نمودار ارائه شده توسط این دانشمندان نشان میدهد ساعتهایی که هر فردی در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه بین سالهای 1990 و 2012 سر کار بوده و همچنین تولید ناخالص داخلی ایجادشده توسط هر ساعت کاری را نشان میدهد.
نمودار مزبور نشان میدهد زمانی که افراد تعداد ساعات کمتری کار میکنند، بهرهوری بیشتری از خود نشان میدهند.
ارتباط بین ساعات کار و بهرهوری سالهاست که توجه اقتصاددانان را به خود جلب کرده اما مقاله جدید جان پنکاول از دانشگاه استنفورد که مبتنی بر دادههای جمعآوریشده در طول جنگ جهانی اول است، به پرسشهای موجود در این زمینه پاسخ میدهد.
کمیته سلامت کارکنان دفاعی (HMWC) بریتانیا به دنبال چگونگی به حداکثررساندن بهرهوری کارکنان در کارخانههای مهمات بود و ارتباط بین ساعات کار و عملکرد کاری را مطالعه کرد.
تحلیل پنکاول در این پروژه نشان میدهد تعداد ساعات بیشتر کاری لزوما بازدهی کلی کارکنان را افزایش نمیدهد و بر اساس یافتههای بدستآمده، هفته کاری بسیار کوتاه نیز بهرهوری را افزایش نمیدهد.
نتایج نشان میدهد تعداد بهینه ساعات بهرهوری در کارخانههای مهمات حدود 48 ساعت در هفته بود و در پایینتر از این میزان، بازدهی کاری با ساعات کاری متناسب بود. اما زمانی که کارگران بیش از 48 ساعت در هفته کار کردند، بازدهی شروع به افت کرد.
گرچه این نتایج ظاهرا نشان میدهد که کارکردن تا 50 ساعت در هفته احتمالا بهرهوری را افزایش میدهد، حرفههای بخش خدمات و نوع کار انجامشده توسط اکثر مردم در اقتصادهای پیشرفته را در نظر نمیگیرد. برای حرفه هایی که در آنها کار نیازمند درگیری فکری است، شاید تعداد بهینه ساعات هفتگی پایینتر باشد.
تحقیقات جدید پنکاول میتواند شرکتها را ترغیب کند تا تمرکز بیش از اندازه بر روی ساعات زیاد کارمندانشان را متوقف کنند و به جای آن شیوههای بهینهکردن بهرهوری را بررسی کنند حتی اگر این موضوع به معنای کار کردن کمتر باشد.
منبع: مجمع جهانی اقتصاد
ترجمه: شه تاو ناصری
No tags for this post.