طبقه بندی علمی شدت درد نیش حشرات

بسیاری از افراد، فقط یک یا چند بار در زندگی، نیش یک زنبور بدون عسل یا زنبور عسل را تجربه کرده‌اند. اما دکتر جاستین اشمیت (Justin Schmidt) که حشره شناس و استاد دانشگاه آریزونا است، با بسیاری از ما تفاوت دارد. بر اساس گفته‌های خودش، تاکنون بیش از هزار بار توسط 80 نوع حشره مختلف گزیده شده که البته همه این موارد در راستای اهداف پژوهشی او بوده است. او طی برنامه‌ای برای بررسی رفتار اجتماعی حشرات، به این نتیجه رسید که می‌تواند میزان درد نیش حشرات را دسته‌بندی کند و به این ترتیب یک رده بندی 4 درجه‌ای برای این کار طراحی کرد. او سالهاست که به مطالعه رابطه بین شدت درد نیش حشرات و رفتارهای اجتماعی آنها می‌پردازد.

دکتر اشمیت در کتابی که با عنوان «نیش طبیعت» (The Sting of the Wild) منتشر شده، به بررسی نقش نیش حشرات در زندگی اجتماعی آنها می‌پردازد. او بخش‌هایی از این کتاب را به بررسی درد ناشی از نیش حشرات مختلفی از مورچه‌های آتشین گرفته تا زنبور عسل اختصاص داده است. مجله ساینتیفیک امریکن در مصاحبه‌ای با این دانشمند، جزئیات پژوهش هایی که در این خصوص انجام داده را جویا شده است.

خودتان تاکنون نیش چند دسته از حشراتی که در کتاب‌تان ذکر کرده اید را تجربه کرده اید؟

تقریبا همه! فکر می‌کنم حدود 83 نوع حشره در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌اند که فقط نیش یک یا دو نوع از آنها را تجربه نکرده‌ام. من همکاری در کشور ترینیداد دارم و فکر می‌کنم میزان درد یک یا دو نوع از حشرات را او به من گزارش کرده است.

آشنایی با رده بندی درد ناشی از نیش حشرات تا چه حد می‌تواند به درک بهتر رفتارهای این حشرات کمک کند؟

یکی از مواردی که توجه ما حسابی به خود جلب کرده بود این بود که چرا برخی از حشرات رویکردی تدافعی‌تر نسبت به سایر حشرات دارند. اگر در نزدیکی کلونی زنبور بدون عسل قرار گیرید، بلافاصله با نیش‌های خود از شما استقبال می‌کنند. زنبورهای عسل هم به این ترتیب عمل می‌کنند. اگر به کندوی عسل ضربه‌ای وارد کنید و یا اینکه مانع ورود زنبورها به درون لانه خود شوید، گرفتار نیش آنها می‌شوید. اما چه رابطه‌ای بین میزان درد ناشی از نیش و میزان حس تدافعی حشرات مختلف وجود دارد. پاسخ این است که رابطه مستقیمی در این میان وجود دارد. انسان‌ها در خودروی خود را می‌بندند تا به این ترتیب مایملک آنها همچنان تحت مالکیت‌شان باقی بماند و کسی به آن دستبرد نزند و آن را ندزدد. اما حشرات قفلی برای مایملک خود ندارند و به همین دلیل، یکی از پاسخ‌های آنها این است که نیشی دردناک داشته باشند.

ارتباط مستقیمی بین شدت درد ناشی از نیش حشره و ماهیت زندگی اجتماعی آن وجود دارد. 

چرا برخی حشرات نیشی بسیار دردناک ولی با بازه درد کوتاه دارند و برخی دیگر با یک نیش می‌توانند قربانی را به کام مرگ بفرستند؟

این یکی از مهم‌ترین مواردی بود که در پژوهش‌هایم مورد بررسی قرار دادم. سال‌ها پیش در مورد نوعی رتیل مطالعه می‌کردم که نیش آن بیشترین و شدیدترین درد را با خود به همراه دارد. اما جالب اینجاست که این درد بسیار شدید طی دو یا سه دقیقه از بین می‌رود که البته عجیب جلوه می‌کند. وقتی به بررسی این می‌پردازید که آیا آسیبی هم به خاطر نیش به بدن فرد وارد شده یا نه، می‌بینید که هیچ اثری از آسیب وجود ندارد. این در حالی است که نیش بسیاری از حشرات نظیر زنبور عسل سبب بروز آسیب‌هایی نظیر تورم می‌شود. نیش 4 زنبور عسل می‌تواند یک موش را بکشد.

برخی موش‌ها در فصل زمستان به کندوی زنبور عسل حمله‌ور می‌شوند و همه عسل و موم و زنبورها را می‌خورند. به همین دلیل این موجود یک خطر بسیار بزرگ برای زنبورها به شمار می‌رود. به همین دلیل، بهترین کاری که زنبورها می‌توانند انجام دهند این است که این موجود خطرناک (موش) را نابود کنند. حشرات دیگری نیز رفتاری این چنینی دارند. به طور کلی، حشراتی که کلونی‌هایی با عمر طولانی دارند این گونه هستند.

هر قدر موجودی سبب ایجاد مشکلات بیشتر برای کلونی شود، شدت نیش حشره برای دفاع نیز طولانی مدت تر و با آسیب های بیشتر خواهد بود. 

اینجا بود که از خودم پرسیدم چه تفاوتی میان این رتیل و زنبور عسل وجود دارد. واقعیت این است که رتیل صرفا می‌خواهد از جان خودش محافظت کند. وقتی مانع حرکت رتیل می‌شوید، او شما را نیش می‌زند و وقتی که درد می‌کشید، به راه خودش ادامه می‌دهد. اما ضرورتی برای ادامه درد شما وجود ندارد. در واقع بهترین راه برای رتیل برای حذف عوامل مزاحم، وارد کردن یک درد ناگهانی و بسیار شدید است.

چرا از خودتان به عنوان معیار درجه بندی شدت درد نیش حشرات استفاده کردید؟

ساده‌ترین پاسخ این است که هر کسی بهتر از دیگران می‌تواند احساسات خود را شناسایی کند. دلیل دیگر نیز این بود که می‌خواستم در مورد رفتارهای اجتماعی حشرات مطالعه کنم و به همین خاطر طبیعی بود که به خاطر نزدیکی به حشرات، گرفتار نیش آنها هم بشوم. در واقع به صورت آگاهانه نخواستم که نیش بخورم. اما این روند مرا به سمت تجربه نیش حشرات مختلف برد و البته از این فرصت هم خوب استفاده کردم.

پس هیچ وقت به صورت عامدانه نیش نخوردید. درست است؟

تاکنون فقط چند بار آگاهانه خواستم نیش بخورم، اما در همه این دفعات محدود نیز به خاطر درخواست افراد و کسانی بود که با آنها کار می‌کردند. یکی از این موارد، وقتی بود که توسط نوعی حشره به نام زنبور سفالگر نیش خوردم. این حشره ظاهر بسیار ترسناکی دارد. افرادی بودند که از من می‌پرسیدند که نیش این حشره چقدر درناک است و من پاسخی برای آن نداشتم، زیرا تابحال این حشره مرا نیش نزده بود. هیچ فرد دیگری نیز نبود که نیش این حشره را تجربه کرده باشد. از آنجا که دوست نداشتم در برابر سئوالات مردم در مورد میزان درد نیش این حشره پاسخی نداشته باشم، تصمیم گرفتم یک بار هم شده آن را امتحان کنم.

بر اساس نظریه‌ای که داشتم، نیش این حشره نباید دردناک باشد، زیرا این حشره چیز زیادی برای دفاع کردن ندارد و به شما هم حمله نمی‌کند.

برای همین یک روز یکی از این حشرات را برداشته و مجبورش کردم که مرا نیش بزند. بسیار شگفت‌آور بود که نیش این حشره بسیار کم درد بود و در این رده‌بندی، پایین‌ترین رده یعنی نمره یک به آن اختصاص داشت. این درد مشابه فرو رفتن تیغ کاکتوس در پوست است. این بار هم نظریه من درست از آب درآمد.

 

ترجمه: زهرا جعفری رودپشت

منبع: مجله ساینتیفیک امریکن

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا