پس از دستیابی متخصصان سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران به دانش فنی تولید سوخت زیستی و داروهای نوترکیب از میکروجلبک، انتقال دانش فنی آن به بخش خصوصی انجام شده است. بر اساس پیشبینیهای انجامشده فاز نخست این طرح در مساحت هزار هکتار و با سرمایهگذاری بین 800 میلیون تا یک میلیارد دلار در مدت سه سال به اجرا درمیآید. با توسعه این طرح، ایران همانطور که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سوخت فسیلی دنیا است، میتواند از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان سوخت زیستی در سطح جهان باشد. با دکتر نسرین معظمی بینانگذار بیوتکنولوژی در ایران و مجری این طرح کلان موفق گفتگو کردهایم.
به نظر شما اساسا چه ضرورتی برای تعیین طرحهای پژوهشی بهعنوان طرحهای کلان ملی وجود دارد؟
در سالهای گذشته چندین شورای عالی با هدف توسعه فناوری تشکیل شده است. شروع فعالیت این شوراها با تشکیل شورای پژوهشی علمی کشور شکل گرفت. پروژههایی در این شورا تصویب و برنامهریزی و سیاستگذاری برای این پروژهها انجام شد؛ اما به نظر من انتخاب پروژهها درست نبود. در حقیقت نگاه حاکم یا به عبارتی نگاه پژوهشگران و افرادی که این پژوهشها را ارزیابی میکنند این است که میخواهند از طریق اجرای طرحهای پژوهشی به هر فناوری که در دنیا وجود دارد دست پیدا کنند. مشکل اینجاست که وقتی میخواهیم طرحی را بهعنوان طرح کلان معرفی و برای توسعه فناوری در کشور برنامهریزی کنیم، پتانسیلهای کشور را در نظر نمیگیریم. ما باید تلاش کنیم بر اساس پتانسیلهای کشور و بر اساس نتایج بهدستآمده از پژوهشها و آزمایشهای انجامشده طرحی را بهعنوان یک طرح بزرگ ملی توسعه دهیم که محصول آن بتواند در بازارهای بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشد.
پس هدف از تصویب طرحهای کلان ارائه محصول نهایی در بازارهای جهانی است.
بله، باید همینطور باشد. اما نگاه حاکم در کشور ما نگاه جامعی نیست. ما نمیتوانیم برای فناوری یا برای علم و پژوهش مرزی قائل شویم. رقابت در این حوزه فشرده است. همه دنیا در تلاش هستند به دانشی دست پیدا کنند یا محصولی ارائه کنند که بتواند در بازارهای بینالمللی مطرح شود. شورای پژوهشهای علمی کشور طرحهایی را تصویب کرد و گزارشهایی از این طرحها تدوین شد که در عمل به هیچ موفقیتی نرسید. در شورای پژوهشهای علمی کشور پیشبینیشده بود که برای مثال در رشته بیوتکنولوژی که حوزه فعالیت من بود، در انتها 100 شرکت داشته باشیم. در حقیقت هدف این بود که نتیجه این طرحها به شرکتهایی تبدیل شود که محصولی تولید کند؛ اما هیچیک از این طرحها موفق نبود و به شکل موردی بعضی از این طرحها مانند سیناژن که از حمایت مالی گسترده وزارت صنایع برخوردار بود به موفقیت رسید که باعث افتخار است. دیگر طرحهای مطرحشده در این شورا، به کارهای پژوهشی محدود شد، دانش فنی تدوین نشد و حتی به مقیاس نیمهصنعتی هم نرسید و میتوان گفت بیشتر به طرحهای پژوهشی شباهت داشت که در سطح دانشگاهها انجام میشد.
چه ویژگی طرحهای کلان را از طرحهای تحقیقاتی دانشگاهی متمایز میکند؟
شورای پژوهشهای علمی کشور بعد از گذشت یک دوره زمانی 5 تا 6 ساله تعطیل شد و بعدازآن معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با هدف توسعه فناوری شکل گرفت. طرحهای موفقی با حمایت این معاونت شکل گرفته است مانند طرح چشمه نور ایران که بهعنوان یک طرح ملی در مرحله ساخت قرار دارد یا طرح رصدخانه ملی ایران که در حال شکلگیری است. البته در میان این طرحها نیز طرحهای موفق محدود است. در تعداد کمی از این طرح انتخاب افرادی که بهعنوان مجری طرح همکاری دارند بهدرستی انجام شده است. افرادی که در اجرای طرحهای کلان همکاری دارند باید با فناوری آشنایی داشته باشند. در اجرای طرحها کار گروهی بسیار مهم است. طرحهای مبتنی بر فناوری کار یک نفر نیست. گذشته از این، اجرای این طرحها به مدتزمان طولانی نیاز دارد. شما نمیتوانید در مدتزمان یک یا دو سال این طرحها را به مرحلهای برسانید که به معنی واقعی به مفهوم فناوری است. در پروژه قبلی که در زمینه کنترل مالاریا بود 9 سال روی این طرح کار کردم تا درنهایت به پروژهای تبدیل شد که توانست به تدوین دانش فنی منجر شود و درنهایت این طرح با ثبت دو حق اختراع یا پتنت در اتحادیه اروپا و اخذ مجوز سازمان جهانی بهداشت به یک موسسه خصوصی واگذار شد. این کارخانه در سال 1000 تن محصول تولید میکند و این محصول در بازارهای بینالمللی عرضه میشود.
فکر میکنید چرا از میان 47 طرح کلان تصویبشده تعداد کمی از آنها موفق بودند؟
در تعریف طرحهای کلان ملی نکات بسیار مهمی وجود داشت که نادیده گرفته شد. ما نمیتوانیم پروژهای را از صفر بهعنوان یک طرح کلان ملی معرفی کنیم. این پروژه باید از سابقهای برخوردار باشد تا در مراحل بعدی تحت حمایت قرار گیرد و درنهایت به صنعت و فناوری منتهی شود. برای مثال طرح کلان میکروآلگ پیشازاین که به شورای عالی عتف برسد دوره 14 ساله تحقیقات را پشت سر گذاشته بود و همه مراحل از آزمایشگاه تا طرح پایلوت طی شده بود و نتایجی هم به دست آورده بودیم.
ما از حمایت شورای عالی عتف برای تدوین دانش فنی، برآورد اقتصادی و طراحی صنعتی خطهای تولید استفاده کردیم. بهعبارتدیگر من کار پژوهشی را از صفر شروع نکردم. بسیاری از پروژههای تصویبشده در شورای عالی عتف پروژههایی بود که باید از صفر شروع میشد. جای این طرحها در میان طرحهای کلان ملی نیست. در طرحهای کلان ملی باید از قبل کار پژوهشی انجام شده باشد. در حقیقت باید گروهی باشند که این طرحها را ارزیابی کنند و درباره آنها تصمیم بگیرند. این افراد باید با فناوریهای روز دنیا آشنا باشند و پتانسیل ایران را بشناسند. این پروژهها باید حداقل در مقیاس نیمهصنعتی باشد تا بهعنوان طرح کلان ملی مطرح شود. نمیتوانیم از آزمایشگاه ناگهان وارد صنعت شویم. باید حداقل 70 درصد اطمینان داشته باشیم که این طرح میتواند به فناوری تبدیل شود تا بتوانیم از آنها حمایت کنیم. پروژههایی که بهعنوان طرح کلان مطرح میشود به تجربه نیاز دارد و اغلب زمانبر است و باید افرادی در تخصصهای گوناگون در اجرای آنها همکاری داشته باشند. قبل از اینکه طرح میکروآلگ در شورای عالی عتف مطرح شود 14 سال روی آن کار شده بود و با حمایت وزارت صنایع به مرحله پایلوت رسیده بود.
پس به نظر شما یکی از مشکلات اصلی در ناتمام ماندن طرحهای کلان کافی نبودن بودجه اختصاص داده شده است.
بله. ما سالها در این زمینه تحقیق و پژوهش انجام داده بودیم. اکنون این طرح به نتیجه رسیده است اما با توجه به اینکه شورای عالی عتف از من خواسته است این طرح ادامه پیدا کند در ادامه این طرح در زمینه طراحی و ساخت داروها و واکسنهای نوترکیب کار میکنیم. یکی از طرحهای جدیدی که روی آن کارکردهایم تولید هورمون کلسیتونین است که مدت زمان 12 سال روی آن کار شده است. از این دارو برای پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان استفاده میشود. از طریق مهندسی ژنتیک روی میکروآلگ کارکردهایم و درنهایت توانستهایم فرمولاسیون خوراکی از آن تهیه کنیم. در سطح دنیا دو میلیارد نفر به این دارو نیاز دارند و هیچ کشوری تاکنون نتوانسته است فرایند تولید این دارو را از نظر اقتصادی به مرحلهای برساند که برای عموم مردم قابلاستفاده باشد. ما زمانی برای توسعه فناوری از شورای عالی عتف درخواست کمک کردیم که 12 سال کار پژوهشی را پشت سر گذاشته بودیم. از آزمایشگاه این طرح آغاز شد و پس از عبور از مرحله پایلوت به مرحله نیمهصنعتی رسیدیم که بودجه موردنیاز توسط سازمان گسترش و نوسازی صنایع تأمین شد.
اگر انتخابها بر اساس پتانسیل کشور باشد و ارزش اقتصادی و اجرایی طرحها سنجیده شود میتوانیم محصول نهایی طرح را در بازارهای جهانی ارائه کنیم.
چرا شورای عالی عتف در انتخاب طرحهای کلان موفق نبوده است؟
اینکه بعضی طرحها به موفقیت نرسیدهاند دلیل نمیشود که بگوییم شورای عالی عتف موفق نبوده است. وقتی میخواهیم طرحی را بهعنوان طرح کلان ملی معرفی کنیم و درنهایت به فناوری برسیم باید حداقل 80 درصد کار پیشازاین انجامشده باشد. در یک طرح ملی باید بازار و ارزش اقتصادی طرح ارزیابی شود. البته من در جلسات شورای عالی عتف شرکت نداشتهام و از شرایط دیگر طرحهای کلان اطلاعی ندارم اما به نظر میرسد این پروژهها بهعنوان یک فرضیه یا تئوری علمی جالبتوجه بوده است و به دلیل نداشتن سابقه نتوانسته است در این مدتزمان کوتاه به نتیجه مطلوب برسد. اگر بخواهید طرحی را از صفر به صنعت برسانید بدون تردید در یک بازه زمانی یک تا دو ساله نمیتوانید به این هدف برسید مگر اینکه شورای عالی عتف این طرح را 15 سال حمایت کند تا درنهایت به فناوری تبدیل شود.
به نظر من شورای عالی عتف اشتباه نکرده است. 90 درصد تصمیمگیریهای این شورا درست بوده است. تنها نکتهای که مغفول مانده مسیری است که فناوری باید طی کند. پروژه مالاریا در یک بازه زمانی 9 ساله به نتیجه رسید. به نتیجه رسیدن پروژه میکروآلگ 16 سال به طول انجامید. در بررسی طرحهای کلان باید بررسیهای لازم انجام شود تا پتانسیلهای ایران در بازار جهانی و همچنین فناوریهای روز دنیا شناخته شود. برای مثال ناسا از طریق اندازهگیری کلروفیل میکروآلگ از آبهای دنیا نقشه بینالمللی تهیهکرده است و بر این اساس مناطق حضور میکروآلگ در اقیانوسها را شناسایی کرده است. بر این اساس ناسا اعلام کرده است در سطح دنیا 5 منطقه از پتانسیل بهرهبرداری از میکروآلگ در مقیاس صنعتی برخوردار است که بالاترین سهم این پتانسیل در اختیار ایران است. بخشی از کالیفرنیا، بخشی از استرالیا، بخشی از آفریقای جنوبی و بخشی از دریای کارائیب از این پتانسیل برخوردار است. در دیگر کشورها به دلیل بارندگی، طوفان و سرما چنین پتانسیلی وجود ندارد. ما در جنوب ایران زمینهای وسیعی با میزان تابش بالا و همچنین دریای عمان و خلیجفارس را در اختیار داریم و بر این اساس میتوانیم روی این فناوری سرمایهگذاری کنیم. در کشور ما در زمینه بهرهگیری از انرژیهای نو فعالیتهای زیادی انجام شده است. یکی از مهمترین پتانسیلهای ایران در زمینه انرژیهای نو خورشید است. به این دلیل که 40 تا 45 درصد تابش نور خورشید را خاورمیانه دریافت میکند که ایران در قلب این منطقه است.
پتانسیل دیگر ما در این زمینه استفاده از میکروآلگ برای تولید سوخت است. در جنوب ایران همه امکانات موردنیاز برای بهرهبرداری از این پروژه وجود دارد. اگر انتخابها بر اساس پتانسیل کشور باشد و ارزش اقتصادی و اجرایی طرحها سنجیده شود میتوانیم محصول نهایی طرح را در بازارهای جهانی ارائه کنیم. اینها نکات مهمی است که در معرفی طرحهای کلان ملی از سوی شورای عالی عتف موردتوجه قرار نگرفته است.
گفتگو : فرانک فراهانی
No tags for this post.