استاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس رسانه و ارتباطات تصریح کرد: با تعریف کلاسیکی که از سواد رسانهای وجود دارد، سواد رسانهای در جهت توانمند ساختن شهروندان و در نهایت هر گروه حاشیه ای است. باید مشخص کرد که هدف از آموزش، تمرین و مشق نویسی است یا تربیت شهروندانی که مهارت های ارتباطی را در مدرسه و محیط آموزشی فراگیرند. برای درک درست از سواد رسانهای در سیستم آموزشی در وهله ی اول باید توجه کافی به نظریات یادگیری و آموزش نوین شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در حالت کلی فرق فرد باسواد و بی سواد قدرت انتخاب آنهاست. بنابراین، باید در نظام آموزشی به سوی پژوهش محوری رفت تا دانش آموزان که افراد جامعه و نسل آینده را تشکیل می دهند پژوهشگر، فعال و منتقد تربیت شوند.
خانیکی ادامه داد: نمی توان انتظار داشت که به یکباره مفاهیمی مانند عقلانیت و گفتوگو و…که زمینه های مناسبی برای آموزش سواد رسانهای است در جامعه کاملا فراگیر شود. به عبارت دیگر، سرعت تکنولوژی ها به گونه ای تصاعدی است که نمی توان با فرض اینکه هنوز بسترهای مناسبی در سطح کلان برای آن ایجاد نشده است، مانع ورود آن ها شد و یا در برابر آن ها مقاومت کرد.
وی با بیان اینکه، از طرفی دیگر نمی توان حضور این پیش زمینه های توسعه فرهنگی را در بطن و متن جامعه انکار کرد گفت: اگر به جامعه با دید دقیق بنگریم، عقلانیت در درون جامعه از عقلانیت سیستم اجرایی بالاتر است. باید مطالعات موردی و پایلوت های موفقی از سواد رسانهای و اجرای آن داشت و موانع فرهنگی را تا حدودی رفع کرد.
اگر به جامعه با دید دقیق بنگریم، عقلانیت در درون جامعه از عقلانیت سیستم اجرایی بالاتر است. باید مطالعات موردی و پایلوت های موفقی از سواد رسانهای و اجرای آن داشت و موانع فرهنگی را تا حدودی رفع کرد.
این کارشناس ارتباطات با بیان اینکه نباید در برابر محتواهای رسانهای سیاست های بازدارنده اتخاذ کنیم گفت: چراکه این رفتار بدان معناست که افراد قدرت تشخیص و تمیز محتواهای رسانهای را ندارند. مبنای فلسفی سواد رسانهای تقویت مسئولیت اجتماعی افراد است، به گونه ای که موانعی مانند فیلترینگ برداشته میشود، اما فرد را توانمند میسازیم که خود بتواند گزینش کند و توجه به این امر داشته باشد که چه رسانهای را چگونه استفاده کند.
وی با بیان اینکه فهم درست از سواد رسانهای قدرت گزینشگری و انطباق را بالا میبرد، افزود: در مواجهه با هر پدیده ای از جمله رسانه ها دو رویکرد افراط و تفریط وجود دارد. در یک سر طیف پذیرش و شیفتگی مطلق و در سویی دیگر منع و مقاومت مطلق است. کنش مناسب توسعه ای انتخاب و انطباق فعالانه است. باید از فرصت هایی که فناوری ها فراهم کرده اند استفاده کنیم و آسیب های آن ها را بشناسیم.
خانیکی در رابطه با نهادهای متولی سواد رسانه ای اظهار کرد: سه سطح را باید در نظر گرفت. سطح دولت، نهادهای مدنی و کنشگری فردی. در سطح دولتی ورود سواد رسانهای به آموزش و پرورش رسمی مورد نظر است. اگر بخواهیم سواد رسانهای به طور کامل فراگیر شود قطعا نیاز به زیر ساخت ها و امکانات وسیع است. دولت باید ضمن توجه به تئوری های نوین آموزشی و متدلوژی صحیح، بستر کافی را باید برای آموزش سواد رسانهای فراهم کند.
وی ادامه داد: در سطح نهادهای مدنی شبکه ها و شهروندان و سازمان های مردم نهاد به بسط سواد رسانهای مبادرت میورزند. در سطح کنشگری فردی نیز سازوکارهایی است که برای مثال والدین برای فرزندان خود در رویارویی با رسانه به کار میبرند.
گزارش: هانیه حقیقی
No tags for this post.