این بازوی رباتیک درست در جایی که محصولات این کارخانه، یعنی «تجهیزات شبکه» باید در جعبهها بستهبندی شوند، بی حرکت مانده است. «نی ژوان»، زن جوان بیست و چند سالهای که مسئول کنترل کیفیت این قسمت از کارخانه است میگوید: «سیستم خراب شده.» گروه او طی یک هفتهی گذشته در حال آزمایش این ربات بودهاند. وظیفهی این ربات، چسباندن برچسب روی جعبههای بستهبندی «روترها» است و به نظر میرسد که توانسته خیلی خوب از پس این کار برآید. ولی خوب ظاهرا که حالا از کار افتاده است. نی میگوید: «این ربات باعث صرفه جویی در نیروی انسانی شده؛ ولی نگهداری از آن هم مشکل است.»
این نقصان کوچک، نمایانگر یک چالش فناورانهی خیلی بزرگ در صنایع تولیدی چین است. طی هفت سال گذشته، دستمزد کارگران چینی بیش از دو برابر شده است. شرکت مالک این کارخانه «گروه صنعتی کمبریج» (CIG) نام دارد و حالا در فشار رقابتی شدید با کارخانههای فوق پیشرفتهی آلمانی، ژاپنی و آمریکایی قرار گرفته است. CIG قصد دارد برای پیشی گرفتن در این رقابت، دو-سوم از ۳۰۰۰ نفر کارگر خود را با رباتها و ماشینها عوض کند. طی چند سال هم میخواهد کل خط تولید را خودکار کند و اصطلاحا یک «کارخانهی تاریک» (Dark Factory) بسازد. کارخانهی تاریک یعنی اینکه هیچ کارگری در کارخانه حضور ندارد و لازم نیست لامپی روشن باشد. ماشینها در تاریکی مطلق به خوبی میتوانند کار کنند.
ولی همانطور که از بازوی رباتیک خراب کارخانهی قطعات الکترونیک CIG مشخص است، تعویض انسان با ماشین خیلی کار آسانی نیست. بیشتر رباتهای صنعتی کاملا باید برنامهریزی شوند و فقط در صورتی کار را خوب انجام میدهند که دقیقا کارشان را از طریق نرم افزار و کد نویسی تعریف کرده باشید. این درحالیست که بیشتر کار تولید در کارخانههای چینی نیازمند انعطافپذیری و تصمیمگیریهای منعطف انسانی است. برای مثال اگر جعبهای در خط تولید با زاویهی نامناسب قرار بگیرد، کارگر قبل از چسباندن برچسب، آن را صاف میکند.
یک بازوی رباتیک بوردهای الکترونیکی را برای آزمایش در کارخانهي CIG جابجا میکند. قبلا این کار دستی انجام میشد.
علیرغم این چالشها، تعداد خیلی زیادی از کارخانههای چینی در حال آماده شدن برای استفاده از رباتها و ماشینها به جای کارگرهای ارزانقیمت هستند. در حقیقت باید گفت که بعضی از آنها چارهی دیگری هم ندارند. دیگر نیروی انسانی در چین، به خصوص در مقایسه با بعضی از نقاط اقتصادی جدید در آسیا، آنقدرها ارزان نیست. مثلا در ویتنام، تایلند و اندونزی، دستمزد کارگران، گاهی اوقات یک-سوم دستمزد کارگران کارخانههای چینی است. قطعا یکی از راهحلها برای کاهش بیشتر هزینهی تولید در چین و رقابت با این رقبای نو ظهور، استفاده از اتوماسیون است.
نتیجه و عواقب این تصمیم قطعا در کل جهان احساس خواهد شد. تقریبا یک-چهارم همهی محصولاتی که در جهان تولید میشوند، از چین میآیند. اگر چینیها بتوانند از رباتها و دیگر فناوریهای پیشرفته در تولید محصولاتشان استفاده کنند، محصولات چینی هم میتوانند متحول و از کالاهای کم ارزش و ارزانقیمت، به محصولات پیشرفته و با فناوری ساخت بالا تبدیل شوند. البته مشخص نیست این اتوماسیون گسترده چه تاثیری بر میلیونها کارگری که اکنون استخدام کارخانهها هستند، میگذارد.
در کارخانهی CIG هنوز کارگران زیادی مشغول به کار هستند. بعضی از آنها به دقت بوردهای الکترونیکی را لحیم میکنند و بعضی دیگر آنها را در پوششهای پلاستیکی قرار میدهند. «جرالد وونگ» مدیر CIG است و در دههی ۱۹۸۰ از دانشگاه MIT فارغالتحصیل شده. او یکی از کارهایی که خیلی سخت میتوان به ماشین سپرد را نشان میدهد. این کار چیزی نیست جز متصل کردن سیمهای کاملا انعطافپذیر به بوردهای الکترونیکی. او میگوید که هر بار این سیم جور متفاوتی پیچ میخورد.
بعضی رباتها در CIG برای حمل و نقل قطعات و تجهیزات استفاده میشوند.
ولی مثالهای خیلی موفقی از اتوماسیون هم در اینجا وجود دارد. برای مثال در یک ردیف ماشینهایی دیده میشوند که چیپهای الکترونیکی را به بوردها وصل میکنند. جای دیگر هم ربات چرخداری به اندازهي یک یخچال کوچک دیده میشود که قطعاتی را به سمت دیگر کارخانه میبرد. وونگ سر راه این ربات میرود تا نشان دهد که چگونه حضور او به عنوان یک مانع را تشخیص میدهد و متوقف میشود. در قسمت دیگری از کارخانه، بازوی رباتیکی دیده میشود که بوردهای الکترونیکی کامل شده را از یک تسمه نقاله میقاپد و آنها را درون ماشینی میگذارد که نرمافزارشان را چک میکند. وونگ میگوید آنها در حال آزمایش رباتی هستند که میتواند لحیمکاری هم انجام دهد. او فکر میکند که در چین یا باید از کار تولید خارج شد و یا به اتوماسیون روی آورد.
اتوماتیک شوید، در غیر این صورت ورشکست میشوید
معجزهی اقتصادی چین را دقیقا باید مدیون تولید انبوه کالا بدانیم. تقریبا ۱۰۰ میلیون نفر در بخش تولید این کشور مشغول به کار هستند (آمریکا ۱۲ میلیون نفر) و این بخش، سهمی ۳۶ درصدی در تولید ناخالص داخلی این کشور دارد. طی چند دههی اخیر، کارخانههای عظیم تولیدی در کنار دلتای «رود یانگ تسه»، «خلیج بوهای» و دلتای «رود مروارید» ظاهر شدند. میلیونها کارگر کم مهارت در این کارخانهها به کار گرفته شدند تا محصولاتی بسیار متفاوت، از جوراب گرفته تا «سرور» (Server) تولید کنند. در سال ۱۹۹۰ چین فقط ۳ درصد کالاهای جهان را تولید میکرد. امروز این میزان تقریبا به ۲۵ درصد رسیده است. ۸۰ درصد همهی دستگاههای تهویهی مطبوع، ۷۱ درصد گوشیهای همراه و ۶۳ درصد کفشهای جهان در چین تولید میشوند. این اتفاق برای مصرف کنندگان موهبت بزرگی بود چرا که ما اکنون به مدد کارگران ارزان قیمت چینی میتوانیم کالاهایی که ممکن بود خیلی گران باشند را کاملا ارزان بخریم.
البته در چند سال اخیر موتور تولید چینیها کمی دچار واماندگی شده است. از سال ۲۰۰۱ به این طرف به طور متوسط سالی ۱۲ درصد بر دستمزد کارگران اضافه شده است. پارسال برای اولین بار پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹، میزان صادرات چین کاهش پیدا کرد. در پایان سال ۲۰۱۵ بخش تولیدی چین برای دهمین ماه متوالی رکود را تجربه کرد. این مسائل بازارهای جهانی را هم تحت تاثیر قرار داده است.
افزایش دستمزد کارگرها در چین باعث شده که دیگر محصولات چینی ارزانترین نباشند.
راهحلی که اتوماسیون برای رهایی از باتلاق رکود ارائه میدهد خیلی اغوا کننده است. چین اکنون در حجم خیلی زیادی رباتهای صنعتی را وارد میکند. ولی همچنان از نظر به کارگیری آنها نسبت به رقبا خیلی عقب است. برای مثال در کرهی جنوبی، به ازای هر ۱۰ هزار کارگر، ۴۷۸ ربات وجود دارد. در ژاپن این مقدار ۳۱۵ است، در آلمان ۲۹۲ و در آمریکا ۱۶۴. ولی در چین اصلا اوضاع خوب نیست و این نسبت فقط ۳۶ ربات در ازای هر ۱۰ هزار کارگر است.
دولت چین خیلی دوست دارد این نسبت را افزایش دهد. روز ۱۶ مارس امسال، مقامات این کشور جدیدترین برنامهی ۵ ساله برای اقتصاد چین را تصویب کردند. قرار است طبق این برنامه، میلیاردها یوان به تولید کنندگانی که قصد استفاده از ماشینها و رباتهای پیشرفته در کارخانههایشان دارند، اختصاص یابد. دولت قصد دارد در سطح کشور دهها مرکز نوآوری تاسیس کند تا بتواند پیشرفتهترین فناوریهای تولید را در آنها به نمایش بگذارد. بعضی از مسئولان محلی چینی کاملا در تصمیمشان قاطع هستند. سال گذشته مسئولان گوانگدونگ، استانی که کارخانههای زیادی در آن وجود دارند قول دادند که ۱۵۰ میلیارد دلار برای مجهز کردن کارخانهها به رباتهای صنعتی هزینه و دو مرکز جدید مختص به اتوماسیون پیشرفته راهاندازی کنند.
هدف آنها پیشی گرفتن از آلمان، ژاپن و آمریکا در زمینهی بهینه بودن تولید است. چینیها میخواهند تا سال ۲۰۴۹، یعنی صدمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین این کار این کار را انجام دهند. برای رسیدن به این هدف کارخانههای چینی باید به میلیونها ربات مجهز شوند. همچنین این رباتها نباید وارداتی باشند و باید در خود چین تولید شوند.
ورود میلیونها ربات به کارخانهها قطعا کاری است که یک شبه نمیتواند صورت گیرد. به خصوص برای شرکتهای بزرگی مثل «فاکس کان». فاکس کان یک تولید کنندهی بزرگ تایوانی است که صدها هزار کارگر را در کارخانههایی که به اندازهی شهری کوچک هستند به کار گرفته است. این شرکت ۱۳۰ میلیارد دلار ارزش دارد و کالاهایی مثل گوشیهای آیفون در آن ساخته میشوند. در سال ۲۰۱۱، «تری گو» مدیر عامل فاکس کان گفت که انتظار دارد تا سال ۲۰۱۴ یک میلیون ربات را در کارخانههایش به کار گرفته باشد. ولی سه سال بعد مشخص شد که این کار آنقدرها هم آسان نیست و فقط چند ده هزار ربات به فاکس کان آمد.
با جایگزین شدن رباتها به جای انسانها، تولیدات ارزانتر و با کیفیتتر میشوند.
علیرغم این چالشها، یکی از مدیران ارشد فاکس کان به نام «دی چیاپنگ» میگوید که این شرکت در حال اتوماتیک کردن بسیاری از خطوط تولیدش است. مثلا اتوماسیون خطوط تولید نمایشگرها و بوردهای الکترونیک. ولی فرایندهایی که شامل خم کردن یا وارد کردن قطعات در یک محفظه میشوند هنوز چالش برانگیز هستند. این شرکت همچنین به دنبال راههایی میگردد که بتوان کالاها را به شکلی بازطراحی کرد که تولید اتوماتیک آنها سادهتر شود.
گذار از نیروی انسانی به استفاده از ربات ممکن است جامعهی چین را حسابی دگرگون کند. به هر حال کارگرهای زیادی از کار بیکار میشوند. بعضی از آنها ممکن است بتوانند در بخش خدمات، کاری برای خود پیدا کنند. ولی خوب جمعیت کارگرهای بخش تولید حدود ۱۰۰ میلیون نفر است و معلوم نیست همه بتوانند برای خود کاری پیدا کنند. بنابراین چرخش ناگهانی به سوی استفادهی گسترده از رباتها میتواند نارضایتیهای اجتماعی به همراه داشته باشد. «یاشنگ هوآنگ» که از اساتید دانشگاه MIT است میگوید: «میتوانید بگویید که فناوری رباتیک راهی برای نجات تولید انبوه کالا در چین است. ولی چین همچنان نیروی کار بزرگی دارد. آنها باید چکار کنند؟»
چند وقت پیش اولین رویداد بزرگ رباتیک چین در پکن برگزار شد. رویدادی به نام «کنفرانس جهانی ربات». در این نمایشگاه نخست وزیر چین هم شرکت کرده بود. او در سخنرانی افتتاحیه گفت که سرمایهگذاری در پژوهشهای رباتیک نه تنها باعث رونق گرفتن دوبارهی صنعت تولید کالای چین میشود، بلکه تشویق کنندهی نوآوری هم هست.
در این نمایشگاه رباتهای زیادی شرکت کرده بودند و ویدیوهای زیادی از عملکرد آنها به نمایش در آمد. یکی از آنها ربات صنعتی بزرگی با بازویی به شکل چنگال بود که با سرعتی ترسناک از این سوی کارخانه به آن سوی کارخانه میرفت و بعضی کارهای روتین را انجام میداد. بقیهی ویدیوها عجیبتر بودند، از جمله ربات کوچکی که نوعی رقص چینی انجام میداد و یک ربات متحرک که دو راکت داشت و با مردم بدمینتون بازی میکرد. یک ربات انسان نما هم بود که میتوانست زمین را جارو کند. در این نمایشگاه به خوبی میشد بلندپروازیهای رباتیک چینیها را دید.
اختراع دوباره در چین
دانشگاه «ژیائو تونگ» در شانگهای یکی از بهترین مراکز پژوهشی این کشور است. قدیمیترین آزمایشگاه رباتیک چین در این دانشگاه قرار دارد و در سال ۱۹۷۹ تاسیس شده است. در این آزمایشگاه چند ده پروفسور و پژوهشگر کار میکنند و در کل بیش از ۱۰۰ دانشجوی دورهی دکتری و کارشناسی ارشد دارد. در یکی از اتاقهای پژوهشکده نوعی ویلچر رباتیک قرار دارد که با نیروی ذهن کنترل میشود. یک کلاه الکتروانسفالوگرافی روی سر فرد قرار داده میشود و فرد میتواند با فکر کردن ویلچر را کنترل کند. در جایی دیگر ویدیویی به نمایش درآمده که یک سوسک سایبورگ را نشان میدهد. در بدن سوسک یک ایمپلنت وایرلس قرار داده شده که به سیستم عصبی سوسک متصل است. از طریق کامپیوتر میتوان حرکات سوسک را کنترل کرد. در اتاقی دیگر یک ربات به شکل مار و با بدن نرم قرار دارد که میتواند به مکانهای تنگ و صعبالعبور وارد شود. درون یک گاراژ هم مدل پیش ساختهای از یک ماشین خودران قرار دارد که با همکاری یکی از خودروسازان چینی به نام «چری» ساخته میشود.
استفادهی گسترده از ربات به جای نیروی انسانی در چین باعث بیکاریهای گسترده و نارضایتیهای اجتماعی میشود.
«کای یو» موسس استارتاپی به نام «هورایزن روبوتیکس» است و قبلا مدیر یک مرکز پژوهشی هوش مصنوعی بود. مرکزی که «بایدو»، بزرگترین شرکت اینترنتی چین آن را راهاندازی کرده بود. یو و همکارانش در زمینهای از هوش مصنوعی به نام «فراگیری ژرف» (Deep Learning) کار میکنند. فراگیری ژرف نوعی فناوری هوش مصنوعی است که در آن شبکههای عصبی مصنوعی بزرگ شبیهسازی میشوند تا هوش مصنوعی بتواند شبیه به مغز انسان عمل کند. پژوهشگران با این شیوه قصد دارند که یادگیری ماشینی را توسعه دهند و رباتهایی بسازند که میتوانند خود به خود کار را یاد بگیرند. یو فکر میکند تکنیکهای هوش مصنوعی که توسط شرکتهای اینترنتی بزرگ چینی برای جستجو، تجارت الکترونیک و دیگر مقاصد بوجود میآیند میتوانند در رباتها هم به کار گرفته شوند.
در کل به دلیل اجبارهای اقتصادی، عزم دولت و رشد تکنولوژیکی کشور، کاملا محتمل به نظر میرسد که شرکتهای تولیدی در سراسر چین در اتوماسیون موفق شوند و چین تبدیل به یک کشور پیشرو در زمینهی فناوریهای اتوماسیون پیشرفته شود. ولی همچنان فکر کردن به سرنوشت میلیونها کارگری که به هنگام ورود رباتها به کارخانهها بیکار میشوند، مشکل است. خیلی از آنها احتمالا به شهر و روستای خود برمیگردند و در بخشهای دیگر مثل کشاورزی یا خدمات مشغول میشوند. ولی برای بسیاری دیگر این راه هم وجود ندارد. علیرغم همهی مخاطرات و چالشها، مدیر عامل CIG همچنان اعتقاد دارد که «کارخانههای تاریک» در نهایت محقق میشوند.
منبع:دیجی کالا
No tags for this post.