ضرورت پیگیری اسلامیسازی علوم انسانی به نحو ارگانیک
معاون آموزشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و رئیس کارگروه معماری و شهرسازی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی در گفتگو با خبرنگار سیناپرس با اشاره به سه لایه مدیریت عالی، مدیریت میانی و مدیریت اجرایی که به ترتیب اقدام به سیاستگذاری، برنامهریزی و پیگیری و تحقق برنامهها میکند، فعالیتهای جاری در حوزه علوم انسانی را اغلب در میانه برنامهریزی و اجرا توصیف کرد و گفت: لازم است ما به جای تأکید بر اقدامات جزیی دست به تدوین استراتژی و ایجاد ساختارهایی بزنیم که خود به خود و به طور ارگانیک تحول را میسر سازند.
شکلگیری نهضتهایی برای جایگزین کردن یونی ورسیتی با مولتی ورسیتی
دکتر اسلامی با اشاره به شکلگیری نهضتهایی در نقاط مختلف دنیا برای جایگزین کردن یونی ورسیتی با مولتی ورسیتی، گفت: در این نهضتها اعتقاد بر این است که یونی ورسیتیها یونی فای و یکپارچهسازی میکنند و به جهت عملکرد متمرکز و تلاش برای به هم چسباندن همه مراکز علمی، تولید مرکز ـ پیرامون و مناسبات استبدادی میکنند؛ به این معنا که تلاش میشود دانشگاهها را به لحاظ عملی مورد تحمیل قرار داده و آنها را در راستای اهداف کلیای که ممکن است خود آنها از آن بیخبر باشند یک سو و یکسان کنند.
معاون آموزشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران مولتی ورسیتی را دارای شیوه دقیقاً متضاد شیوه فوق توصیف کرد و گفت: در مولتی ورسیتی بر چندگانگی و پرداخت لکهای به علم در زومهای مختلف، بسته به شرایط آب و هوایی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی تأکید میشود.
وی با بیان این که در این شکل از دانشگاه علم نافع راحتتر تعریف و بهتر محقق میشود، افزود: بر اساس الگوی مولتی ورسیتی ضرورتی ندارد که شما برای مثال مقاله آی اس آی بنویسید و از دیگری حکم و تأییدیه بگیرید، بلکه علم شما باید در کشور و منطقه خودتان و با توجه به کارکرد و مؤلفههای بومیاش تقویت شود.
این که ما چند درس و سرفصل را در برنامه آموزشی تغییر دهیم و عنوان اسلامیسازی را بر آن بگذاریم چندان اثرگذار نیست، بلکه این کلمه مقدس باید ساختار را تغییر دهد و نه صرفاً درسهایی را که ممکن است دانشجو به آن توجهی هم نکند.
حاکم بودن الگوی یونیورسیتی بر نقشه جامع علمی کشور
دکتر اسلامی گفت: ما حتی در نقشه جامع علمی کشور نیز وقتی که محورها را پیگیری میکنیم به نحوی در پی وصل کردن خودمان به جریانهای علمی مرکز هستیم و معمولاً این گونه در ذهن داریم که آنها پیش هستند و ما عقبایم و این بدین دلیل است که ما از ابتدا خود را در پیرامون آنها تعریف کردهایم و حالا ناخودآگاه فقط سعی میکنیم که فاصله خود را با آنها پر کنیم و نه هیچ چیز دیگر.
وی ضمن بیان این مطلب که شاید لازم باشد در بعضی از حوزههای علمی خودمان را از جریان مرکز دور کنیم، اظهار کرد: ما باید به حوزههایی وارد شویم که اصولاً دنیا به دلایل مختلف منفعتی یا سیاسی ممکن است به سراغ آن نرفته باشد اما با توجه به نظام اجتماعی و دیدگاههای فرهنگی ما اقتضای پرداختن بیشتر به آنها وجود دارد و نه این که افتخارمان این باشد در حوزهای که کار شده و دیگران صاحب آناند دوم هستیم یا سوم.
معاون آموزشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحقق چنین سیاست کلانی را مبتنی بر الگوی مولتی ورسیتی میسر دانست و گفت: اگر این الگو به خوبی مورد بحث و بررسی دقیق قرار گیرد، مواضع و شیوههای عمل و برنامهریزی ما نیز متناسب با آن میتواند شکل دیگری بگیرد.
تأثیرات الگوی یونیورسیتی و مولتیورسیتی در فضای رشته معماری
باید از مفاهیم اسلامی در مدلسازی ساختاری استفاده کرد و برای مثال همین مولتی ورسیتی مدلی ساختاری است که به دلیل این که ضداستثماری و ضد استعماری و تمرکز غلط است، از یونی ورسیتی اسلامیتر به نظر میرسد و میتواند زمینه تغییرات را به نحو ارگانیک فراهم کند.
رئیس کارگروه معماری و شهرسازی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به عنوان نمونه با اشاره به یکی از شواهد تأثیر الگوی یونی ورسیتی در فضای رشته معماری گفت: برای مثال وقتی که مدلی کلی از معماری بومی به برخی از اساتید این رشته ارائه میشود توجه چندانی به آن نمیکنند و تمایلی به اندیشیدن در آن ندارند و معتقدند که عمر معماری سنتی گذشته و با وجود تئوریها و نظریههای جدید، سبکهای جدید و تکنولوژی مدرن دیگر سخن گفتن از خشت و آجر و گل قابل قبول نیست.
دکتر اسلامی این نحوه مواجهه با معماری سنتی را ناشی از قرار داشتن تحت تأثیر الگوی یونی ورسیتی دانست و گفت: این دیدگاه در دل یونی ورسیتی و در اتصال با پیشرفت علوم جدید شکل گرفته و به همین دلیل معماری بومی اهمیتاش را برای آن از دست داده است، اما اگر دقت کنیم در همین شرایط فعلی نیز آن چه تا اینجا در معماری بومی، به عنوان قلب حرکتهای معماری، شکل گرفته به طور ناخودآگاه بر اساس الگوی مولتی ورسیتی بوده که در آن سبکهای جدید کنار گذاشته شده و به مؤلفههای بومی توجه شده است.
اسلامیسازی علوم انسانی را باید به نحو ارگانیک محقق کرد
بر اساس الگوی مولتی ورسیتی ضرورتی ندارد که شما برای مثال مقاله آی اس آی بنویسید و از دیگری حکم و تأییدیه بگیرید، بلکه علم شما باید در کشور و منطقه خودتان و با توجه به کارکرد و مؤلفههای بومیاش تقویت شود.
وی با اشاره به این مطلب که الگوی یونی ورسیتی و الگوی مولتی ورسیتی از اساس دو استراتژی متفاوت را پیش روی ما قرار میدهد، گفت: این که ما چند درس و سرفصل را در برنامه آموزشی تغییر دهیم و عنوان اسلامیسازی را بر آن بگذاریم چندان اثرگذار نیست، بلکه این کلمه مقدس باید ساختار را تغییر دهد و نه صرفاً درسهایی را که ممکن است دانشجو به آن توجهی هم نکند.
دکتر اسلامی ضمن تأکید بر این مطلب که باید سعی کرد اسلامیسازی دانشگاهها و رشتههای علوم انسانی را به نحوی ارگانیک محقق کرد، گفت: برای این منظور باید از مفاهیم اسلامی در مدلسازی ساختاری استفاده کرد و برای مثال همین مولتی ورسیتی مدلی ساختاری است که به دلیل این که ضداستثماری و ضد استعماری و تمرکز غلط است، از یونی ورسیتی اسلامیتر به نظر میرسد و میتواند زمینه تغییرات را به نحو ارگانیک فراهم کند.
معاون آموزشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با اشاره به مورد غفلت بودن این الگو، گفت: اگر ما در مقطع فعلی این الگوی حرکت علمی را پس بزنیم چه زمانی و چه کسی قرار است به آن بپردازد و کجا باید راجع به آن بحث شود؟
وی با بیان این که ما در حال حاضر به نحوی روزمره به دنبال شتاب دادن حرکتمان از زیر صفر برای رسیدن به نقطه صفر هستیم، اظهار کرد: الگوی فعلی ما را به چنین فضایی برای حل مشکلات دعوت میکند، اما پیشنهاد ما این است که فراغی قرار دهیم تا افراد متخصص و تحصیل کرده و مؤمن و واقعاً دوستدار تحول و انقلابمان به این چیزها هم فکر کنند تا بتوانیم شاید بنیادیتر به موضوعات بپردازیم و شرایطی اساساً متفاوت را ایجاد کنیم.
گفتگو: سید مهدی موسوی
No tags for this post.