مطالعات پیشین پژوهشگران نشان دهنده تاثیر و قدرت باورهای انسان در شکل گیری رفتارها و عادات وی بوده و این موضوع بر اساس آزمایش های متعددی اثبات شده است. به تازگی گروهی از پژوهشگران اقدام به بررسی باورها و تفکرات هر فرد در شکل گیری رژیم غذائی وی و تاثیر اعتیاد غذائی بر میزان و نوع مواد مصرفی وی کرده اند.
در بیشتر مواقع ، پر خوری و اعتیاد به مواد غذائی به صورت نا خودآگاه رخ داده و زمانی که افراد نسبت به این موضوع مطلع می شوند ، تلاش بیشتری برای کنترل مواد غذائی مصرفی خود کرده و این موضوع می تواند کلید مبارزه با پرخوری محسوب شود.
در اعتیاد به مواد غذایی ، فرد به خوردن تنقلات معتاد شده و به مصرف مواد غذائی خاصی عادت می کند. این فرایند مشابه حالتی در مغز است که در افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر شکل می گیرد و در حقیقت انتقال دهنده های عصبی و بسیاری از علائم این دو عارضه یکسان هستند. به بیان دیگر گاهی افراد از غذا به عنوان یک مسکن در شرایط استرس زا، اضطرابآور، غم و اندوه استفاده میکنند که این موضوع باعث شرطی شدن فرد میشود و در واقع مواد غذایی به روی مراکز عصبی مغز اثر گذاشته و این اعتیاد از روی علائم رفتاری فرد تشخیص داده میشود، برای نمونه فرد با وجود احساس سیری میل به خوردن غذا دارد یا در هنگام خشم، اضطراب و عصبانیت میل به خوردن غذا در فرد تشدید میشود.
در این مطالعات هلن رودوک و تیمی از دانشجویان وی در دانشگاه لیورپول اقدام به آزمایش تغییرات عادات غذائی افراد شرکت کننده ، میزان و نوع اعتیاد غذائی و باورهای آن ها در شکل گیری باید ها و نباید های رژیم غذائی روزانه شان کرند.
در تحقیقات انجام شده ، دو پژوهش به صورت جداگانه انجام شد و نتایج به دست آمده از آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. محققان در ابتدا از گروهی از زنان شرکت کننده درخواست کردند که به تعدادی سوالات مطرح شده در یک آزمون کامپیوتری درباره رژیم غذائی پاسخ دهند . در ادامه و با هماهنگی تیم پژوهشی به آن ها پاسخ هایی جعلی از سوی کامپیوتر ارائه شد که بازخوردهایی متفاوت در مورد رویکرد تغذیه آن ها داشته و کامپیوتر بر اساس تصمیم تیم پژوهشی به افراد شرکت کننده اطلاع می داد که دارای میزان زیاد ، متوسط یا کم اعتیاد غذائی هستند. پس از این مرحله به افراد فوق ، غذاهایی ناسالم مانند چیپس ، شکلات و تنقلاتی از این دست ارائه می شود.
در این مرحله پژوهشگران دریافتند افرادی که از سوی کامپیوتر به آن ها گفته شده است که دارای اعتیاد غذائی هستند ، به نسبت سایر افراد از میزان کمتری غذاهای ناسالم استفاده کرده و تلاش می کنند تا کالری مصرفی خود را کاهش دهند. در حقیقت افرادی که اطلاع پیدا کرده اند که دارای اعتیاد به مواد غذائی هستند در انتخاب رژیم غذائی خود بسیار سختگیرانه تر از سایر گروه ها برخورد کرده و رژیم خود را تغییر می دهند.
بر اساس یافته های فوق ، پژوهشگران اینگونه نتیجه گیری می کنند که در بیشتر مواقع ، پر خوری و اعتیاد به مواد غذائی به صورت نا خودآگاه رخ داده و زمانی که افراد نسبت به این موضوع مطلع می شوند ، تلاش بیشتری برای کنترل مواد غذائی مصرفی خود کرده و این موضوع می تواند کلید مبارزه با پرخوری محسوب شود.
شرح کامل این پژوهش ها و نتایج به دست آمده از آن در آخرین شماره مجله تخصصی چاقی journal Obesity منتشر شده و در اختیار پژوهشگران قرار دارد.
ترجمه : فاطمه کردی
No tags for this post.