وی در سال 72 و برای نخستین بار با بازی در گرگ و میش آزیتا حاجیان که نمایشی در حوزه کودک و نوجوان بود، بازیگری تئاتر را تجربه کرد و بعدها با شرکت در کلاسهای بازیگری مرحوم حمید سمندریان و در کنار افرادی مثل پژمان بازغی، یوسف تیموری، افسانه ماهیان و پارسا پیروزفر تجربههای فراوانی را اندوخت و به مرور به کارهای تئاتری بزرگسال کشیده شد که بازی در نمایش یک روز خوب برای دانشمند به کارگردانی دکتر علی رفیعی، نخستین تجربه کرمی در این حوزه بود.
وی که در زمینه نمایشنامهخوانی هم تجربههای خوبی دارد و آثاری نظیر «شش جای هشت» ایتالو کنتی، عاشق خوشگذرونیام (نوشته ناتاشا محمد زاده) و نیلوفر مرداب (نوشته ترانه برومند) را روی صحنه برده، این روزها با فیلم کوتاه «زندگی رنگ بژ» نوشته نوشین معراجی، در گروه هنر و تجربه، روی پردههای سینماست. فیلمی که رضا بهبودی و نگار عابدی در آن ایفای نقش میکنند و روز بیستم خرداد، همزمان در تهران، کرج، مشهد، اصفهان و شیراز رنگ پرده را به خود خواهد دید. اين فيلم تاكنون در جشنوارههای زيادی شركت كرده و جوايزی را برای كارگردانی و تدوين از آن خود کرده است.
از نحوه ساخت فیلم و آشنایی با بازیگران بگویید.
فيلم زندگي رنگ بژ حاصل يك أيده از طرف نويسنده بود كه بعد از يك ماه از طرف خانم معراجي تبديل به فيلمنامه شد و از آنجا كه اين تم مورد علاقه خودم بود، بلافاصله مقدمات كار فراهم شد و با بازيگران وارد گفتگو شدم. رضا بهبودي كه از بازيگران تكنيكي و بسيار با اخلاق هستند و بنده بیتعارف سالهاست در زمينه بازيگري افتخار شاگردي ايشان را دارم و همچنان خواهم داشت. نگار عابدي هم از بازيگران درجه يك و به نام تئاتر است كه هم در سينما و هم در تاتر بسيار خوش ميدرخشد.حاصل اين تركيب دو نفره و بده بستان هاي حسي و تكنيكيشان، بخش زيادي از موفقيت اين فيلم را رقم زد.
ژانر اجتماعي، همیشه مضمون و تم مورد علاقه من است و كلا با درگيري بين شخصيتهاي فيلمنامه يا نمايشنامه بسيار همذات پنداري ميكنم. روابط بين إنسان ها همیشه برايم حائز اهميت بوده و وقتي متني يا هر چيزي كه قصد توليد آن را داشته باشم داراي اين ويژگي باشد بلافاصله براي توليد آن اقدام ميكنم. در عین حال به تجربه برايم ثابت شده كه تماشاگر هم بسيار دوست دَارد مضاميني را ببیند كه موضوعش انسان و روابطش در جامعه امروز است و با چالش هاي آن به شدت و عميق، ارتباط برقرار ميكند
شما را بیشتر به عنوان یک تیاتری میشناسند. هر چند تجربه های سینمایی هم داشتی اما به اعتقاد من، به پررنگی تئاتر نبوده است. میتوان گفت این کار یک اعلام رسمی حضور پیروز کرمی در سینماست؟
به هر حال من نزديك ده سال در حوزه تصوير و فيلم كوتاه مشغول كار هستم و لذت اين مقوله نيز همواره با من بوده و خواهد بود. اساسا خلق يك موقعيت و به تصوير كشيدن آن، هميشه برايم شعف خاصي را به همراه داشته و حالا بايد بگويم بله و من رسما به عنوان كارگردان توانستم خود را نمايان كنم و با افتخار سالهاست كه عضويت انجمن كارگردانان فيلم كوتاه خانه سينما را به همراه دارم و اين برأيم نويد برداشتن گام هاي بلندی در تخصص كارگرداني سينما و حتي بازيگري خواهد بود.
بازیگرانت چهره اند.کار با بازیگران چهره جذابیت و لابد سختیهای خودش را دارد. کمی در این باره حرف بزنیم.
موافقم. اين موضوع به شدت برايم جذاب است. خب من در تمام اين سالها، بارها و بارها چه در زمينه تئاتر و چه در عرصه تصوير، با بازيگران حرفه اي كار كردم و همواره چالشي كه بين من و اين عزيزان به وجود ميآید، مرا به وجد ميآورد. شايد يك علت اين باشد كه به خاطر تجربه بالاي آنها، همواره و همواره به كشف و شهود لحظات ميرسيم و به شدت به تحليل درست در زمان كمتري دست مییابیم. واقعا نميدانم….. اوايل بسيار در ارتباط مشكل داشتم ولي خب آرام آرام ارتباط صحيح بين كارگردان و بازيگر را چه در صحنه و چه در پشت صحنه آموختم و به فراخور فعاليتي كه در آن تخصص دارم، توانستم ارتباط خوبي بگيرم. لازم است اين را هم اضافه كنم که به خودم و به دانستههاي خودم بسيار ايمان دارم.
کمی از گروه هنر و تجربه برایمان بگویید.
ساخت فيلم كوتاهي كه بتواند درگيرانه مخاطب خود را به همراه داشته باشد بسيار مشكل و طبیعتا نيازمند تجربه و تئوري خاص خود است.
اكران گروه هنر و تجربه در مدتي كه اكرانهاي خود را شروع كرده بسيار موفق بوده و اتفاقا بر خلاف نظريات عام، به خوبي توانسته با عموم مردم ارتباط خوبي برقرار كند و فيلمهاي بعضا خاص و يا اصطلاحا هنري سينما را كه داراي انديشه و تفكر است در خود جاي بدهد اما متاسفانه با وجود همه اینها، فيلم كوتاهها همچنان در ساعات مرده روز و با سانس بسيار محدودي اکران میشود. شما فرض كنید چهار سانس طي دو ماه، به یک فیلم اختصاص دهند و آن هم ساعت ساعت ٣ ظهر تابستان !! متاسفانه تبليغات ضعيفي هم براي اين سانس ها وجود دارد. البته من اضافه كنم بدون تعارف بخشي از اين تبليغات هم به عهده خود فيلمسازان فيلم كوتاه است كه متاسفانه جدي گرفته نميشود و همه تلاش اين دوستان فقط و فقط براي بودن و حضور در جشنواره است و مقوله اكران، به هيچ عنوان(حداقل در همین مدت که خودم حضور دارم) از طرف هيچ ارگان و يا نهادی جدي گرفته نميشود. به هر حال اميدوارم گروه هنر و تجربه بتواند تا حدي مشكل اكران و ارتباط عامه مردم با فيلم كوتاه را فراهم كند
فیلم کوتاه و فیلم بلند چه تفاوت هایی غیر از زمان شان دارند.
به هر حال در فيلم كوتاه صحبت از پرورش يك ايده است كه تو موظفي همه مواردي را كه به لحاظ تئوري و فني قرار است به مخاطب ارائه كني، در کوتاهترین زمان و با كمترين صحنه اضافه و يا به قول خودمان بدون زياده گويي منتقل كني. اين همان رسيدن به كشف و شهود است و اساسا اين چالش براي من لذت بخش است. گو اين كه در فيلم بلند هم تو اتفاقا بايد از زياده گويي بپرهیزی و قصه خود را با جذابيت هر چه بيشتر بيان كني. برای من هر دو حوزه چه از نظر فيلمنامه و چه از جنبه ساخت، داراي ويژگي هايي است كه هر دو حوزه را برايم لذت بخش میکند.
قبول دارید کار کردن در یک مجال کوتاهتر، سختتر از کار در یک مجال فراختر و مفصلتر است؟
صد در صد! به هر حال من بايد اين نكته را اضافه كنم كه ساخت فيلم كوتاهي كه بتواند درگيرانه مخاطب خود را به همراه داشته باشد بسيار مشكل و طبیعتا نيازمند تجربه و تئوري خاص خود است. اين را هم بگويم مشاهده شده فيلمسازاني كه زمینه کاریشان فيلم بلند است، الزاما و حتما قرار نیست بتوانند فيلم كوتاه هم بسازند و البته اعتراف كنم كه بر عکس اين موضوع هم صادق است. به هر حال من اعتقاد دارم سينماي كوتاه، سينمايي داراي تفكر و انديشه با لذتي دو چندين است كه حتم دارم تا آخر عمر با من خواهد بود.
حرف پایانی؟
سينماي كوتاه و فيلمسازان این حوزه، هميشه به دور از مسائل مالي، چشم انتظار مخاطب هستند. بیاییم از سينماگر فيلم كوتاه و سينماي كوتاه و اكران فيلم كوتاه حمایت کنیم و این مجموعه را جدي بگيريم.
گفتگو: مهرداد نصرتی
No tags for this post.