البته آن دسته از افرادی که به آلرژی و حساسیت فصلی مبتلا هستند شاید دل چندان خوشی از این حال و هوای بهاری نداشته باشند. به نظر می رسد در این عبور سیاره زمین از نقطه اعتدال بهاری حال خوشی در جهان ایجاد می شود که همه ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار می دهد. سیاوش صفاریان پور در چرخ چهاردهم اردیبهشت با دکتر امیر جوادی ، پزشک- پژوهشگر در این باره گفت و گو کرده است.
شکوه خلقت در بهارجلوه تازه ای دارد و به نظر می رسد همه چیز جان دوباره ای می گیرد. آیا بهار برای خود شما هم یا حال و هوای متفاوتی همراه است؟
حتما همین طور است و همه ما این حال و هوای متفاوت را تجربه می کنیم.
شما پزشک هستید و می توانید از این منظر و دیدگاه، به تغییراتی که همزمان با آغاز فصل بهار در بدن ایجاد می شود اشاره کنید. چرا در بهار احساس خواب آلودگی می کنیم؟
بهتر است ابتدا به کلید واژه هایی در این زمینه اشاره کنیم. نمی توانیم مستقیم به پاسخ برسیم. در مسیر رسیدن به پاسخ این پرسش باید از وادی هایی عبور کنیم. شما در این پرسش به دو کلید واژه خواب و چرخش اشاره کردید. اتفاقی می افتد و تکرار می شود و درحقیقت در این فرایند یک چرخه ای داریم و اتفاقی بازتولید می شود. نشان چرخ همیشه دوچرخه، رینگ و لاستیک را تداعی می کند. البته با هوشمندی که در طراحی نشان برنامه شما وجود داشته، حرکت رو به جلو نیز در آن نشان داده شده است. می توانیم همین چرخ را به عنوان یک چرخه در نظر بگیریم. چرخ همان چرخ گردون است. این اتفاق در گیتی بسیار عظیم است. در حالی که ما انسان های ساکن کره زمین به این رویداد روزمره و همیشگی عادت کرده ایم. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا باید شب ها بخوابیم یا این که چرا فصل ها در پی هم تغییر می کند؟ اگر یک عینک چرخ بینی بزنید متوجه می شوید ردپای این چرخش را می توان در بخش های مختلفی دید. در این چند روز اخیر که عمیق تر به این موضوع توجه کردم به این نتیجه رسیدم رویدادهای بسیاری در دنیا وجود دارد که ریتمییک و دوره ای است.
اگر برنامه تلویزیونی چرخ را دیده باشید حتما متوجه شده اید که ما در این برنامه همیشه تاکید کرده ایم جهان بی چرخ بی معناست. همان طور که اشاره کردید وقتی دقت می کنیم می بینیم که واقعا نمی توانیم عنصر چرخ را از حیات و زندگی حذف کنیم حتی در معرفت و نگاه عارفانه نیز این چرخش بخشی از سیر و سلوک عارفانه است.
این واقعیتی عظیم است که شاید به علت همین عظیم بودن، گاهی آن را نادیده می گیریم. شاید این چرخش فرصت خوبی باشد برای این که به این سوال پاسخ دهیم که چطور شد این چرخش به وجود آمد.
همه این رویداد ها از محور انحنای زمین ناشی شده است که در تغییر فصول هم نقش بسیار مهمی دارد که در گردش زمین به دور خورشید اتفاق می افتد.
یکی از کلید واژه ها در این مسیر چرخش و کلید واژه دیگر خواب است. خواب رفتاری است که ما معمولا از آن گریزی نداریم. البته استثناهایی نیز وجود دارد. حتی اگر خواب شبانه را هم حذف کنیم یک سیکل و چرخه شبانه روزی داریم. در کنار آن یک چرخه سالانه هم داریم. حیات روی این کره شکل گرفته و از زمان شکل گیری همین ساختار و همین چرخش در آن نقش داشته و در ایجاد الگوهای زندگی همه رده های جانوری نقش بسیار مهمی داشته است. جالب است که در رده های تک سلولی و پرسلولی اولیه نیز ردپای سیکل شبانه روزی را به طور واضح می بینیم. حدود دو سال پیش نتیجه تحقیقاتی اعلام شد که سرو صدای زیادی به راه انداخت. در یکی از شاخه های اولیه تکامل از پرسلول های ساکن دریا و اقیانوس که شاید خیلی فعال و پرتکاپو به نظر نمی رسند موسوم به فیتوپلانکتون و ژئوپلانکتون مطالعاتی انجام شد. گروهی از این موجودات فتوسنتز می کنند و گروهی دیگر نیز زندگی جانوری دارند. لارو زئوپلانکتون که پلانیتا نام دارد لاروی بسیار کوچکی در حدود چند میکرونی است. رفتار این موجودات در شبانه روز رفتار بسیار عجیبی است. این موجودات در طول روز در کف اقیانوس مستقر می شوند. زیرا دیگر شاخه های درخت جانوری از آن ها تغذیه می کنند. این یک رفتار دفاعی است که به مهاجرت عظیم روزانه این موجودات به بستر اقیانوس ها منتهی می شود. این موجودات شب ها به سطح می آیند. در بازه هایی که نور خورشید وجود داشته باشد این موجودات در سطح ساکن می شوند. نور خورشید موجب می شود در این سلول ها تقسیم انجام شده و هورمون هایی ترشح شود. هنگام تابش نور خورشید ریزمغذی ها در سطح آب وجود دارد و این موجودات از آن ها تغذیه می کنند. در رده های جانوری ما چرخه هایی داریم که موجب روززی یا شب زی شدن موجودات می شود. معمولا گربه ها هم شب ها بی قرار هستند و می خواهند به دنبال شکار باشند.
می توان گفت این شرط بقای موجودات یا به عبارتی به نوعی تطبیق پذیری با طبیعت است؟
بله همین طور است. این چرخه شبانه روزی یک علتی دارد و می توان گفت واکنشی به عوامل حذف کننده حیات بوده است و به این شکل دوام و بقای این موجودات، تضمین شده است. در این مرحله به سراغ وادی دیگری می رویم. آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اساسا چطور به خواب می رویم؟
همیشه این سوال مطرح می شود اما ظاهرا ما درک درستی از فرایند خواب نداریم و حتی متخصصان علوم اعصاب نیز نمی توانند توضیح دهند که دقیقا در زمان خواب چه اتفاقی می افتد.
بررسی دقیق خواب در اوایل قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. آزمایشات روان شناختی جالبی نیز در این زمینه شکل گرفته است که در کتاب های روان شناختی به آن اشاره شده است. در این بررسی ها مجموعه عواملی مطرح شده است که یک رده علیتی را شکل می دهد. این مجموعه عوامل به هم متصل شده و در نهایت به خواب ختم می شود. در این سیر علیتی ردپای یک مولکلول یافت می شود. یک مولکول که قدمت آن بیش از سن من و شماست. در بدن همه ما چند میلی گرم از این مولکول وجود دارد. اگر ردپای این مولکول را دنبال کنیم به 700 هزار سال قبل می رسیم که آن زمان همان زئوپلانکتونی که به آن اشاره کردیم وجود داشته است. این مولکلول آن زمان هم چنین ساختاری داشته است و ملاتونین نام دارد.
ملاتونین نوعی هورمون است؟
بله نوعی هورمون است که به آن نوروهورمون گفته می شود. البته در حقیقت نوعی هورمون است. هورمون پپتید یا پروتئینی است که از یک اندام یا عضو در بدن ترشح شده و وارد خون می شود و اثراتی از خود بروز می دهد.
این هورمون با واسطه های شیمیایی مغز متفاوت است؟
بله همین طور است. سوال خوبی است. در بدن ما یک سد جدی به نام سد خونی- مغزی وجود دارد. این سد نادیدنی است و در عمل دیواره ای دور مغز ایجاد کرده است و ما دو محیط داریم که یکی مغز است و دیگری قسمت های دیگر را شامل می شود. بسیاری از اتفاقات مغز پشت این سد اتفاق می افتد و این سد اجازه نمی دهد بسیاری از چیزها در این محدوده ورود پیدا کند و خیلی انتخابی اجازه می دهد بسیاری از مواد از داخل به خارج یا از خارج به داخل مغز گذر کند. جالب این است که چهار قسمت از مغز آن طرف این سد قرار دارد. غده ای که ملاتونین را ترشح می کند آن طرف این سد قرار دارد و با این که داخل مغز است ملاتونین پشت این سد و به طور مستقیم داخل خون ترشح می شود.
من متوجه نشدم این سد دقیقا کجا قرار دارد؟ آیا می توان گفت یک کره مغز داریم که لایه ای آن را پوشانده است؟
این سد اصلا یک سد فیزیکی نیست بلکه یک مفهوم عملکردی است و سدی بسیار جدی ایجاد می کند.
یعنی در داخل جمجمه قرار دارد؟
خیر. درصد زیادی از گلوکز خون و مصرف انرژی در داخل مغز اتفاق می افتد و این اتفاق یک کانون عملکردی است که در غشا اتفاق می افتد. اصلا نمی توان یک سد فیزیکی در نظر گرفت.
بنابراین می توان گفت یک فرایند پیچیده است.
بله یک فرایند پیچیده عملکردی است که اگر ماده ای وارد گردش خون شود می تواند به قسمت های دیگر بدن انتقال پیدا کند و جذب کلیه یا کبد شود. اما وقتی به گردش خون می رسد به دلیل وجود این سد اجازه ورود ندارد. مویرگ هایی که در این منطقه خونرسانی می کنند وقتی به این غشای نازک می رسیم به صورت عملکردی یک سری فعالیت های انتخابی و پویا انجام می دهند .
ما به یک مجهول بزرگ رسیدیم که نمی خواهیم به آسانی از آن بگذریم . این عنصر وارد بدن شده است و در رگ ها در حال حرکت است. این رگ های مانند بزرگراه و خیابان است. چطور این خیابان ها ورود ممنوع می شود؟
غشا این کار را انجام می دهد. خون بن بست نیست وقتی این عنصر به این غشا رسید تغییر مسیر می دهد. می توان گفت این غشا مانند ایستگاه مترویی است که به هر فردی اجازه پیدا شدن نمی دهد و هرفردی هم نمی تواند در این ایستگاه سوار مترو شود.
بهتر است به مسیر اصلی برگردیم.
بله در مغز یک غده ای موسوم به غده پینه ای وجود دارد. این غده ملاتونین ترشح می کند. غده ای بسیار کوچک به اندازه یک نخود است که در مغز قرار دارد. جالب است که غده پینه ای یکی از عجیب ترین اعضای بدن است که ردپای آن در بسیاری از شبه علم ها و نظریه پردازی های متافیزیکی دیده می شود. این غده پینه ای حین تغییرات جانوری در درخت تکاملی جایگاه جالبی دارد. ملاتونین امروزه به شکل قرص عرضه می شود.
این قرص ملاتونین در بدن چه تغییراتی ایجاد می کند ؟
بعضی افراد بعد از سفر در بازه های جغرافیایی زمانی با پدیده ای به نام جت لگ مواجه می شوند که موجب می شود ساعت بیولوژیک بدن دچار اختلال شود. قرص ملاتونین یکی از راهکار درمانی برای این مشکل است که دارو نیست و به عنوان مکمل تجویز می شود. این مولکول که از چند صد هزار سال پیش در مسیر تکامل وجود داشته است خالص سازی شده و به شکل قرص در اختیار مردم قرار می گیرد. فرض کنید از یک منطقه زمانی به منطقه دیگری جا به جا می شوید و هنوز ساعت درونی بدن شما با این تغییر تطبیق پیدا نکرده است. سطح ملاتونین در خون اصلی ترین کارکردی است که ساعت درونی بدن را تنظیم می کند. ساعت درونی بدن بر اساس غلظت ملاتونین تنظیم می شود.
اگر من این قرص را بخورم می خوابم یا بی خواب می شوم؟
می خوابید. وقتی قرص ملاتونین می خورید ترشح این ماده القا می شود و به غده پینه ای فرمان داده می شود که ملاتونین ترشح کند و به این ترتیب سطح ملاتونین در خون افزایش پیدا می کند و توالی علیتی که به خواب ختم می شود در بدن آغاز می شود.
آیا به همین دلیل است که نسبت به خواب بی تحمل می شویم؟
بله. ملاتونین نه تنها چرخه شبانه روزی بدن را تنظیم می کند و به ما زمان شب و روز را اعلام می کند بلکه گردش فصول نیز بر اساس بازه های ترشح ملاتونین شناخته می شود . یعنی غده پینه ای فصل ها را نیز برای بدن معرفی می کند. پرندگان بر همین اساس متوجه می شوند زمان آن رسیده به چندین هزار کیلومتر دورتر مهاجرت کنند. خرس قهوه ای بر اساس همین ملاتونین متوجه می شود زمان آن رسیده که به خواب زمستانی برود.
آیا در گیاهان نیز همین طور است؟
من پیش از این فکر می کردم این عملکرد فقط در رده های جانوری مهره داران دیده می شود اما متوجه شدم در بی مهرگان نیز این عملکرد دیده می شود. ایزومرهای ملاتونین در مخمر و در گیاه وجود دارد.
ایزومر چیست؟
ایزومر فرم های شیمیایی است که از فرمول شیمیایی شبیه هم است اما شکل هندسی آن متفاوت است.
آیا خواب بهاری نیز از همین ملاتونین ناشی می شود؟
چطور می شود که در روزهای بهاری حال ما خوب می شود؟ حال ما شاید الزاما خوب نشود. خوب تعریف نسبی دارد. شاید بهتر باشد بگوییم حال ما دگرگون می شود. یعنی در فصول نمی توان گفت ریختن برگ ها نشان دهنده این است که حال این درخت خوب نیست. این یک واکنش زیست شناسانه به عوامل محیطی است و شاید تضمین کننده بقا باشدو وقتی گیاه برگ یا شکوفه و میوه ای ندارد می تواند در برابر سرما و وزش باد مقاومت کند و از این دوره گذر کند. واقعیت این است که همین چرخه فصول فقط به این تغییرات محدود نمی شود. اگر به چرخه فصول در سطح کره زمین نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که تداعی زنده بودن زمین است. این چرخش فصول نه تنها روی درخت و پرندگان اثر می گذارد بلکه روی انسان ها نیز اثرگذار است.
به سراغ سوالاتی می رویم که شاید پیش پا افتاده به نظر برسد اما مهم است. آیا حساسیت فصلی از گرده افشانی گیاهان و درخت ها ناشی می شود؟
بله همین طور است. فرض کنید ما و گیاهان در یک فضایی شبیه آکواریوم قرار گرفته ایم. گیاهان گرده افشانی و تولید مثل می کنند و ما نیز تحت تاثیر این فرایند قرار می گیریم.
به تولید مثل اشاره کردید. آیا در فصل بهار به طور طبیعی زادآوری و تولید مثل موجودات زنده افزایش پیدا می کند؟
هرچه جانور پیچیده تر باشد به حمایت مادرانه بیشتری نیاز دارد. به همین دلیل است که انسان ها تا سن 14 یا 15 سالگی به این حمایت نیاز دارند. گربه چند ماه فرزندش را همراهی می کند و به نوعی مهارت های زندگی را به آن ها آموزش می دهد. بهار فصل زادآوری است. این شبکه بسیار پیچیده است. هرچه سطوح جانوری ساده تر باشد این توصیف ها به مراتب ساده تر است. اما درباره انسان ها با پیچیدگی های بیشتری مواجه هستیم. بر اساس آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور تیرماه با بیشترین آمار افزایش جمعیت مواجه هستیم. این نشان می دهد زاد و ولد انسان ها به نوعی تحت تاثیر فصل پاییز افزایش پیدا می کند یا تحت تاثیر آب و هوای پاییزی است.
گفتید انسان ها پیچیده هستند باید این را هم اضافه کرد که گاهی نیز مخرب است. پیچیده باشیم اما مخرب نباشیم.
No tags for this post.