GDP شاخصی که کامل نیست
معیار تولید ناخالص ملی(داخلی) چندین سال است که برای ارزیابی رشد اقتصادی کشورها به کار میرود و هم اکنون این پرسش مطرح است که این شاخص چیست و چرا اهمیت دارد؟
تولید ناخالص داخلی یکی از مقیاسهای اندازهگیری در اقتصاد است و در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولا یک سال، در یک کشور تولید میشود. به عبارت دیگر تولید ناخالص داخلی ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی است که در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی مشخص تولید میشود. این معیار معمولا بهصورت سالیانه محاسبه میشود اما گاهی هر سه ماه یکبار نیز محاسبه میشود.
از لحاظ ریاضیاتی، مجموع مصرف، سرمایه گذاری و هزینه دولتی (صادرات مثبت و واردات منفی) را شاخص تولید ناخالص داخلی می گویند. این شاخص معمولا در بحث های مرتبط با سلامتی اقتصادی و رفاه کشورها و مناطق مختلف از آن نام برده میشود و کشورهایی مانند چین اهداف خاصی را برای رشد تولید ناخالص داخلی خود در نظر گرفتهاند. تکامل این معیار به عنوان شاخصی برای دولتهای سراسر دنیا و گروههای منطقهای مانند اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند
شاخص تولید ناخالص داخلی معیاری کوتاهمدت است در حالی که دنیا به ابزارهای همه گیرتر برای آگاهی دادن در مورد چگونگی ایجاد اقتصادهای آینده نیاز دارد.
مشکل معیار تولید ناخالص داخلی چیست؟
در ابتدا قرار نبود این شاخص برای چنین هدفی به کار رود زیرا GDP صرفا معیاری برای کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در اقتصاد یک کشور طی بازه زمانی مشخص ارائه می دهد و توجهی به آنچه که تولید می شود، چگونگی تولید یک کالا و این که چه کسی آن را تولید می کند، ندارد. سیمون کوزنتس که در دهه 1930 نسخه مدرنی از شاخص تولید ناخالص داخلی را ارائه داده بود، در مورد استفاده از آن به عنوان معیاری برای رفاه هشدار داده یود؛ با این حال، قابلیت معیارسنجی نسبتا مستقیم GDP موجب شده چنین شاخصی طی دهه های متمادی دقیقا برای همین هدف به کار رود.
شاخص تولید ناخالص داخلی به مولفههای زیادی از جمله تحصیلات خوب، کیفیت زیرساخت ها و بازارهای عملکردی وابسته است با این حال این شاخص فاقد تعدادی از مولفههای اساسی است. در واقع طی یک دهه گذشته تعدادی از کمیسیونها و پروژه های تحقیقاتی برای بررسی این موضوع تاسیس شدهاند که چگونه می توان به ارزیابی رفاه، فراتر از شاخص تولید ناخالص داخلی فکر کرد؟ رهبران این پروژهها برندگان جایزه نوبل از جمله جوزف استیگلیتز، مایکل اسپنس و آمارتیا سن هستند.
نارسایی های شاخص تولید ناخالص داخلی به عنوان معیار رفاه در دنیای بسیار پیچیده تر امروزه و با وجود تکامل فناوری ها، تغییرات جمعیتی، افزایش نابرابری های درآمدی و نیاز فوری به کاهش فشار از روی محیط فیزیکی بسیار قابل توجه شده است. این حوزه ها نمونه های خوبی از این موضوع ارائه می دهند که چرا رویکرد جامع تری در قبال این معیار لازم است؟
در این میان، در نظرگرفتن فرآیند اقتصادی، میزانی احترام گذاشتن توسعه اقتصادی به محیط طبیعی و نیاز به ارزیابی پیشرفتها در محیطهای استاندارد به دلیل فناوریهای جدید ضروری است.
سه پرسشی که GDP نادیده می گیرد
سالهای اخیر دنیا شاهد افزایش قابل توجهی در نابرابری در سراسر کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه بوده و این نابرابری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه کماکان باقی است. آن چه مورد نیاز است مشاغل مناسب، تحصیلات و ارائه فرصتهای استانداردهای زندگی ارتقایافته است. محققان صندوق بین المللی پول و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) به تازگی شروع به ارزیابی میزان کند شدن رشد اقتصادی توسط نابرابری و از طریق کانالهایی مانند مصرف پایینتر کردهاند.
به عبارت دیگر فقط میزان کالاهای تولیدشده نیستند که حائز اهمیت هستند بلکه چگونگی توزیع آنها و میزان تبدیل شدن رشد اقتصادی به پیشرفتهای وسیع در استانداردهای زندگی و لمس آن توسط تمامی شهروندان و نه تعداد خاص نیز اهمیت دارد. در این میان پرسش هایی که معیار تولید ناخالص داخلی نایده می گیرد در پایین آمده است.
آیا رشد اقتصادی پاک است؟
راه دیگر برای مطمئن شدن از این موضوع که در دنیای کنونی بشر به قیمت آینده زندگی نمی کند، این است که اطمینان حاصل کرد رشد اقتصادی تا آنجا که ممکن است پاک است.
در واقع در این جا میزان تولید و رشد اقتصادی مد نظر نیست بلکه نحوه تولید و میزان فشاری اهمیت دارد که بر محیط طبیعی وارد می شود. این موضوع در حوزههای مختلف از انرژی گرفته تا کشاورزی و تولید کالاهای مصرفی حائز اهمیت است.
تلاشها برای توسعه اقتصادی چرخهای تر که به میزان استفاده دوباره از ورودی ها در فرآیند تولید آینده توجه میکند، بخش مهمی از اقتصاد است. در نظر گرفتن محیط میتواند نقش مهمی را در این زمینه ایفا کند و این اطمینان را حاصل کند که شرکتها مسئول محیط شان هستند.
آیا رشد اقتصادی زندگی افراد را ارتقا می دهد؟
رابرت اسلو در سال 1987 عنوان کرد: شما میتوانید عصر رایانه را در همه جا ببینید به جز آمار بهره وری. این موضوع "پارادوکس بهره وری "نام دارد و مشابه کار خانه داری بدون حقوق و مراقبت از فرزند است. این در حالی است که چنین فعالیتهای مهم برای عملکرد اقتصادی و جامعه، در آمار شاخص تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته نمی شود.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه از تجارب کشورهای پیشرفته دریافته اند که توجه صرف به رشد GDP تنها رویکرد لازم نیست. در واقع اقتصادهای در حال توسعه دریافتهاند تمرکز کردن بر روی بخشهای خاص در فرآیند توسعه به ویژه ارتقای بهره وری در کشاورزی حائز اهمیت است.
در مجموع می توان گفت شاخص تولید ناخالص داخلی معیاری کوتاهمدت است در حالی که دنیا به ابزارهای همه گیرتر برای آگاهی دادن در مورد چگونگی ایجاد اقتصادهای آینده نیاز دارد. مجمع جهانی اقتصاد بر روی تمامی این حوزهها کار می کند تا درک بهتری از آنچه برای اطمینان یافتن از پیشرفت پایدار نیاز است، ارائه دهد.
منبع: مجمع جهانی اقتصاد
مترجم: شه تاو ناصری
No tags for this post.