وي پس از پايان تحصيلات خود در رشته پزشكي، مطالعات و تحقيقات گسترده اي را درباره علل برخي از بيماريها همچون وبا، سل و سياه زخم آغاز كرد. كخ پس از تكميل روش كشت ميكروبها، آنها را به وسيله رنگ كردن در زير ميكروسكوپ مشاهده كرد و پي برد كه باسيلهاي بسيار كوچكي در خون گوسفند يا حيوان مريض وجود دارد. كخ عاقبت توانست با پرورش و نگهداري اين باسيل، نظريه خويش را اثبات نموده و سرم اين مرض را بسازد. اين عمل باعث شد كه از تلفات زياده از حد احشام جلوگيري شود. كخ در سال 1880م به عضويت شوراي سلطنتي بهداشت برلين انتخاب گرديد و از آن پس تحقيقات خود را براي كشف ميكروب سل كه از ديرباز به طاعون سفيد مشهور بود، آغاز كرد. اين مطالعات در نهايت منجر به كشف ميكروب سل در 24 مارس 1882م شد و كخ پس از چندي اعلام كرد كه مي توان همه جانداران را در اثر تلقيح اين سرم از امراض مختلف مصون داشت. در سال 1905، كخ به دليل تلاش در راه گسترش علم و كشف باسيل سل، موفق به اخذ جايزه نوبل پزشكي شد و دانشمندان زمان، پس از تاييد نظرات او، وي را در شمار بزرگترين مكتشفين قرار دادند. كخ سفرهاي زيادي به افريقا براي تحقيق درباره مرض خواب، مالاريا و طاعون انجام داد و دريافت كه مرض خواب كه هزاران افريقايى را به كام مرگ كشانده بود، در اثر نيش پشهاي به نام تسه تسه است. به تدريج كخ در اثر فعاليت زياد و ناراحتيهاي ناشي از آن مريض و ضعيف گرديد، تا اينكه كاشف سل كه خود نجات دهنده جان ميليونها انسان بود در 27 مه 1910م در 67 سالگي بر اثر مرض سل درگذشت. رابرت كخ بدون شك بعد از لويي پاستور كاشف پني سيلين، بزرگترين ميكروب شناس دنيا است و خدمات ارزنده او در راه بسط علم، هيچگاه از يادها نخواهد رفت.
منبع:راسخون
No tags for this post.