها و آسفالت منبع جدید محسوب می شود و به عبارتی انگار یک ماشین جدید افزوده می شود و همانند آینه صدا را بازتاب داده و ترافیک صوتی را چندین برابر می کنند.

تست بوق اتومبیل را هم بررسی کنیم و ببینیم بوقی که ما می زنیم چند دسیبل آلودگی صوتی ایجاد می کند؟  در نتیجه این تست، حدود 95 دسیبل آلودگی صوتی تولید می کند که معادل 90 برابر حد مجاز است.

نکته ای که وجود دارد این است که بوق ضروری است فقط این تجربه از این جهت مفید است که بتوانیم سطوح مختلف را تست کنیم. صدای بوق تا حدود 105 و 110 هم وجود دارد از نظر معیار های ایمنی صدای بوق باید 87 دسیبل به بالا باشد در برنامه قبل راجع به هدفون ها صحبت کردیم که صدایی که داخل هدفون است حدود 110 دسیبل است و به هر جهت این اعداد بسیار بسیار بالاست. آنچه که اهمیت دارد موارد و تعداد استفاده از بوق است.

در تمام مواردی که بررسی کردیم از ما به عنوان شهروند، کاری ساخته نیست و رسیدگی به آنها بر عهده مسئولان مربوطه است و تنها کمک ما به کاهش آلودگی صوتی کنترل بوق هایی است که استفاده می کنیم و یادمان باشد آلودگی صوتی که به ما تحمیل می شود نه تنها بر سیستم شنوایی ما تاثیر میگذارد بلکه بر روی سیستم عصبی ما هم تاثیر گذار است. آقای دکتر اگر نکته ای را مدنظر دارید مطرح کنید.

ما در واقع فشار روانی را متحمل می شویم و نتیجه آن در تمام ابعاد زندگی مشاهده می شود.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا