این که سلول های بنیادی چه خواهند کرد موضوعی است که پیش از این نیز در برنامه تلویزیونی چرخ درباره آن صحبت شده است. اما این بار سیاوش صفاریان پور در چرخ سیزدهم اردیبهشت و در آستانه برگزاری جشنواره ای مهم در حوزه سلول های بنیادی، از منظر دیگری با حضور دکتر امیر علی حمیدیه، رییس ستاد سلول های بنیادی ویژگی های این سلول ها را مورد بررسی قرار داده است.
این روزها در حال مهیا شدن برای جشنواره توسعه علوم و فناوری سلول های بنیادی و پزشکی بازشناختی هستید. چرا اخیرا درباره سلول های بنیادی خبرهای زیادی به گوش می رسد؟
اکنون در علم پزشکی در یک برهه زمانی خاصی قرار داریم . سال های سال داروها توانسته بودند پاسخگوی درمان بسیاری از بیماری ها باشند. شاید 30 تا 40 سال پیش هر سال 30 تا 40 نوع داروی جدید به بازار دنیا عرضه می شد. این تعداد هر سال به مرور زمان کاهش یافت تا این که نتوانستند برای بیماری های مختلف دارویی بیابند. بعد از آن شرکت های بزرگ داروسازی در سطح دنیا به سراغ داروهای نوترکیب رفتند. ابتدا سالی 5 تا 6 داروی نوترکیب در سطح دنیا تولید می شد و بعد از مدتی به جایی رسیدند که تعداد این داروها نیز به 2 تا 3 دارو در سال کاهش یافت و در نهایت به سالی یک داور رسید. اما هنوز هم با وجود این که بسیاری از بیماری ها درمان شده است انسان ها دوست دارند برای درمان بیماری هایی که هنوز درمان نشده راهکاری پیدا کنند. به نظر می رسد با روشی که اکنون به کار برده می شود شانسی برای افزایش درصد موفقیت در درمان این بیماری ها وجود ندارد. از سال ها پیش پزشکی به سمتی رفته است که از سلول های خود بدن برای درمان استفاده کند. اوایل که این کار شروع شد چه در دنیا و چه در ایران تندروی ها و کندروی هایی موجب شد این علم نیز مانند هر علم دیگری در ابتدای مسیر با دست اندازها و چالش هایی مواجه شود که اکنون این چالش ها در حال برطرف شدن است و قطار درمان های جدید با استفاده از سلول های بنیادی و پزشکی بازساختی روی ریلی است که امیدواریم موجب بهبود کیفیت زندگی و افزایش طول عمر انسان ها شود. 30 – 40 سال پیش متوسط عمر مردم حدود 45 سال بود و بعد از گذشت 20 تا 30 سال با پیشرفت علم در همه دنیا و ایران از طریق بهره گیری از روش هایی مانند استنت گذاری یا عمل قلب باز متوسط عمر مردم ایران به 70 تا 75 سال افزایش یافته است. اما انسان ها حتی به این هم قانع نیستند.
اشاره کردید که سلول های بنیادی فصل جدیدی از درمان را گشوده است. در ایران نیز تلاش های زیادی دراین زمینه انجام شده و این قطار به راه افتاده است. بعضی ها بر این باورند زمانی که بحث اخلاق به میان می آید این قطار می تواند از ریل خارج شود و میتوانیم بحث مفصلی درباره اخلاق پزشکی در این حوزه داشته باشیم. سلول بنیادی نسبت به سلول پوست دست از چه تمایزی برخوردار است؟
من امروز کمی تعریف های معمول درباره سلول های بنیادی در رسانه ها را تغییر می دهم. تاکنون مباحث زیادی درباره سلول های بنیادی مطرح شده است. این سلول ها از قابلیت تمایز به سلول های دیگر و تکثیر فراوان برخوردارند.
یعنی می توان گفت سلول های بنیادی سلول های همه کاره هستند که می توانند تکثیر پیدا کرده و سلول های گوش، پوست یا حتی مغز را بسازند؟
اکنون این سلول ها از قابلیت های دیگری هم برخوردار شده اند. از سلول های بنیادی میتوان برای کارهای دیگری هم استفاده کرد. امروزه شاید بتوانند برنامه ریزی سلول پوست شما را به طور مجدد برنامه ریزی یا به اصطلاح Reprogram کنند و از سلول پوست شما سلول دیگری برای بافت یا حتی ارگان دیگری بسازند.
یعنی می توان از سلول های دیگر نیز مانند سلول های بنیادی استفاده کرد؟
در واقع ما این سلول ها را به طور مجدد برنامه ریزی می کنیم و سلول را به عقب برده و این بار برنامه دیگری را برای این سلول در نظر می گیریم. زمانی فقط از سلول های بنیادی بزرگسالان استفاده می شد و بعدها از سلول های بنیادی بند ناف و سلول های بنیادی بند ناف استفاده شد. اکنون از همین سلول ها که IPS نام دارد، استفاده می شود. همان طور که میدانید هر فردی که موفق به دریافت جایزه نوبل شود باید 15 سال در این زمینه تحقیق کرده باشد اما برای سلول های IPS ،ژاپنی ها موفق شدند در مدت زمان سه سال تحقیق برنده جایزه نوبل شوند.
آیا این سلول های IPS همان سلول های معمولی بدن هستند؟
این سلول ها همان سلول هایی هستند که برنامه ریزی دوباره می شوند.
یعنی به سلولی که قبلا سلول عضله بوده است فرمان داده می شود که بافت دیگری بسازد؟
بله همین طور است.
سلول های بنیادی محدود هستند. آیا با این روش این محدودیت از میان برداشته می شود؟
بله درست است. اما این تلاش به اینجا محدود نمی شود. سلول های دیگری در بدن شناسایی شده است که از گروه سلول های ایمنی هستند. این سلول ها تیپ خاصی از سلول های موسوم به لنفوسیت به نام سلول های دندریتی هستند که با استفاده از آن ها در درمان سرطان تحقیقاتی انجام شده است. نه به این مفهوم که طول عمر را افزایش دهد بلکه به دنبال درمان قطعی این بیماری هستند. از این بحث تحت عنوان ایمونوسل تراپی یا درمان با سلول های ایمنی نام برده می شود که شاخه جدیدی در حوزه علم پزشکی است.
یک تومور سرطانی از مجموعه سلول های معیوبی تشکیل شده است که به طور دائم در حال تکثیر است و نمی توان مانع آن شد. اکنون با این تغییر کاربری که در سلول های بنیادی ایجاد شده ، قرار است سلول ایمنی را وارد یک توده سرطانی کنیم تا آن را از بین ببرد؟
سلول ایمنی را از خود فرد می گیریم و تحت مهندسی سلول تغییراتی در آن ایجاد می کنیم. در حقیقت با خود سلول کاری نداریم. داخل سلول می شویم و از طریق مهندسی سلول خاصیت کاربری سلول را تغییر می دهیم و فرمان می دهیم که این بار که وارد بدن شد کار متفاوتی انجام دهد.
آیا این روش مبتنی بر دستکاری ژنتیکی است ؟
در حقیقت ژن درمانی نیز قسمتی از همین علم است با این تفاوت که فقط خود سلول تغییر پیدا نمی کند بلکه داخل سلول نیز تغییراتی پیدا می کند . این شاخه جدیدی است که در این رشته باز می شود. به عبارت دیگر در رشته سلول های بنیادی و پزشکی بازساختی شاخههای جدیدی را در برمی گیرد و به این ترتیب روش های جدیدی برای درمان بیماریها یافت میشود. سال ها طول کشیده تا علم پزشکی به اینجا رسیده است اما شاید از سال 2020 به بعد وارد بازار درمان دنیا شود. البته اکنون نیز تا حدی به بازار درمان وارد شده است.
آیا نتیجه این تحقیقات قرص، کپسول یا واکسنی است که برای درمان از آن استفاده میشود؟
به این داروها محصولات بر پایه سلولی گفته می شود. برای مثال یک شرکت دارویی محصول برپایه سلولی برای سرطان پروستات درست کرده است که از طریق ایمونوسل تراپی یا سیستم ایمنی برای درمان سرطان به کار می رود و تاییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا را نیز دریافت کرده است.
آیا از سلول های خود فرد برای درمان استفاده می شود؟
می توان از سلول های خود فرد یا سلول های فرد دیگری برای درمان استفاده کرد. این روش درمان از مفهوم دارو کم کم خارج می شود. این طور نیست که به شکل قرص یا تزریق باشد و در چه محلی تزریق شود ؛موضوعی است که در دنیا در حال تحقیق درباره آن هستند. اگر منظور این است که آیا بعضی از محصولات سلولی وارد بازار شده است باید بگویم بله این محصولات در سطح جهانی وارد بازار شده است.
وقتی به داروخانه مراجعه می کنیم باید بگوییم برای درمان اعصاب به من سلول بدهید؟
زمانی که ژول ورن کتاب می نوشت به موضوعاتی تخیلی اشاره می کرد که شاید آن زمان خنده دار به نظر می رسید. واقعیت این است که اگر این تخیلات و تصورات نبود ما اینجا نبودیم.اکنون استفاده از سلول های بنیادی در حوزه پزشکی و پزشکی بازساختی در مرحله انقلاب است و اکنون در مرز این دانش قرار داریم و بر اساس به زودی جهش بزرگی را شاهد خواهیم بود. اکنون بسیاری از ژاپنی ها 90 سال عمر می کنند و همچنان به دنبال راهی برای افزایش طول عمر هستند. هرم سنی در دنیای امروز تغییر کرده است. در این هرم سنی مطالبات بیماران از پزشکان تغییر کرده است. این طور نیست که مانند 40 سال گذشته مردم در اثر ابتلا به عفونت یا سرماخوردگی جان خود را از دست بدهند. مطالبات مردم در سال های آینده تغییر می کند و آن ها به دنبال راهی برای جوان سازی پوست یا بازسازی قلب، کلیه و کبد خواهند بود. اگرچه ممکن است امروز این حرف خنده دار به نظر برسد اما شاید 30 سال آینده متوسط عمر مردم به بیش از 100 تا 120 سال افزایش پیدا کند. ما نمی دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. همان طور که 40 سال پیش متوسط عمر مردم 40 سال بود و امروزه به 70 تا 80 سال افزایش پیدا کرده است چندان دور از انتظار نخواهد بود که به بیش از 100 سال افزایش پیدا کند.
این خوب است یا بد؟
نمی دانم. مثل این که بپرسیم اینترنت و فضای مجازی خوب است یا بد. می تواند پیامدهای مثبت یا منفی داشته باشد.
طبیعی است که در این شرایط افرادی که توانایی مالی دارند بیشتر عمر می کنند؟
خدمات جدیدی که عرضه می شود ابتدا گرانقیمت است اما به مرور هزینه ها کاهش پیدا میکند و باید تلاش کرد شرایطی فراهم شود که همه افراد بتوانند به این خدمات دسترسی داشته باشند.
تجربه بشر نشان داده است برای مثال در درمان یا کمک به درمان بیماران مبتلا به HIV تجربه موفقی نداشته ایم و اکنون امکان دسترسی به دارو برای همه افراد وجود ندارد.
بله درست است. این داروها گرانقیمت است و محصولات سلولی نیز به یقین ابتدا هزینه بسیار بالایی دارد. برای همین HIV که به آن اشاره کردید بیشترین تمرکزی که برای درمان وجود دارد مبتنی بر محصولات بر پایه سلولی است.
دقیقا برای درمان ایدز نیز روش های مبتنی بر سلول درمانی و ایمونوسل تراپی مورد توجه است. چرا که همه راه ها را رفته اند و به نتیجه نرسیده اند.
به سلول های بنیادی و درمان های سلولی بازمی گردیم که قدم فراتر از سلول های بنیادی گذاشته است. آیا بر این اساس می توان گفت شما متخصصان علوم سلولی کم کم از سلول های بنیادی فاصله می گیرید و به سراغ طراحی و برنامه سازی سلول های عادی میروید؟
در حقیقت علوم سلولی در شاخه های جدیدی توسعه پیدا می کند. من در صحبت ها به پزشکی بازساختی تاکید کردم. شاید بپرسید این تاکید چه دلیلی داشته است. همان طور که اشاره کردید خیلی وقت ها می دیدند با تزریق سلول ها اتفاق خاصی مشاهده نمی شد. اکنون به این نتیجه رسیده اند با استفاده از مهندسی بافت که شاخه دیگری از این علم است باید برای این سلول ها داربستی ساخته شود. آیا این داربست را متخصص سلولی می سازد یا این که نیاز است متخصصان رشته های دیگری همکاری داشته باشند. امروزه در دنیا مرز بین علوم در حال برداشته شدن و علوم بین رشته ای توسعه پیدا می کند. ما در اتاق فکری که با گروه های جدید در کشور تشکیل می دهیم به این نتیجه رسیده در این اتاق فکر فقط به پزشکان نیاز نداریم . باید متخصصان علوم پایه و مهندس پزشکی از دانشگاه های صنعتی شریف و دانشگاه صنعتی امیرکبیر همکاری داشته باشند. ابتدا این که افرادی در تخصص های مختلف دور هم جمع شوند غیرعادی به نظر می رسید. این روند موجب تقویت کار گروهی شده است و علاوه بر این متوجه شده ایم اگر افراد تحصیلکرده در گروه های مختلف همکاری داشته باشند اتفاقات جالبی را شاهد خواهیم بود.
می توانیم به آنچه در ایران اتفاق می افتد نگاهی داشته باشیم. یکی از نقاط برجسته که در توسعه یافتگی علمی کشور به آن اشاره می شود سلول های بنیادی است. ما واژه رویان را در سال ها بسیار شنیده ایم و اتفاقات متعددی در حوزه سلول های بنیادی رخ داده است. آیا می توان گفت ما اکنون دقیقا در مرز تغییر و ورود به جهان جدیدی در توسعه یافتگی علمی هستیم؟
بله دقیقا در مرز تغییر قرار داریم.در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی نباید تحقیق برای تحقیق انجام شود. ما در واقع اکنون بیشتر کارهایی که درکشور انجام می شد این بود که نفت را استخراج می کنیم و در اختیار دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی قرار می دهیم تا در این زمینه تحقیق کنند و این خیلی خوب است. بر اساس این تحقیقات مقاله هایی نوشته می شود. اما آیا این مقاله ها به محصولی تولید می شود که ثروتی برای کشور ایجاد کند؟ آیا افرادی که مالیات پرداخت می کنند یا افرادی که برای کشور زحمت می کشند از من محقق توقع ندارند که این تحقیق به ثروتی برای کشور تبدیل شود یا این که من باید همچنان به فروش نفت و تحقیق مشغول باشم؟علمی به درد کشور می خورد که به محصول و ثروت برای کشور تبدیل شود و ما در واقع از تولید کننده نفت به تولید کننده سلول و محصولات سلولی و مهندسی بافت تبدیل شویم. من نمی گویم ما نمی توانیم هواپیما بسازیم اما حقیقت این است که اگر امروز هواپیما بسازیم آیا می توانیم با شرکت های بزرگی مانند ایرباس رقابت کنیم؟ آیا می توانیم به درآمدزایی برسیم؟ به نظر می رسد کشور باید در علومی سرمایه گذاری کند که با دنیا فاصله کمی داشته باشد و بتواند با بزرگ بین المللی پیدا کند. در حوزه سلول های بنیادی تا سال 2020 این بازار 30 میلیارد دلار در سطح دنیاست و تا سال 2030 به 170 میلیارد دلار می رسد و این در حالی است که پیش می شود تا 2050 به بیش از 570 میلیارد دلار توسعه پیدا کند. بعضی ها بر این باورند ک این رقم ها حداقل هاست و می تواند بیشتر از این باشد. ژاپن کم کم به جای فروش قطعات یدکی ماشین به سمت قطعات یدکی بدن انسان خواهد رفت. این که این علم جدید است و من فکر می کنم در رویان و دیگر مراکز تلاش های زیادی در این زمینه انجام شده است و کشور ما به علم پایه و اولیه سلولی دست پیدا کرده است. اکنون وقت ترجمه این علم به محصول است. در رشته ای مانند خون و سرطان و پیوند سلول های بنیادی خون ساز اکنون وارد بازار شده ایم و خدماتی را ارائه می کنیم. کم کم در ارتوپدی، اورولوژی، چشم و پوست و همه رشته های پزشکی می توان از این رشته برای ارائه خدمات جدید و عرضه محصولات در سطح دنیا استفاده کرد. شما با علم اقتدار پیدا می کنید و بر این اساس کشور هم به اقتدار دست پیدا می کند. قدرت چانه زنی کشور در سطح بین المللی افزایش در همه زمینه ها پیدا می کند.
شاید از همه مهم تر بهبود کیفیت زیست مردم ایران باشد که تحت تاثیر قرار می گیرد. بخشی از این قدرتی که به آن اشاره کردید به رضایتمندی عمومی ارتباط دارد.
ما زمانی پزشکانی مانند ابوعلی سینا را داشته ایم و وضع پزشکی کشور نسبتا خوب بوده است. اکنون در رتبه های هجدهم تا بیستم قرار داریم. چرا نباید به رتبه های اول دنیا بازگردیم؟ این امکان در کشور ما وجود دارد. گذشته از این اتفاقاتی جدیدی در حوزه پزشکی رخ داده است و ما در این بخش جدید به پایه اصلی دست یافته ایم و باید تلاش کنیم عقب نمانیم و بتوانیم سریع این علم را به فناوری تبدیل کنیم و این دستاوردها را فقط به پژوهش صرف منحصر نکنیم.
روند توسعه ساختمان سازی در کلانشهری مانند تهران رو به رشد است و از برج های زیبایی که زمانی در فیلم های فرنگی دیده می شود اکنون در تهران دیده می شود. اما زمانی که از کنار کارگاه های ساختمان سازی عبور می کنیم می بینیم آنچه امروزه تحت عنوان زیرساخت از آن نام برده می شود هنوز مبتنی بر روش های سنتی و قدیمی است. به نظر می رسد در روند توسعه یافتگی وقتی آن زیرساخت وجود نداشته باشد می تواند به پیامدهایی مانند ریزش ساختمان منجر شود. شما در صحبت ها به این نکته اشاره کردید که قطاری در حوزه سلول های بنیادی راه اندازی شده و در حال حرکت است. به نظر شما زیرساخت های کافی وجود دارد یا این که فقط می خواهیم تقلید کنیم؟
در یک یا دو سال اخیر تلاش شده است این زیرساخت استحکام لازم را به دست آورد. به همین دلیل از خدمات اساتید و دانشجویانی که در مقطع سنی 30 تا 50 سال قرار دارند بسیار قدردانی می کنیم. این افراد در این زمینه فعالیت می کنند. اما برنامه ریزی و سیاستگذاری کشور به مقطع سنی پایین تر معطوف شده است. ما اکنون برای توسعه بحث سلول های بنیادی و پزشکی بازساختی از آموزش و پرورش شروع کرده ایم. اگر می خواهیم در این حوزه حرفی برای گفتن داشته باشیم باید این علم خوب ترویج پیدا کند.
اخیرا مرحله دوم المپیاد سلول های بنیادی برگزار شده است.
بله روز گذشته برگزار شد. المپیاد فیزیک، ریاضی، شیمی و زیست شناسی خیلی خوب است اما کافی نیست. در این المپیاد دانش آموزان تجربی و ریاضی- فیزیک و رشته ها دیگر در کنار هم به رقابت پرداختند. ما واقعا معتقد هستیم که باید مرز علوم شکسته شود. در اساتید و دانشجویان این مرز را از بین برده ایم و سعی می کنیم محققان رشته های مختلف را دور هم جمع کنیم. باید در سطح مدارس هم فرزندان این مرز و بوم برای آینده تلاش مشابهی را در پیش گیرند. نوبلیست های آینده اکنون در مدارس هستند به همین دلیل به سمت سرمایه گذاری، ایجاد پژوهش سراها و برگزاری المپیاد در سطح مدارس رفته ایم. باید از سنین 15 تا 16 سالگی بر اساس برنامه ای برای تربیت دانشمندان آینده پیش برویم که در سن 25 سالگی افراد نابغه را شناسایی کنیم و آن ها را به سمت پیشرفت سوق دهیم. برای زیرساخت سازی به سمت آن چه قدرت کشور است یعنی نسل آینده رفته ایم. این زحمات توسط جمع بزرگی انجام می شود. در ستاد توسعه علوم و فناوری سلول های بنیادی حدود 800 محقق برجسته کشور دور هم جمع شده اند. این زیرساختی که دغدغه شماست برای آن ها هم یک دغدغه است و قرار است با یک برنامه ریزی صحیح و اصولی پیش برویم تا کشور بتواند در این حوزه حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.
شاید این سوالات پیش پا افتاده باشد اما ممکن است بعد از دیدن این برنامه ذهن بسیاری از مخاطبان را به خود مشغول کرده باشد. شاید در ظاهر این سوال پیش پا افتاده باشد . وقتی از سلول بنیادی صحبت می شود آیا با یک سلولی متفاوت از سلول های دیگر رو به رو هستیم؟
اکنون به سمتی می رویم که بتوانیم از خواص سلول های دیگری هم استفاده کنیم و این دربردارنده تعریف جدیدی است و شاید بهتر باشد از این پس درباره علوم سلولی صحبت کنیم. علاوه بر سلول های بنیادی سلول های دیگری نیز در بدن ما وجود دارد شاید بازگشت این سلول ها به عقب و تبدیل آن ها به سلول های بنیادی بتواند تعریف جدیدی از این سلول ها باشد. علوم سلولی در این سلول ها تغییر ایجاد می کند. سلول بنیادی با سلول های عادی بدن متفاوت است وخواص خاص خودش را دارد.
سلول های بنیادی در کدام قسمت بدن یافت می شوند؟
سلول های بنیادی انواع مختلفی دارند . سلول های بنیادی خون ساز در مغز استخوان قرار دارد و داخل استخوان فضایی وجود دارد که مغز استخوان در این فضا قرار دارد. کارخانه اصلی سلول های بنیادی مغزاستخوان است. در مغز استخوان چند نوع سلول بنیادی وجود دارد. سلول بنیادی خون ساز و سلول های بنیادی دیگری به نام مزانشیمال در مغز استخوان وجود دارد. از سلول های بنیادی خون ساز رده های خونی ساخته می شود و سلول های بنیادی مزانشیمال می توانند بافت چربی، کبد، عضله، غضروف، استخوان و سلول های دیگری بسازند.
یعنی سلول های بنیادی را از مغز استخوان برمی دارند و در آزمایشگاه کشت می کنند؟
یکی از کارها همین است اما همان طورکه گفته شد گاهی لازم است دستکاری هایی روی این سلول ها انجام شود. شاید دیگر تزریق سلول ها به تنهایی کافی نباشد. ما به مهندسی بافت و تهیه داربست و نشاندن این سلول ها روی داربست ها نیاز داریم که مبحث جدیدی در این زمین است.
یعنی این داربست برای مثال ساختاری شبیه گوش است که سلول ها روی آن مستقر می شوند؟
برای اعضای بزرگی که شما می بینید همین طور است.
آیا این امکان وجود دارد که بتوان بر این اساس کلیه هم ساخت؟
برنامه ریزی ها در این مسیر پیش می رود که روزی بتوان به این هدف دست یافت. محقق ژاپنی که موفق به دریافت جایزه نوبل شد روی درمان بیماری های چشمی تمرکز کرد و از روش برنامه سازی مجدد سلول ها برای درمان بهره گرفت.
برنامه نویسی مجدد برای سلول ها چطور انجام می شود؟
این یک فرایند طولانی است اما برای مثال خیلی از مشکلاتی که در زمینه درمان نازایی وجود دارد برطرف شده است اما هنوز هم درصدی از افراد با مشکل نازایی مواجه هستند. آیا می توان از سلول پوست برای ایجاد سلول هایی که گامت جسنی هستند استفاده کرد. بر این اساس شاید نازایی برای همیشه درمان شود و چنین مفهومی وجود نداشته باشد.
قرار است در جشنواره توسعه علوم و فناوری سلول های بنیادی و پزشکی بازساختی چه اتفاقاتی روی دهد؟
این جشنواره در نوع خود در سطح کشور جشنواره خاصی است چون فقط به کنگره محدود نمی شود. جشنواره از پنج قسمت تشکیل شده است. کنگره که باحضور سخنرانان داخلی و خارجی برگزار می شود. المپیاد دانش آموزی که برگزار شده و جوایز برگزیدگان در این جشنواره اعطا می شود. فن بازار و شرکت های دانش بنیان ایرانی در این حوزه فعالیت میکنند. در این جشنواره ما محققان و صاحبان صنایع را در کنار هم قرار می دهیم که امیدواریم در این فضا محصولات ساخت داخل تولید و صادر شود. کانال اندیشه و نوآوری را برای مهاجرت معکوس ایرانیانی که در حوزه سلول های بنیادی کار می کنند راه اندازی کرده ایم. از تعدادی از آن ها دعوت کرده ایم در کنار اندیشمندان داخلی و خارجی در این جشنواره حضور داشته باشند. یک جایزه ملی طراحی شده است در حوزه مقاله برتر، ایده برتر و پایان نامه برتر که این جایزه ملی به افرادی که کمتر از 35 سال دارند اعطا خواهد شد.
No tags for this post.