سال میمون چگونه سالی است؟
سال 94 سال گوسفند بود و سال 95، سال میمون. سال 96 هم سال مرغ است. شما متولد چه سالی هستید؟ معمولا در پایان و آغاز هر سال در مکالمات روزمره پیرامون سال قدیم و جدید خیلیها مایلند بدانند سال جدید منسوب به چه حیوانی است. بعضی کنجکاوانه گوش به پیشگوییها میسپارند و ابروها را بالا میدهند و برخی پوزخندزنان پرداختن به چنین مسائلی را عوامانه و از خرافات میدانند. تا به حال به این فکر کردهاید که ترتیب سالشماری حیوانی از کجا منشأ میگیرد و منسوب بودن سالها به حیوانات را چطور محاسبه میکنند؟
این روزها به احتمال زیاد دفتر سررسید سالنامه سال 1395 را هدیه گرفتهاید. اگر نزدیکتان است، ورق بزنیدش… بعید نیست در همان صفحه اول در گوشهای حتی در وسط نوشته باشد: بیچین ئیل ـ سال میمون!
اگر از اخترشناسان که از صور فلکی مثل حمل و ثور و جوزا در آسمان سر در میآورند، لحظه تحویل سال را محاسبه و تقویم هجری شمسی را استخراج میکنند، بپرسید ماجرای این سالهای حیوانی و ازجمله سال 95 که سال میمون است چیست، بیشتر مواقع شانه بالا میدهند و میگویند نمیدانیم؛ ما در آسمان شب و در میان صور فلکی گرچه نامها و اشکال عجیب و غریب کم نداریم، اما نشانی از میمون و مرغ ندیدهایم! راست هم میگویند. ماجرای گاهشماری حیوانی بیشتر از آن که ریشه نجومی و علمی داشته باشد، پسزمینهای تاریخی و فرهنگی در پس خود دارد. نامیدن سالها به نام حیوانات و موجودات دیگر ناشی از اعتقادات، رسوم و فرهنگ ملتهای مختلف است که در هزاران سال در آیین آنان ریشه دوانده و به گاهشماری آنان راه یافته است.
در کشورهای شرقی که تحت تأثیر آیین بودا هستند، نوعی گاهشماری رایج بوده است که در آن بنا بر افسانهای قدیمی بر تأثیرگذاری 12 حیوان خاص بر سرنوشت زمین و انسان اشاره شده است. ماجرا در افسانهها از این قرار است که: «روزی بودا در آغاز سال نو، تمام حیوانات را نزد خویش دعوت کرد، اما از میان آنها فقط 12 حیوان دعوت بودا را ارج نهادند و به محضر او رفتند. این 12 حیوان عبارت بودند از: موش، گاو، پلنگ (یا ببر)، خرگوش (یا گربه)، نهنگ (یا اژدها)، مار، اسب، گوسفند (یا بز)، میمون، مرغ (یا خروس)، سگ و خوک. از آن پس بودا مقدر کرد که سرنوشت انسان و کائنات، فقط به دست این 12 حیوان رقم بخورد و هریک از این حیوانات در هر سال یکی پس از دیگری پدیدار شوند و مقدورات و سرنوشت جهان را به دست بگیرند.
گاهشمار حیوانی و فرهنگ ایرانی
اما نخستین جرقه ورود سالهای حیوانی به تقویم ما به حدود 700 سال پیش باز میگردد. روزگاری که مغولها از مرزهای شمال شرقی به کشور ما تاختند و به قول یکی از اهالی بخارا که به خراسان گریخته بود: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند…».
با این حال مغولها در دهههای بعد با وجود استیلا بر کشورمان بشدت تحت تأثیر فرهنگ و مذهب ایرانیان قرار گرفتند. چنان که الجایتو، ایلخان مغول در ایران و جانشین غازان خان، نام خود را به «سلطان محمد خدابنده» تغییر داد. به هر تقدیر بخشی از فرهنگ و آیینهای مغولی هم سوغات آنان برای ما بود. از آن جمله است تقویم دوازدهگانه حیوانی که ردپای آن را کماکان در سنتیترین آیینمان یعنی نوروز میبینیم.
تقویم ترکی ـ مغولی از نوع شمسی ـ قمری است؛ در این گونه از تقویمها سال آن شمسی و ماههای آن قمری است. 12 ماه قمری این تقویم در ترکی به ترتیب به معنی ماه اول، ماه دوم، ماه سوم و… است. تقویم ترکی ـ مغولی همچنین دارای دوره 12 ساله حیوانی است به نامهای: سیچقانئیل (سال موش)، اود ئیل (سال گاو)، بارس ئیل (سال پلنگ)، توشقان ئیل (سال خرگوش)، لوی ئیل (سال نهنگ)، ئیلان ئیل (سال مار)، یوند ئیل (سال اسب)، قوی ئیل (سال گوسفند)، بیچین ئیل (سال میمون)، تخاقوی ئیل (سال مرغ یا خروس)، ایت ئیل (سال سگ) و تنغوز ئیل (سال خوک).
سالشمار حیوانی و خاقان ترک
در روایتی دیگر از محمود کاشغری در دیوان لغات الترک منسوب به قرن پنجم هجری در ذیل کلمه «برس» شرحی درباره تقویم دوازدهگانه حیوانی آورده است که نخستین شرح درباره این تقویم محسوب میشود. او مینویسد: ترکان نام 12 گونه از جانوران را گرفته و به عنوان نام برای 12 سال برگزیدهاند. سالهای عمر کودکان، تاریخ نبردها و قهرمانیها و دیگر چیزها را با گردش سالهای دوازدهگانه میشمارند و به یاد میسپارند و ریشه آن چنین است که: یکی از خاقانان ترک اراده کرده که تاریخ یکی از نبردهای سالها پیش از خود را بداند و در تاریخ وقوع آن اختلاف افتاد. از این رو خاقان در این کار با مردم مشورت کرده و در کنگرهای گفت: ما سالها را نیز مانند برجهای دوازدهگانه و شمار ماهها، دوازده قرار دهیم و این چونان یادگاری در میان ما باقی بماند. مردم نیز پذیرفتند. پس خاقان به شکار بیرون آمد و فرمان داد حیوانات را به طرف رودخانه ایلا سو روان سازند. چندی از حیوانات را شکار کردند و گروهی نیز به داخل آب پریدند. دوازده گونه از حیوانات از آب گذشت و نام آنها را بر سالها نهادند. نخستین این حیوانات سیچقان (موش) بود که نخستین سال است و پس از آن نام یازده حیوان دیگر را برمیشمارد. او میافزاید: ترکان گویند در هر یک از این سالها حکمتی نهفته است که بدان تفال میکنند و آن را فرخنده و مبارک میشمارند. مثلا وقتی سال گاو وارد میشد، نبردها و قهرمانیها فزونی مییافت؛ زیرا گاوها به هم بسیار شاخ زنند و در ستیز باشند(!) در سال مرغ طعام فراوان شود، اما در میان مردم تشویش و نگرانی پدید آید(!) سال تمساح (در تقویم اقتباسی فارسی سال نهنگ)، باران فراوان رخ دهد و… .
ترتیب نامهای حیوانی سالها را ابونصر فراهی در نصاب الصبیان به صورت زیر به نظم درآورده است و براساس آن میتوانید ترتیب سالهای قبل و بعد را با دانستن یک سال متوجه شوید:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
فراز و فرود تقویم ترکی ـ مغولی
سابقه رواج استفاده از تقویم ترکی ـ مغولی در گاهشماری ایران به دوره صفویه بازمیگردد. به این صورت که از دوره صفویه، مقرر شد علاوه بر ماههای قمری، ماههای شمسی نیز در تقویمهای سالانه ثبت شود. تا اواسط قرن سیزدهم هجری قمری، این تقویم بیشتر در امور دولتی و شرح وقایع تاریخی، در کنار تقویمهای هجری قمری، جلالی و غیره استفاده میشد. سرانجام در سال 1329 هجری قمری (مطابق با 1289 هجری خورشیدی برجی) بود که تقویم شمسی برجی ـ با ماههایی با ریشه نجومی به نامهای حمل، ثور، جوزا، سرطان و… بهجای این تقویم رایج شد. تا اینکه سال 1304 هجری شمسی بود که تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور پذیرفته شد و در ماده قانونی که به تصویب مجلس شورای ملی وقت رسید، به طور صریح استفاده از سالهای دوره 12 ساله حیوانی منسوخ و غیر قانونی اعلام شد. با این حال کماکان در بعضی از تقویمهای ایرانی، از نام سال هجری شمسی در دوره 12 ساله حیوانی استفاده میشود. اطلاعی که صرفا یادبودی از ایامی است که بر تاریخ و فرهنگ ما گذشته و به لحاظ علمی هیچ منشأ متقن و قابل اعتنایی ندارد.
حدود ربع قرن پیش به ابتکار استاد محمدرضا صیاد، تقویمخوان ایرانی جدولی برای استخراج سالشماری حیوانی منطبق بر سالهای هجری شمسی به مدت 2100 سال هجری شمسی (سال صفر تا سال 2099) تعیین شد که به لحاظ بازی با نام سالها در دورهای طولانی و در ایام فراغت میتواند دلپذیر باشد.
منبع:جام جم
No tags for this post.