در مقدمه این کتاب آمده است: «یکی از اهداف علم و فناوری افزایش رفاه (به تمام معنی کلمه) بشری است. این کار از طریق شناخت قوانین و ارتباطات حاکم بر جهان اطراف ما در حوزه علوم صورت میپذیرد. این حوزه تحت عنوان علوم پایه نقشی بی بدیل و انکارناپذیر در توسعه اهداف بشری داشته و دارد.
توجه به محدودیتهای ذاتی در این ارتباطات و توانمندیهای شناخته شده طبیعت و نیازهای بی انتهای انسان در مقابل خواستههای رفاه طلبانه باعث شده مجموعههای مهندسی در این راستا توسعه یابند تا برای تعدادی از محدودیتهای موجود عالم در حوزههای کاربردی چارهای اندیشیده شود. مجموعههای مهندسی در راستای افزایش رفاه بشری به وجود آمدهاند؛ ولی بسیار نزدیک است به حوزه کاربرد و ایجاد و معرفی دستاوردهای مصنوعی که بتواند در خیلی از مواقع محدودیتهای ذاتی طبیعی را رفع کند.
عملکرد حوزه مهندسی معمولا با تبدیل کمیتهای فیزیکی اطراف به سیگنالهای متناسب و سپس انجام کار روی سیگنالهای فوق و در نهایت تبدیل آن به کمیتهای فیزیکی ختم میشود. به عنوان نمونه در حوزه مهندسی الکترونیک تبدیل کمیت فیزیکی به سیگنال الکتریکی مثل جریان و یا ولتاژ صورت میگیرد. در این راستا به بحث میکروفن و بلندگو میتوان اشاره کرد که اولی مبدل سیگنال صحبت به سیگنال الکتریکی است و سپس از تقویت آن به اندازه کافی در حوزه مهندسی الکترونیک و افزودن قابلیت ارسال تا فواصل بسیار دور به وسیله دومی مجددا به سیگنال صحبت تبدیل میشود.
در نتیجه صحبتی که نمیتوانست در شکل طبیعی آن بیش از چند صد متر ارسال شود، حال کیلومترها با قابلیت و کیفیت بسیار خوب قابل ارسال میشود. این خدمتی است که حوزه مهندسی در کنار حوزه علوم پایه به بشریت انجام میدهد».
No tags for this post.